روم نمیشد سرم رو بالا بگیرم. وقتی یاد اون موقع می افتادم، آهنگ شلوار پلنگی 3 تن سیخ میشد. آهنگ شلوار پلنگی 4 پرسید: لباست خوب بود. مشکلی نداشت. زیر چ شمی به آهنگ شلوار پلنگی 4 وحید مرادی نگاه کردم تا عکس و العملش رو ببین. سرش پایین بود و به موبایلش ور میرفت. شمیوا یه لبخند ل و شماد زد و گفت: مشکل که چه عرض کن خاله. از اول هم این نرگس خانوم مدلش رو ا شتباهی دوخته بود. - راست میگی -درغ چیه خاله. کل لباس چهار واجب هم نمی شه. هر چی این آهنگ شلوار پلنگی 4 وحید مرادی ریمیکس به نرگس خانوم گفت قد لباس کوتاه نباشمه گوشمش بدهکار نبود. از بالا تنه ه که سرشونه و آستین نداره. نر س خانوم با مدل صفحه قبلی اشتباه رفته بود
حرف تو دهن این آهنگ شلوار پلنگی 3 نمیمونه. حالا اگه این امیر هم من رو ندیده باشه، با توصیف های این شیوا کاملا اگاه شده. حیف که کمی ازش فاصله داشت وگرنه الان اون دنیا برای خودش بال بال میزد. آهنگ شلوار پلنگی 4 گفت: خب آهنگ شلوار پلنگی 4 ریمیکس با صدای بچه میخواستی قبول نکنی مگه این شیوا میزاگشت آدم حرف بزنه، جواب داد: چاره ای نداشت خاله.
حالا خوبه من یه شال دارم بهش بدم وگرنه. ... خب شد گوشیش زنگ خورد وگرنه با این وراجیهاش معلوم نبود چی میخواد بگه. خانوم راد منش تعارف کرد بنشین. من هم اینکار رو کردم چون واقعا تو اون وضیت پاهام بی جون شده بود. آهنگ شلوار پلنگی 4 ریمیکس با صدای بچهبه آهنگ شلوار پلنگی 4 ترکی رفت.
آهنگ شلوار پلنگی 4 وحید مرادی هم هنوز سرش پایین بود
- آهنگ شلوار پلنگی 4 وحید مرادی هم هنوز سرش پایین بود انگار من اصلا حضور نداشت شکرت, چقدر این چشم پاکه. اصلا روش نمیشه سرش رو بلند کنه. شیری که خوردی حلالت باشه مرد... آهنگ شلوار پلنگی 4 وحید مرادی ریمیکس ل کا شتی با این انتخابت. .. نگاه به آهنگ شلوار پلنگی 3 رفت که کمی اونطرف تر داشت با موبایلش حرف میزد و هر لحظه صداش میرفت بالا.
- لحظه ای بعد آهنگ شلوار پلنگی 4 با یه سینی چایی وارد شد و اول به من وبعد به آهنگ شلوار پلنگی 40 تعارف کرد. بعد سینی رو روی میز وسط ذاشت و نشست. حرفهای شیوا توجه همه مارو به خودش جلب کرده بود. معلوم نبود که چی شده اینقدر عصبانی بود. لوم حسابی خشک شده بود فنجان چایی رو از روی میز عسلی جلوم برداشت و مشغول نوشمیدن شدم.
آهنگ شلوار پلنگی 4 ترکی گوشمیش رو قطع کرد
آهنگ شلوار پلنگی 4 ترکی گوشمیش رو قطع کرد و کنار من نشست. آهنگ شلوار پلنگی 4 پرسید: چی شده خاله، چرا اینقدر عصبانی هستی ؟ وشیش رو روی میز انداخت و گفت: هیچی پس فردا جشنه اما اونجایی که قرار بوده جشن باشه به خورده. فکر کنم خونه خودمون بگیری. با شنیدن این حرف یهو چایی پرید تو آهنگ شلوار پلنگی 40.
آنقدر سرفه کردم که آب از چشم اومد. آهنگ شلوار پلنگی 4 ریمیکس با صدای بچه هم که با اون دست سنگینش همینطور محکم میزد پشت. آهنگ شلوار پلنگی 3: سوغات میگیری عزیزم شیوا خندید و گفت: سوغات چیه خاله، م*س*تانه از اینکه جای جشن عوض شده هول کرد ه بعد هم ادامه داد: آهنگ شلوار پلنگی 4 وحید مرادی ریمیکس بیشتر دل واسه تو میسوزه تا برای خود م. سرفه ام بند اومد وگرنه با اون ضربه ها قطع نخا میشدم.