صیغه ساعتی در تهران در یادداشت خود چنین نوشت: روز آغاز شده برایم چه به ارمغان می آورد؟، امروز همه چیز روشن میگردد. قبل از اینکه آفتاب بنشیند. من خواهم دانست که به اروپا میروم یا اینکه جای مکناتن را میگیرم... آفتاب نشست. اما حیف، این روز کدام تغییری خاص را با خود همراه نداشت. و صیغه ساعتی در تهران باردیگر وضع خود را مقایسه نمود چنانکه به همه معلوم است فقط در هوا قرار داشت.
صیغه ساعتی در تهران از اینکه زمان امیدهایم را به سراب مبدل میسازد، زیاد خسته میشوم بسپاریم، به این جهت که این آخرین جمله بود در یادداشت های خصوصی. برتانیه در کجا صیغه موقت کنیم، دارندۀ نشان درج اول درانی، دگرمن الکساندر ازدواج موقت تهران ساعتی تلگرام. خزان سال 1841 آماده میشد تا در برابر زمستان که برای قسمت بزرگ افغانستان شدید است، عقب نشینی کند. بیش از دو سال از آن روزی میگذشت که عساکر برتانوی با رسم گذشت باشکوهی شاه جدید را شادباش گفتند.
با صیغه یائسه تهران را زیر امنیت گرفته بودند
اما در مورد خروج این قوا نه لند ن ونه کلکته فیصله نمود. بالای قوای شاه حتی با موجودیت قوماندانان انگلیسی اتکا کردن نادرست بود. گفتن اینکه افغان ها رعایای وفادار شاه باشند فقط کار اوپتمیست ها ”خوشبینان” غیرقابل اصلاح بود. از این جهت گارنیزیون های برتانوی کمافی السابق در شهرهای بزرگ قرارداشتند و راه های مواصلاتی با صیغه یائسه تهران را زیر امنیت گرفته بودند. قوی ترین قوت ها در قندهار، غزنی، جلال آباد وطبع ا در خود ازدواج موقت تهران ساعتی تلگرام متمرکز گردیده بود. دسته های کوچکتر قلات غلجی، چهاریکار، و بامیان را تحت کنترل داشتند.
صیغه یابی تهران طبعا مفهومی نداشت
تعدادی تمام قشون برتانوی همراه با نیروهای کمکی و خدماتی به بیش از پنجاه هزار نفر میرسید. رساندن مواد خوراکی برای آنها از صیغه یابی تهران طبعا مفهومی نداشت، تدارک اردو از طرف خدمات کمیساریا صورت می گرفت. اهالی از ترس سرکوب خونین به انگلیس ها از موادخوراکی و علوفه هرچه داشتند میدادند. بعد از گذشت صرف چند ماه، عاید مامورین از حد واندازه گذشت. سوداگرها، دلال ها ومحتکرین گوناگون از قبیل تحصیلداران مالیات و باج ها که غله جات و مواشی ستانده شده از اهالی را به نازلترین قیمت تصاحب میکردند، سود میبردند و منفعت بدست می آوردند.
کجا صیغه موقت کنیم غرق تجمل وجلال بود. شخص شجاع الملک ووزیر وفادارش عاید بزرگی به عناوین مختلف بدست می آوردند از قبیل: حقالپرداخت پست های پرعاید، حق الپرداخت چادر محارم وغیره وغیره. مواشی را از افغان ها میستاندند. در شهر قیمت نان بالا رفته، اهالی گرسنگی میکشید. در اوایل صیغه یائسه تهران اغلب به سیر و میله میرفتند، بزم می آراستند، پارتی های کریکت برپا میکردند. اما به تدریج این سرگرمی ها در آغوش طبیعت خطرناکتر و خطرناکتر شده رفت. بالاخره کار بجایی رسید که اجساد سربازان و صیغه یائسه تهران قوای سلطنتی و اردوی کمپنی یا شجاع الملک را در هرجا می یافتند.
قشر سرشناس افغانی نیز آغاز به شکوه نمود. آنها قبلا از دولت روبه استحکام امیرکجا صیغه موقت کنیم در هراس بودند و حال شجاع الملک و اطرافیان اورا میدیدند. او روی قبایل حساب نمی کرد؛ حکمرانان مناطق را تغییر و تبدیل میکرد. اختیار کامل داده بود. زیر دهل انگریزها میرقصید، به فرهنگ و عنعنات کهن اعتنا نمی کرد. ”دلقک روی تخت” حال تنها و تنها خشم مردم را بر می انگیخت. همه چیزی که در وطن بوقوع می پیوست، مردم آزادی دوست افغانستان را شدیداً متأذی میساخت. پس وقت آن رسیده که این قشر سران افغان باید با کی باشد؟ با مردم یا انگریز؟ روز اول نوامبر سال 1841 الکساندر صیغه ساعتی در تهران در حالیکه در برنده خانه خود در ازدواج موقت تهران ساعتی تلگرام از هوای گوارای شامگاهان متلذذ میگردید، در بارۀ مصیبت قریب الوقوع نمی توانست حتی تصوری هم داشته باشد.
صفحات ازدواج موقت تهران ساعتی تلگرام
اگر نگاهش از خلال پیچ وخم صفحات ازدواج موقت تهران ساعتی تلگرام و دیوارهای گلی آن میتوانست بگذرد، او میتوانست جوش و خروش را ببیند که کاملاً در نزدیکی مقر خویش در خانه بزرگی که اطراف آنرا دیوارهای بلند گلی احاطه کرده بود، بوجود آمده است. طی یک ساعت هفت یا هشت نفر از سران افغان به این خانه آمدند و تزئینات مجلل اسپان آنها بیانگر موقف آنها بود. واردین از طرف صاحب خانه، صیغه یابی تهران، سرکردۀ با قدرت و شایستۀ قبیله دوصد هزار نفری الکوزایی ها، استقبال میشد.
مهمانان نیز کمتر از او مشهور نبودند. در بین آنها لوگری سالخورده موجود بود. زمین های وادی دریای لوگر در جنوب پایتخت باو تعلق داشت. در اینجا صیغه یابی تهران نیز بود که از لحاظ موقعیت و قاطعیت خود مشهور و سرکردگی قبیله نیمه کوچی اچکزایی پنجاه هزار نفری را به عهده داشت.