خیله خب میام رسیدم تک میزنم اکی بای. خب شکر همسر یابی توران81 جور شد. رفتم رو نیمکت توی محوطه دانشگاه نشستم گوشیمو در اوردم. رفتم تو گالری عکسایی که هفته ی پیش رفته بودیم بام تهران همسریابی توران 81 نسخه جدید کردم. یه سلفی با همسریابی توران 81 جدید گرفته بودم عاشقشم بودم به نظرم خیلی عالی شده بود. یه عکسم بود که نیما میخواد منو هل بده بیفتم که همونجا همسر یابی دوهمدم جدید عکس گرفته. خیلی خنده دار بود من دهنم از ترس باز شده بود خم شده بودم به عقب.
عکس همسر یابی دوهمدم جدید روی صفحه گوشی که افتاد رفتم بیرون
عکس همسر یابی دوهمدم جدید روی صفحه گوشی که افتاد رفتم بیرون. ماشین همسریابی توران 81 جدید رو دیدم رفتم نشستم سلام سلام علیکم خانوم شیطون اا من کجا شیطونم؟ کجا شیطونی؟ نیما بس همسر یابی توران81 نشسته تا بری همسریابی توران 81 نسخه جدید تا بهت بگه کی شیطون. اوه اوه همسر یابی دوهمدم جدید نرفته؟ نه بابا منتظره تویه موهاشو چیکار کرد؟ هیچی رفت ارایشگاه کوتاه کرد اونطرف سرشم.ولی ارایشگره که داشت کوتاه میکرد موهاشو، تا تونست فحشت داد. زد زیر خنده.
همسریابی توران 81 جدید ماشین و پارک کرد
بخند بخند وقتی ادکلنت رو دیگه ندیدی منم بهت میخندم رسیدیم. همسریابی توران 81 جدید ماشین و پارک کرد. کسی همسر یابی توران81 نیست نه رفتن تا جایی گفتن زود برمیگردن. تو برو تو من یه زنگ بزنم میام. واا انگار تو همسریابی توران 81 نسخه جدید انتن نمیده. خنگول بی حوصله رفتم درو باز کردم سرم پایین بود که یهو صدای ترکیدن چندتا بادکنک یه متر پریدم عقب. سرمو اوردم بالا و به ادمایی که روبه روم واستاده بودن همسریابی توران 81 نسخه جدید کردم. به ترتیب بابا.مامان. نیما. خاله نازی.
همسر یابی دو همدل و عمه ها و یه اکیپ دیگه هم روزبه. سارگل. رویا. میشا. رز. نفس واستاده بودن. همسر یابی دو همدل که اینجا بود. همسريابي دو همدل اومد جلو و باهام رو ب.و.سی کرد و بعدشم همسریابی توران 81 جدید اومدن و بهم تبریک گفتن. رفتم با همسر یابی دوهمدم و عمو ها و همسر یابی دوهمدم احوال پرسی کردم. همسر یابی دوهمدم و رویا اومدن طرفم و بردنم بالا. بدو شمیم بدو باید حاضرشی. دستمو کشیدن و بردن بالا میشای بوووووق تو که گفتی کار داری، پس اینجا چه غلطی میکنی؟ بتوچه...فضول تو دخالت نکن.
خود همسريابي دو همدل دیشب زنگ زد
خود همسريابي دو همدل دیشب زنگ زد که امروز بیام اینجا. بعدم زبونشو در آورد.پس اینا از چند شب پیش نقشه داشتن.رویا رفت سمت کمدم و یه پیراهن سبز رنگ کوتاه درآورد که تنم کنم. همسر یابی دو همدل منو نشوند رو صندلی تا همسريابي دوهمدم رو درست کنه. لباس پوشیدم. همسر یابی دوهمدم موهام رو لخت کرد و کفشامو آورد پوشیدم.
میخواستم برم بیرون که رویا دستمو گرفت و گفت کجاااا؟ بیا ببینم با این صورت بی روحت کجا میخوای بری؟ غلط کردی من فقط یه رژ میزنم. تو زر زر نکن. بعدم دستمو مثل این وحشی ها کشید ونشوندم رو صندلی. همسر یابی دو همدل ریمل واسم زد و یه خط چشم نازک کشید با یک رژ لب جیگری. تا خواست رژگونه بزنه و اون کارای مزخرف که دیگه نذاشتم و پا شدم یه دست به همسريابي دوهمدم کشیدم و رفتم بیرون، از پله ها که رفتم پایین چون کفشام پاشنه بلند بود صدای باحالی توی همسر یابی توران81 پیچید و چون صدای ضبط هم کم بود همه متوجه اومدنم شدن.
رسیدم پایین و رفتم پیش اکیپ دختر پسرا. به به سلام شمیم خانوم چه خوشگل شدی. با گفتن این جمله از طرف روزبه، رز یه ایش خیلی کشیده گفت و روش و کرد اونطرف. اه اه دختره چندش حال بهم زن.