بعد هم کیف رو از رو صندلی برداشت و از جلوی کدام سایت همسریابی بهتر است
سایت همسریابی بهترین در حالی که اخمهاش تو هم بود
که همچنان من رو نگاه میکرد، رد شدم و به طرف میز منشی رفت. نگاهی به میز انداخت. (کدوم سایت همسریابی بهتره میز کاره یا سمساری. سایت همسریابی بهترین در حالی که اخمهاش تو هم بود گفت: به هر حال ممنون که قبول کردید آره جون خودت از اخمهات معلومه که چقدر ممنونی... کدام سایت همسریابی بهتر است
: در ضمن این چند روز رو که زحمت منشی بودن رو میکشد، حقوق دریافت میکنید) بابا، دست و دلباز ( پس لطف کنید و حقوق دیگری رو که مربوط به تمیز کاری سایت همسریابی میشه رو ه در نظر بگیرید. و با دست به سایت همسریابی بهترین اشاره کردم. کدوم سایت همسریابی بهتره
نگاهی به میز کرد و گفت: شما لازم نیست به چیزی دست بزنید. همین که پاسخ تلفنها رو بدید کافیه.... .. پس یادتون باشه، شماگفتید فقط به تلفنها پاسخ میدم و بس. لطف میکنید) اون که خودم میدونم لطف میکنم. تو خواب هم نمیدیدی یه لیسانسه جواب تلفن های شرکتت رو بده (با حرص رو صندلی نشست. کدام سایت همسریابی بهتر است هم بدون هیچ حرفی به اتاقش رفت. دست به سینه به صفحه مانیتور چشم دوخته بودم که در شرکت باز شد و نیما اومد تو. باتعجب یه نگاه به من کرد و گفت: سلام سایت همسریابی
صداقت، انجا چکار میکنید سلام یه چند روزی قرار جور منشی شرکت رو بکش. مگه خانوم سرحدی تشریف نمیارن. اینطور به بنده گفتن نیما لبخندی زد و گفت: حالا چه جوری میخواین با این همه شملوغ، پلوغیه رو میز به کارتون برسید دست رو زیر چونه ام زدم و گفت: من هم همین اشاره رو به مهندس کردم. اما ایشون گفتن فقط جواب تلفنها رو بدید. من هم قراره همین کار رو بکنم با حالت بامزه ای گفت: پس موفق باشید
سایت همسریابی بهترین گفت: چرا دیر کردی؟
همون لحظه سایت همسریابی از اتاقش اومد بیرون ورو به سایت همسریابی بهترین گفت: چرا دیر کردی؟ کدوم سایت همسریابی بهتره برات تعریف میکن وبعد با هم داخل اتاق کدام سایت همسریابی بهتر است
شدن واقعا که این سرحدی چقدر شل*خ*ته بود. آدم رغبت نمیکرد به میز نگاه کنه. اگه من جای اون بودم کاری میکردم کارستون. این شاهکار تاریخی به کل دکور شرکت رو ریخته به هم. موندم چطور سایت همسریابی
تا حالا حرفی بهش نزده.... .فقط برای من ادا میاد، نکبت. با صدای بلند تلفن یه متر از جا پریدم. اینجا رو با کارخونه کدوم سایت همسریابی بهتره
رفته ؟مثل این که این سرحدی کر هم هست. صدام رو صاف کردم و جواب دادم: شرکت مهندسی ساختمانی افق بفرمائد سلام خانوم، بنده شه سواری هست. ممکنه با مهندس رادمنش صحبت کن یه لحظه لطفا تلفن رو ذاشت و سریع از جام بلند شدم. 2 تا ضربه زدم و در رو باز کردم.