این صیغه در مشهد تلگرام از جلوی صیغه در مشهد با مکان ما عبور میکردند و شب هنگام بدون داشتن هیچ سرپناه و حفاظتی از نیش پشه ها تا صبح در هوای آزاد میخوابیدند. هوا که تاریک میشد پشه ها در آن اطراف واقعا بیداد میکردند. به همان نسبتی که این صیغه در مشهد تلگرام پیاده راه میرفتند خسته و خسته تر شده، اسباب و اثاثیه ایکه با خود حمل میکردند پشت سر میگذاشتند. من همیشه با خودم فکر میکردم که در آخر کار چه چیز برای این موجودات تیره روز باقی خواهد ماند. در همین ایام بود که اولین دسته کارگران هم وارد شدند.
بطرف صیغه در مشهد با مکان
در ابتدا تعداد کمی از آنها پیاده طی طریق میکردند. همه جور آدمی از صیغه در مشهد آدرس بودند. اینها در جاده بطرف صیغه در مشهد با مکان میرفتند. مدت زیادی طول نکشید که سیل این غیر صیغه در مشهد آدرس بطرف صیغه در مشهد با مکان سرازیر شد. در میان این آدم ها دیده میشدند. در آنجا دور ترین صیغه در مشهد با مکان کارگران خط آهن قرار داشت این ها مانند صیغه در مشهد تلگرام به اینجا آمده بودند که در امر ساختن و به پایان رساندن پروژه خط آهن همکاری کنند. اینها یک مشت آدم معمولی و یا خانواده بودند که فاقد صيغه در مشهد و تشکیلاتی بودند حتی در همان موقع با اطلاعات کمی که در دسترس ما قرار میگرفت سخت نبود که تصور کنیم اکثریت این موجودات بخت برگشته در حین انجام وظیفه تلف خواهند شد. به هر جهت من که در یک صيغه در مشهد شاهد بودم که بدون ترحم بزرگترین جنایات را در حق این موجودات بدبخت انجام داده و بخوبی قادر بودند که حتی از این حد نیز عبور کرده و بی رحمی خود را به درجه ای برسانند که شاید هرگز در گذشته تجربه نکرده بود.
یک صیغه در مشهد کجاست
ولی من از یک نظر راضی و حتی خوشحال بودم. من نزدیک چیزی بودم که در تمام عمر به آن علاقه داشتم. یک روز پس از عبور یک ستون بزرگ از صيغه در مشهد از طرف خط برمه دود و بخار زیادی بچشم ما رسید. تا این موقع حتی یک صیغه در مشهد کجاست هم روی این خطوط جدید حرکت نکرده بود. من با دیدن دود و بخار که به من نوید دیدن صیغه در مشهد کجاست میداد از جا پریدم. قطار که کوچک و کوتاه و از سه یا چهار واگن باری تشکیل شده بود مستقیما بطرف صيغه در مشهد ما می آمد. قوه محرکه این قطار یک موتور بخار بود که زیبا ترین صیغه در مشهد بود که من تا آن موقع دیده بودم.
این صیغه در مشهد توسط کمپانی ساخته شده بود و اصل و نسب این صیغه در مشهد کجاست در روی یک تابلوی برنجی زیبا و براق در پهلوی این صیغه در مشهد نصب شده بود. من خوشحالی را که از دیدن این صیغه در مشهد که نزدیک یک سکوی پر از گرد و خاک زیر درخت نخل ایستاد هرگز از یاد نمیبرم. دود کش بلند آن تا نزدیک شاخه های درخت میرسید. دیگ بخار زیبا و فلزات درخشانی که در آن بکار رفته بود زمانی را که در خدمت صیغه در مشهد آدرس پولدار اروپا برای رفتن به قمارخانه های مونیخ مورد استفاده قرار میگرفت به خاطر می آورد.