تا همسریابی دایم رایگان رو زمین بزند و برایش اهمیتی نداشت که در این راه کس دیگری هم همراه سروش به زمین بخورد. او این کار را کرذ تا سروش را در تنگنا قرار دهد و همسریابی دایم رایگان برای امرار مغاش به او روی بیاورد و ان وقت او با بودن من دست رد به سنه و غرور همسریابی دایم رایگان بزند اما احمق هچ وقت این رو نمیفهمد که سروش هر چقدر هم که بیچاره و اواره شود دست به دامن او نمشود. همیشه خود کانال همسریابی دائم رایگان میگوید که اگر بمیرم هم التماس ادمی همچون پدرم رو نمیکنم. او کسی است که تنها برایش ثروت اهمیت دارد و در این راستا حاضر است از کسی مثل من که همسریابی دایم رایگان ایتا هستم بگذرد و با انتخاب پری برای من این را ثابت کرد.
او اگر من برایش اهمیت داشتم به خواستگاری کسی میرفت که دوستش داشته باشم نه اینکه حتی بدون در نظر گرفتن تصمیم من برای اینده پری رو برایم کاندید قرار دهد و جالب اینجا بود
کانال همسریابی دائم رایگان میگفت پدرش گفته بود
که کانال همسریابی دائم رایگان میگفت پدرش گفته بود اگر پری را نپسندد میتواند با دختران کی از تجار بزرگ تهران ازدواج کند اما از انجایی که ازدواج با پری موقعیت های مناسبتری رو برای ارغوان ایجاد میکرد در ازدواج با پری مصر تر بوئ. با ناراحتی چشم از قهوه داخل فنجانم گرفتم و به صورت سایت همسریابی دائم رایگان کرمانشاه دوختم. او افسرده و ناراحت سر به زیر انداخته بود و زیر لب چیزی با خود زمزمه میکرد. پیش خودم گفتم نکنه دیونه شده باشه؟ اما سریع افکار منفی رو از خودم دور کردم. چه کاری از دست من برای همسریابی دایم رایگان بر می امد؟ با ناراحتی پرسیدم: -همسریابی دایم رایگان میزان سارتی که به شرکتتون وارد شده چقدره؟
انگار که از خواب پریده باشه تکان سختی خورد و نگاه خیره اش رو به صورتم دوخت. حس کردم برای لحظه ای همه چیز را فراموش کرده. اهی پر سوز کشید و کانال همسریابی دایم رایگان مردانه و ستبرش در زیر پیرهن یاسی رنگش تکانی خورد و گفت: -کم نیست. با لحنی مضطرب گفتم: -کانال همسریابی دائم رایگان ایتا چقدر؟ نگاهش رو به صورتم دوخت.
سایت همسریابی دائم رایگان کرمانشاه فرو میرفت
نگاه نگرانش مانند مته در مغز سایت همسریابی دائم رایگان کرمانشاه فرو میرفت. طاقت نگاه های ازرده اش رو نداشتم سر به زیر انداختم و او گفت: -بعد از فسخ شدن قرارداد اخری حدود سیصد و پنجاه میلیون تومان به شرکت ضرر وارد شد. اگر این قرارداد فسخ نمیشد ما میتونستیم به راحتی از پس تموم بدهی ها و ضررهایی که شرکت دیده بود بربیاییم. اما این قرارد داد اخر نفسمون رو برید. با در نظر گرفتن میزان خساراتی که از طرفین فسخ قرارداد گرفتیم سایت همسریابی دائم رایگان حدود دویست میلیون باید خسارت بدیم که نصف این مبلغ برمیگرده به من که باید ان رو متحمل بشم. با خوشحالی نگاهش کردم و گفتم: -همسریابی دایم رایگان اینکه غصه نداره خونه رو میفروشیم و از پس خرج و مخارش برمیاییم.خودت رو ناراحت نکن. با لبخندی تلخ به چهره شادم نگاه کرد و سر تکون داد. با دیدن ناراحتی اش گفتم: -چی شد عزیزم؟
سرش رو به زیر انداخت و گفت: -پاییز مگه فکر میکنی که با فروش اون خونه چقدر پول دستم میاد؟ سایت همسریابی دائم رایگان بر فرض که این کار رو کردیم و نیمی از مخارج رو اینطور پرداخت کردیم باقیش چی و از اون مهمتر کجا بریم زندگی کنیم؟ انگار از باالی قله ای به پایین پرت شده بودم. چقدر من احمقم... از خوش بینی که داشتم حالم بهم خورد. همسریابی دایم رایگان راست میگفت مگر خانه ما راچقدر میخریدند و از ان بدتر بعد از ان کجا زندگی میکردیم؟ پیش خودم حساب و کتاب میکردم و طالهایی رو که تا به همسریابی دایم رایگان ایتا به هر مناسبتی از سایت همسریابی دائم رایگان هدیه گرفته بودم رو نرخ میزدم. پیش خودم با فروش انها و فروش ماشینمان و همچنین کمی از وسایل منزلمان کمی از بدهی اش رو تصفیه کردم اما به قول سروش انطور که نمیشد.