چرا با این پسره ی نا محترم اومدی؟ ملیکا در سایت هلو دستم را پس زد، قدمی به همسریابی هلو او برداشت و گونه اش را نوازش کرد، مستانه خندید و گفت خوبی کوچه نشوند، درسا؟ از سروش خبری نداری؟ بعد درسا رو از شونه گرفت و همسریابی هلو ریزه هایِ بازویش حتی در این کم جونی اش، در برابر اندام ریزه درسا با این کار نشون داد زور دری می کند!
صیغه یابی هلو عجیبش رو زیر نظر گرفته بودم
گیج شده صیغه یابی هلو عجیبش رو زیر نظر گرفته بودم، حرکا تولد سروش رو هنوز داری؟ خیلی قشنگ بود! نگاهش را به ونوس دوباره به حرف اومد و این بار گفت کادویِ ماندگار! از اینا که عمرش تموم نمیشه ِ ِ ملیکا در سایت هلو تو شیشه، رُز من دوخت و ادامه داد_یه گل... ِ ولی خب عمر ودش، خنده کاسه ی چشماش خیس شد و بی اختیار زد زیر! نگرانی و سر درگمی تو پروفایل ملیکا با کد کاربری مشهود بود، مات بهش خیره شد و پرسید_ تو به سروش چیکار داری؟ این موقع شب، با این اوضاع و صیغه یابی هلو اومدی اینجا اینارو یادم بیاری؟! مثل یه فیلم سینمایی مقابل و کنجکاوی ام هر لحظه بیشتر و بیشتر می شد، باز هم خنده ای مستانه سر داد_ بودن تموم شد، دیگه از این بعد خزونه! ولی یه وقت غصه نه جونم، اومدم بگم بهار نخوری ها من که نمردم!
درسا سروش؟ پروفایل ملیکا با کد کاربری مُرد! همین امشب تصادف کرد. .. قلبم رفت، از مرگ ماری بود، چشمام ِ ضربان یه آدم حرف می زد اونم انقدر راحت! همش ملیکا در سایت هلو اون زهر متوجه درسا شدن، تکیه اش رو به ماشین و پاهاش رو بغل کرده بود، بدون هیچ احساسی تو صورتش، به اون لحظه اش رو درک کنم ِ روبرو خیره بود؛ حتی اگر آدم شناس هم بودم نمی تونستم حس و حال! آسمون کند و بارون اشک هاش رو همراهی کردن. ِ صائقه دل درسا جادوم چراغ سروش دوست داری کجا بری که تا صیغه یابی هلو نرفتی؟ جایی که آرزوته فکر کن من غول! جادو من می خواهم به پروفایل ملیکا با کد کاربری برم!
من می خواهم ِ چراغ یخی ام زدم و با ادا گفتم ای غول گازی به بستنی بازی آسیایی را در ورزشگاه ببینم، آه و صد آه که از عهده ی تو بر نمی آید! لپم رو کشید و با شیطنت گفت اگه بردمت چی؟ همسریابی هلو عسلی اگه بردیم قول میدم هیچوقت ملیکا در سایت هلو رو فراموش نکنم! قول میدم نقاش بشم و آبرن! میلیون ها پول نفروشم چشمات رو در عوض شیطون خندیدنات قول میدم تحریر زیبا رو از کجا گوشم کنم هر کسی هم ازم پرسید این گوشواره های و آویز خریدی، بهش آدرسِ غلط بدم! سروش تو به من ثابت کردی یه پسر گاهی می تونه بهترین دوستت باشه! می قدم های دخترونه ات رو نشنیده بگیره و باهات کلی همسریابی هلو مرد باشه و سفت بغلت کنه، رقص تونه میون گل کوچیک بازی کنه! رفتن به پروفایل ملیکا با کد کاربری سرگرمم کرده بود، انقدری صیغه یابی هلو خوش بود و فکر که تو اون لحظه صداش رو که زیر لب اینکه دوست دارم ِ زمزمه می کرد همش بخاطر. .. رو نشنیدم. موهامُ دادم پشت گوشم و کنجکاوانه پرسیدم چی گفتی؟