در رد کردن دست سایت همسریابی آغاز نو ورود اصرار دارد
آن خانم ها نمی توانستند تصور کنند که تصویر آن ها یک روز روی دیوار مانند تصاویر گالری ها نصب خواهد شد. وقتی گیس سفید وارد شد در مقابل دوک جوان تواضع کرده و دوک به نرم افزار همسریابی آغاز نو اشاره کرد که بنشیند. بعد بدون مقدمه چینی شروع به سؤال کردن در باره ایزابل کرد. نرم افزار همسریابی آغاز نود می خواست بداند که آیا ایزابل همچنان در تصمیم خود در رد کردن دست سایت همسریابی آغاز نو ورود اصرار دارد و رابطه سایت همسریابی آغاز نو پیامهای من با کاپیتان فراکاس نفرت انگیز بچه صورتی پیش می رود. هر چند که پیرزن مکار سعی زیادی می کرد که مطابق میل دوک جواب داده و چیزی نگوید که باعث ناراحتی او بشود اطلاعاتی را که او در باره ایزابل به دوک داد برای نجیب زاده جوان بسیار ناخوش آیند بود ولی کوشش زیادی به خرج می داد که کنترل رفتار خود را داشته باشد. قبل از این گیس سفید عازم رفتن بشود از او درخواست کرد که یک نقشه ای پیشنهاد کند که شاید دل سنگ ایزابل را نسبت به او کمی نرم کند.
او متوسل به تجربه زیاد گیس سفید شده و به او قول می داد که در صورت موفقیت نرم افزار همسریابی آغاز نود را از مال دنیا بی نیاز خواهد کرد. گیس سفید که تطمیع شده بود پیشنهاد کرد داروی بیهوشی در غذا یا نوشابه ایزابل ریخته شود و او را در حال بیهوشی بدست دوک بسپارند. این نقشه را حتی جوان سبکسری مثل دوک رد کرد. بعد از این مثل اینکه ناگهان چیزی بفکرش رسیده باشد گیس سفید گفت: " چرا عالی جناب خود شخصا اقدام نمی کنند؟ چرا مثل ایام قدیم خودتان سایت همسریابی آغاز نو ورود را به بیرون دعوت کرده و قدم به قدم جلو بروید. عالی جناب شما به این زیبایی، جوانی، ثروت، موقعیت در دربار هر چیزی را که یک زن طالب آن باشد شما دارا هستید. در تمام کره زمین یک زن نیست که برای مدت طولانی بتواند بشما نه بگوید. اگر بحرف من گوش می کنید، عالی جناب بهترین کار اینست که خودتان مستقیما با نرم افزار همسریابی آغاز نو تماس بگیرید. "
به سایت همسریابی آغاز نو پیامهای من می گویم
دوک با خودش گفت: " الحق که این پیرزن درست می گوید. ایزابل ممکن است سرد و پاکدامن باشد ولی کور که نیست. طبیعت در حق من بیرحم نبوده و من طوری نیستم که در دیگران ایجاد نفرت کنم. من می توانم امیدوار باشم که تاثیری که روی ادرس جدید همسریابی اغاز نو می گذارم مثل تاثیر یک مجسمه یا نقاشی زیبا باشد. من در مقابل او زانو زده و آن کلمات سحر انگیز را که هیچ زنی در مقابل آن نمی تواند مقاومت کند به سایت همسریابی آغاز نو پیامهای من می گویم. به چشمان او نگاهی خواهم کرد که یخ قلب او را ذوب کند. این هنرپیشه بلند پرواز یک اشرافزاده مثل مرا در مقابل خودش می بیند که بزانو در آمده است. بله... من نصیحت این پیر زن را می پذیرم و شخصا برای دیدن او خواهم رفت. ایزابل شیرین من در مقابل اینکار نخواهد توانست مقاومت کند.
فقط یک معجزه میتواند مانع از موفقیت من بشود و ایزابل زیبا نزد آن سیگونیاک لعنتی برگردد. من سوگند می خورم که کاری کنم که این مرد هرگز مزاحم من و عشق من نشود. ایزابل خیلی زود در آغوش من نرم افزار همسریابی آغاز نو را فراموش خواهد کرد. او مادام لئونار پیر را به همراه یک پاداش سخاوتمنداند مرخص کرد و سپس مستخدم مخصوص خود ' پیکار ' را احضار نمود. نرم افزار همسریابی آغاز نود با مشورت پیکار یکی از بهترین لباس های خود را انتخاب کرد. این لباس فاخر و در عین حال ساده بود. از مخمل سیاه دوخته شده و دوک فکر می کرد که سادگی آن به مذاق ایزابل بیشتر از یک لباس با تزئینات زیاد خوش بیاید. بایستی اعتراف کرد که این لباس واقعا به دوک جوان می آمد و برازنده صورت زیبا و هیکل مناسب سایت همسریابی آغاز نو ورود بود. وقتی کارهای لباس پوشیدنش تمام شد برای کالسکه چی خود پیغام فرستاد که کالسکه ادرس جدید همسریابی اغاز نو را با چهار اسب کهر در یک ربع ساعت حاضر کند.
وقتی پیکار مرخص شد دوک در طول و عرض اطاق شروع به قدم زدن کرد و هر موقع که از جلوی آینه عبور می کرد از زیبایی خود احساس رضایت کرده و تبسمی بر لبانش ظاهر می شد. سایت همسریابی آغاز نو پیامهای من با خود گفت:
این گربه وحشی مغرور اگر مرا به آن سیگونیاک ژولیده ترجیح ندهد یا باید کور باشد و یا تفاوت ها را احساس نکند. ولی من مطمئنم که علی رغم عشق افلاطونی نرم افزار همسریابی آغاز نو به بارون من این بار موفق خواهم بود. بله. .. زیبای کوچک من دیری نخواهد پایید که تصویر تو هم به بقیه تصاویر گالری من ملحق خواهد شد. فکر می کنم که ترا می بایستی مانند دیانا پاکدامن تصویر کنم که اندیمیون را غرق بوسه کند.