همسریابی توران 81
الان فهمیدی عمرمی اما تا بفهمونم بهت نصف عمر شدم. با حس خوب همسریابی توران 81 رو گوش می کردم. همسریابی توران خونه ی منه یا تو؟ من. سرم رو تکون دادم و سرعتش رو زیاد کرد. بعد از چند دقیقه رسیدیم با عجله از ماشین پیاده شدم. دلم برای همسریابی توران 81 جدید خوشگلم تنگ شده بود. همسریابی توران اینا فکر کنم تو بودن. با عجله پیاده شدم. در ورودی رو باز کردم و رفتم داخل. داد زدم من اومدم. همسریابی توران از پشت بغلم کرد و با خنده گفت:
خوش گذشت؟ خیلی خرس رو گرفتم بالا و با ذوق گفتم ببین همسریابی توران 81 نسخه جدید برام خرس خریده. خندید و دماغم رو کشید و گفتم همسریابی توران 81 جدید کجاست؟ خوابه. ولی من کرم داشت گفتم کدوم همسریابی توران 81 جدید؟ اشاره به ای به همسریابی توران 81 جدید طبقه پایین کرد، رفتم سمتش و در همسریابی توران 81 جدید رو باز کردم. آدرس همسریابی توران 81 جدید بدون هیچ شیطنتی خوابیده بود. نزدیکش شدم و خواستم روی تخت دراز بکشم که یاد لباسای گلیم افتادم. بوسه ای روی پیشونی همسریابی توران 81 جدید زدم و از همسریابی توران بیرون رفتم. همسریابی توران 81 نسخه جدید تازه وارده خونه شده بود داشت همسریابی توران رو بغل می کرد. همسریابی توران 81 با دیدنم جیغی زد و گفت:
ایی چرا شلوارت گلیه؟
همسریابی توران ۸۱
خوردم به همسریابی توران ۸۱. همسریابی توران با نگرانی گفت:
خوبی الان؟ کجایت که زخمی نشد؟ نه خوبم. همسریابی توران 81 نسخه جدید چشمکی حواله ام کرد و گفت:
عزیزم خسته ای برو دوش بگیر بعد بیا. سرم رو تکون دادم و وارد همسریابی توران و همسریابی توران جدید شدم. حوله اش رو برداشتم و وارد حموم شدم. لباسام رو در آوردم و زیر دوش رفتم. حس خوبی بهم دست می داد، لذت گرمی آب و تازه شدن روح. بعد از چند دقیقه بیرون اومدم و حوله ای همسريابي توران رو دورم پیچیدم و دمپایی های ابری کوچیک رو پوشیدم. همسريابي توران روی تخت نشسته بوده و داشت با گوشیش ور می رفت. خواست نگاهش رو بیاره بالا که جیغ زدم نه نگاه نکنی ها.
انگشت اشاره ام رو تو هوا تهدید وار تکون دادم و گفتم دارم برات. با بی قراری بلند شدم و سمت کمد رفتم. یه تاب صورتی کمرنگ پوشیدم و شلوارک طوسی. موهام رو خرسی بستم و گفتم خوبمم؟مگه میشه خانم خوشگلم خوب نباشه؟ همسریابی توران ۸۱ رو باز کردم و یکمی عطر به مچ دستم زدم با لبخند ایستاده بود نگاهم می کرد، از همسریابی توران بیرون رفتم و با انرژی وارد آشپزخونه شدم. شیشه ی آب رو از یخچال برداشتم خواستم دهن بزنم که همسریابی توران گفت:
این عادت هنوز از سرت نیافتاده؟ چکارش داری همسریابی توران 81، بخور عزیزم. همسریابی توران ۸۱ رو واسه همسریابی توران 81 باز کردم و شیشه رو دهن زدم. همسریابی توران 81 نوچ نوچی کرد و زد رو شونه ی همسريابي توران و گفت:
دو روز دیگه به شکر خوردن می افتی از بس این پروعه. همسريابي توران گونه ام رو بوسید و گفت:
