ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل مهناز
مهناز
30 ساله از دماوند
تصویر پروفایل سعید
سعید
36 ساله از تبریز
تصویر پروفایل دنیز
دنیز
21 ساله از بیرجند
تصویر پروفایل حدیث
حدیث
26 ساله از تبریز
تصویر پروفایل ایران
ایران
48 ساله از کرج
تصویر پروفایل داریوش
داریوش
28 ساله از تهران
تصویر پروفایل شهناز
شهناز
68 ساله از نجف آباد
تصویر پروفایل فاطمه
فاطمه
38 ساله از ساوه
تصویر پروفایل امیر
امیر
34 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل سروناز
سروناز
48 ساله از تهران
تصویر پروفایل امیر حسین
امیر حسین
21 ساله از تهران
تصویر پروفایل ترانه
ترانه
42 ساله از شمیرانات

نرم افزار صیغه کیش

صیغه یاب کیش پرسید: ماشین من کجاست؟ اوردنش؟؟ نیما برگشت به سمت صیغه یابی در کیش شانه ای صيغه كيش انداخت! سهند که متوجه این اشاره ها شده بود

نرم افزار صیغه کیش - صیغه


صیغه کیش

نگران نباشین قربان، امن و امان . -اره دیگه! به من نیاز ندارین! صیغه یاب در کیش سرش را کمی خم کرد و به صورت سهند نگاه کرد: چه قدر فرق کردین صیغه کیش! سهند چشم غره ای به سمتش رفت. نه جدی ها! نگاهتون یه جوریه! ها صیغه در کیش! نگاه سهند این بار صیغه ساعتی در کیش تر شد و علی کمی خودش را جمع کرد. صیغه یاب کیش رو به نیما پرسید: با چی اومدین؟

صیغه یابی در کیش

علی مثل همیشه خوشمزگی اش گل کرد! هواپیمای خصوصی! نگاه خشن سهند، نگذاشت بیشتر از یک لبخند روی صیغه یابی در کیش هیچ کدام بنشیند. علی دو قدم به عقب رفت و نگذاشت، سهند حرف دیگری بزندنه جدی تو کتک می خوای.. من نبودم هر غلطی خواستین کردین، صیغه موقت در کیش روتون زیاد شده! من خودم با تاکسی می رم.. هر سه مرد به سمتش برگشتند. سهند فقط کوتاه نگاهش کرد. نیما با لبخند گفت: نه این چه حرفیه.. می رسونیم شما رو هم.. . دوباره سهند اولین نفر راه افتاد.

آلما سرجایش ایستاد و با لبخند رو به صیغه در کیش گفت: -نه ممنونم.. دیروقته دیگه.. شما صیغه کیش رو ببرین. از مچ دستش گرفت و کشید: بیا بریم تعارف می کنی ها! نیما امشب می خواد ببینه مسافر کشی چه حالی داره نیما خندید و خودش را به سهند که جلوتر از آنها حرکت می کرد رساند. صیغه یاب کیش پرسید: ماشین من کجاست؟ اوردنش؟؟ نیما برگشت به سمت صیغه یابی در کیش شانه ای صيغه كيش انداخت! سهند که متوجه این اشاره ها شده بود، اخمی کرد و به نیما نگاه کرد: ها؟ صیغه ساعتی در کیش: خوبه قربان نگران نباشین!

این خوب گفتن صیغه موقت در کیش بیشتر مشکوکش کرد! -می شه شما رک به من همه چیزو بگین و آماده ام نکنین! چه صيغه كيش سر ماشینم اومده؟ علی تک خنده ای کرد: نگفتم نیما بهت، صيغه كيش منطقیه!! صیغه کیش با تعجب و نگرانی به علی زل زد: چی صيغه كيش سرش اوردین؟ ما نکردیم که قربان! همین جور اوردنش! ایستاد و با ترس به علی زل زد: حرف بزن ببینم چی کارش کردین؟ هیچی قربان.. یه کوچولو سپر و گلگیر عقب سمت چپ. . بدون صافکاری در می یادا! سهند چند ثانیه فقط نگاه کرد و بعد رو به نیما کرد: صیغه در کیش این چی میگه؟

صیغه ساعتی در کیش به جای نیما گفت

ماشینم سالم بود که! صیغه ساعتی در کیش به جای نیما گفت: قربان شرکت بیمه می ده! می خواستن ببرن که نیما گفت، باید خودتون اجازه بدین! بعدش دیگه ما گفتیم نگیم تا خودتون برگر. ... برگشتن سریع سهند به سمتش، جمله اش را نیمه تمام گذاشت و یک قدم عقب تر رفت. سهند پوف کشید و ر اه افتاد. نیما آهسته تر از قبل گفت: گویا اوردنی این جور شده! زیاد مشکلی نیست ها! تا به ماشین صیغه در کیش برسند، هیچ کدام حرفی نزدند و این سکوت در ماشین هم ادامه پیدا کرد تا وقتی که صیغه کیش آهسته گفت: اول صیغه یابی در کیش رو برسون! . . یک ربع طول کشید تا به مجتمعی که آلما ساکنش بود، رسیدند. جلوی مجتمع، صیغه یاب کیش هم همراه صیغه موقت در کیش پیاده شد و کوله را به دستش داد: وسایل منو بعدا برام بیار.. فردا هم نمی خواد بیای. از شنبه بیا. . چرا؟ چون من می گم! خوبم. . صیغه یاب در کیش فقط نگاهش کرد؛ بعد در حالی که سوار می شد، آهسته گفت: یه روز واسه این زبونت تو رو اخراج می کنم!

مطالب مشابه