ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل زاگرس
زاگرس
38 ساله از کرج
تصویر پروفایل حمید
حمید
45 ساله از سلماس
تصویر پروفایل رضا
رضا
33 ساله از تهران
تصویر پروفایل هانا
هانا
27 ساله از خرم آباد
تصویر پروفایل زهره
زهره
43 ساله از مشهد
تصویر پروفایل محدثه
محدثه
28 ساله از تهران
تصویر پروفایل سوریا
سوریا
42 ساله از اراک
تصویر پروفایل هنگامه❤محمدیان
هنگامه❤محمدیان
39 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل صحرا
صحرا
28 ساله از ارومیه
تصویر پروفایل بی نام
بی نام
45 ساله از ابهر
تصویر پروفایل امیر علی
امیر علی
33 ساله از کرج
تصویر پروفایل وحید
وحید
35 ساله از کرج

لینک صیغه یابی نگار

اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت میاندواب با صدایی که بسیار ضعیف بود گفت: -میدونم از من متنفری اما پاییز باور کن من شرمنده ام. میدونم دوست نداری

لینک صیغه یابی نگار - صیغه یابی نگار


تصویر لینک صیغه یابی نگار

از وحشت قطع رابطه اش با من سکوت میکردم... نفس عمیقی کشید و چند صیغه یابی نگار به عقب برداشت و در حالی که روبروی شیشه اتاق ارغوان ایستاده بود دستش رو روی شیشه گذاشت و اهسته ادامه داد: -عمو هیچ وضعیت خوبی نداره دکترها همه ازش قطع امید کردند. نه از لحاظ روحی وضعیت مناسبی داره نه از لحاظ جسمی. توی این شرایط وخیمی که داره دو روز پیش نامه ای از صیغه یابی نگار برای عمو اومده بود که زنعمو مهریه اش رو به اجرا گذاشته بود. باورش نمیشد که اون همه سال زندگی به باد هوا رفته باشه. االن یه چیزی حدود پنج ماهه که عمو روی این تخت بستری شده. با این حال زنعمو در این مدت به خودش این اجازه رو نداده برای دیدن شریک زندگیش این راه طوالنی رو طی کنه و به دیدن عمو بیاد. اون به همراه خواهرش به المان رفته و بارها از سروش خواسته بود اون رو همراهی کنه اما موفق نشده بود. برگشت به سمتم و در حالی که چشماش از اشک تر شده بود گفت: -میبینی صیغه یابی نگار؟ تو راست میگفتی ازدواج قراردادی نیست. ازدواج پیوند دلهاست. چیزی که رد تمام این مدت به هیچ وجه بین عمو و زنعمو نبوده. عمو در این شرایط بد روحی شدیداً به اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت میاندواب و فرزندش نیاز داشت در حالی که هر دو محبتشون رو ازش دریغ کردن. زنعمو با رفتنش و سروش هم... سرش رو تکون داد و گفت: -شماره تلفن اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت تهران استان تهران دامنشو رو گرفت..

اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت میاندواب با اون همه غرور

 بی اختیار لبهام به حرکت واداشته شد و گفتم: -همیشه دلم میخواست این شکست رو ببینم. اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت میاندواب با اون همه غرور با خاک یکسان شده. دیدنش سرشار از لذته برام. اون روزهایی که من سختی میکشیدم. اون روزهایی که به حال خودم و حماقتم افسوس میخوردم کسی نبود دست یاری به سمتم دراز کنه. شماره تلفن اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت تهران استان تهران روزهایی که شبها و روزها با یاد خاطرات خوشی که با صیغه یابی نگار داشتم ناله میکردم ارغوان به تصمیم گیری بزرگی که کرده بود قهقهه میزد و سر خوش بود. خوشحالم. خوشحالم که اهم دامنش رو گرفت. گرچه من راضی به مرگش نیستم... با نفرت به پرستارهایی که از اتاق خارج میشدند نگاه کردم و با صدای اهسته ای گفتم: -راضی به عذابشم. پزشک معالجش به هوتن نزدیک شد و گفت: -اقای ارغوان میتونم چند لحظه صیغه موقت فوری تهران صحبت کنم؟

قدمهام رو برداشتم و بر خالف مسیر اون دو نفر که در حرکت بودند به در ورودی اتاق ارغوان نزدیک شدم. اخرین پرستار که از اتاقش خارج شد رو به من گفت: -میتونید برید دیدنش اما شماره تلفن اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت تهران استان تهران یادتون باشه استرس برای ایشون به منزله سم کشنده است... اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت میاندواب بی رحمانه ای روی لبم نشست و بی توجه به پرستار داخل اتاق شدم. ارغوان رو به سمت پنجره داشت و رنگ مانند گچ دیوار سپید شده بود. نزدیکش شدم و چشمم به دستهای الغر و استخوانی اش که روی تخت کنارش نشسته بود افتاد. میله ها و سیمهای زیادی به بدنش وصل بود و جای جای دستش سیاه و کبود شده بود.

صیغه موقت فوری تهران دهانم رو به سختی فرو خوردم

صیغه موقت فوری تهران دهانم رو به سختی فرو خوردم و سعی کردم به خودم تلقین کنم دارم لذت میبرم از دیدن این وضعیتش...

زمانی که صورتش رو به سمتم برگردوند حس وحشتناکی در وجودم ایجاد شد. برای لحظه ای چیزی در وجودم چنگ کشید. حس کردم چهره بابای خودم جلوی چشمام نقش بسته. با وحشت سر تکون دادم و صیغه موقت فوری تهران چشمام رو بستم تا کابوسی رو که برای لحظه ای در ذهنم نقش بسته بود رو دور کنم. همونطور که چشمام بسته بود شنیدم که اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت میاندواب با صدایی که بسیار ضعیف بود گفت: -میدونم از من متنفری اما پاییز باور کن من شرمنده ام. میدونم دوست نداری من رو ببخشی اما باور کن همونقدر که من در حقت صیغه موقت فوری تهران کردم تو در حق خودت ظلم کردی. تو باید میفهمیدی که هیچ کسی نمیتونه سر من رو شیره بماله. چطور فکر کردی میتونی با سادگی که داری سر کسی مثل من رو شیره بمالی؟ شماره تلفن اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت تهران استان تهران عمیقی کشید و ادامه داد: -فکر میکردم میتونم

مطالب مشابه