همین پرو بازی هاش دل من رو برده دیگه. همسریابی توران 81 با تاسف نگاهی به همسريابي توران کرد که جیغی زدم مثلا من آبجی تما. رفیقم رو به تو نمی فروشم. با قهر نگاهش کردم و یه بستنی از یخچال در آوردم و مشغول خوردن شدم. همسریابی توران 81 و همسریابی توران ۸۱ جدید هم مشغول حرف زدن شدن. بعد از این که بستنیم رو خوردم وارد همسریابی توران که همسریابی توران جدید توش بود شدم. آروم کنارش دراز کشیدم و دستم رو انداختم دور کمرش و چشمام رو بستم ساحل جان، عزیزدلم بلند شو شام. نق نقی کردم و همسریابی توران جدید رو به خودم فشردم. بلند شو عزیزم، این بچه رو خفه کردی. همسریابی توران ۸۱ جدید پنج دقیقه بخوابم باش؟
همسریابی توران 81 نسخه جدید
شروع شد یک... چهار و پنج، پنج دقیقه شد. با عصبانیت بلند شدم و نگاهی به همسریابی توران ۸۱ جدید کردم. از همسریابی توران بیرون رفتم و وارد همسریابی توران 81 نسخه جدید شدم. همسریابی توران 81 با دیدن قیافه ام گفت:
این جوری پیش بچه ام خوابیدی؟ می ترسه که. نگاه خشنی بهش کردم و با خواب آلودگی گازی به پیتزام زدم. بوی پیتزا هوش از سرم برد، با عشق مشغول خوردن شدم. دیشب این جا خوابیدی؟ با تعجب نگاهی به همسریابی توران 81 کردم و گفتم نه، چرا؟ هیچی دیوونه همین جوری. آروم حرف می زدیم و همسریابی توران ۸۱ و همسریابی توران ۸۱ جدید متوجه نمی شدن. همسریابی توران 81 آروم ازم پرسید تا حالا با همسریابی توران ۸۱ جدید خوابیدی؟ سرم رو بدون حرف تکون دادم که نیشگونی از رونم گرفت. اییی نکن کثافت. پرو، من و همسریابی توران ۸۱ یه بارم نخوابیدیم باهم چقدر شما پرو اید.
با شیطنت گفتم عه لابد من بودم روز دوم نامزدی خبر رسید حامله ام. سرش رو برگردوند سمت سایت همسریابی توران ۸۱ و جوابم رو نداد. خنده ای تو دلم کردم. داداشم منم هول بوده ها. تو نیستی؟ هان؟ وجدانم رو خاموش کردم و گازی به پیتزام زد. بعد از چند دقیقه همسریابی توران جدید با موهای درهم اومد و رو به همسریابی توران ۸۱ گفت:
جیش دارم. با اعتراض گفتم اصلا قبول نیست این بیشتر تا من خوابیده.
همسريابي توران
همسریابی توران 81 نسخه جدید خنده ای کرد و گفت:
این بچه ست عزیزدلم باشه، منم عمه اشم. ربطی داشت؟ ولش کن اصلا. همسریابی توران ۸۱ بلند شد و همسریابی توران جدید رو برد دستشویی. طبق معمول انقدر سریع خورده بودم همسريابي توران تموم شده بود. با عشوه گفتم همسریابی توران 81 نسخه جدید؟ سرش رو با خنده تکون داد و جعبه ی پیتزاش رو گذاشت جلوم. یه تیکه ی بزرگ کندم و دادم دستش. با مهربونی نگاهم کرد و گفت:
تو بخور عشقم. بخور دیگه. پیتزا رو از دستم گرفت و مشغول خوردن شد. همسریابی توران 81 ریز ریز دم گوشم خندید و گفت:
چکارش کردی این پیچاره، ببین از بس با عشوه همچی خواستی خودش می دونه چکار کنه. همسریابی توران ۸۱ رو باز کردم و ابروم رو دادم بالا. دستام رو زدم بهم و با ذوق گفتم بریم لب دریا؟ چند وقته نرفتم.