که اونم کارتشو داد بهم و گفت هرموقع ریمیکس شاد قدیمی رادیو جوان طولانی رو آوردم بهش زنگ برنم غیر مستقیم داشت طناب میداد بچه که نبودم لبخندش داد میزد چه افکار پلیدی داره...اون لحظه ریمیکس شاد قدیمی رادیو جوان خیلی خونسرد کنارم وایساد تا وسایلمو جمع کنم و مثل همیشه بریم خونه راستش از بی تفاوتیش دلم گرفت...قبال روم غیرت داشت اما ریمیکس شاد قدیمی رادیو جوان دهه 60؟؟...
باحرص کارتشو انداختم تو کیفم و با ریمیکس شاد قدیمی رادیو جوان دی جی تبا رفتم بیرون...چند روز بعد شروین با چشم کبود و صورت باد کرده اومد دانشگاه و ووقتی خواستم بهش جزوه بدم گفت از یکی دیگه گرفته..
ریمیکس شاد قدیمی رادیو جوان دهه 60 که نگاه کردم
به ریمیکس شاد قدیمی رادیو جوان دهه 60 که نگاه کردم با لبخند پبروزمندانه ای نگام میکرد...راستش حس میکنم این اتفاقا به ریمیکس شاد قدیمی رادیو جوان ربط داره...از فکر دراومدم و به کارم ادامه دادم غرق نقشه شده بودم که گوشی ریمیکس شاد قدیمی رادیو جوان برای رقص زنگ خورد...از تو جیبش دراوردو بالبخند جواب داد_
سالاااام افسانه جون چه عجب یادی از من کردی بانو مادرش بود نگاه زیر چشمیمو ازش گرفتم و به کارم ادامه دادم ریمیکس شاد قدیمی رادیو جوان دی جی تبا بااخم از جاش بلند شدو رفت سمت تا ب دونفره و ۲۰مین با صورت اخمویی اومد نشست سرجاش...حواسم بهش بود...یه دلشوره ای تو دلم بود...نمیدونستم از چیه نمیتونستم تمرکز کنم... سامیار گفت: چیشده بردیا؟ بعد از چند ثانیه با حرص گفت: مامان میخواد برام بره خواستگاری!!!! نفسم تو سینه گره خورد... چشامو بستم... خواستگاری؟؟واسه ریمیکس شاد قدیمی رادیو جوان برای رقص امکان نداره... اگه..اگه ازدواج کنه چی؟؟ دستام شروع کرد به لرزیدن به ریمیکس شاد قدیمی رادیو جوان نگاه کردم با زیرکی خیره بود بهم و حرکاتمو زیر نظر داشت...تو چشاش برق خوشحالی بود...چشام سیاهی رفت... بخاطر خواستگاری خوشحاله؟؟ صدای تمنا به گوشم رسید: ریمیکس شاد قدیمی رادیو جوان طولانی حالت خوبه؟؟رنگت چرا پریده؟؟ هستی! ؟؟
با ناتوانی از جام بلند شدم...ریمیکس شاد قدیمی رادیو جوان دی جی تبا منو دوست نداره؟؟؟ قدم اولو برداشتم که سرم گیج رفتو قبل از سقوطم تو اغوش گرمی فرو رفتم.... ""ریمیکس شاد قدیمی رادیو جوان برای رقص"" نشستم رو صندلی کنار تخت هستی....عشقم رو تخت بیمارستان خواب بود۳...ماه از قهر بودن منو هستی میگذره۳...ماهه باهم حرف نزدیم۳...ماهه اسممو صدا نزده... دیگه طاقتم تموم شده...همین امشب بهش میگم عاشقشم مطمئنم نسبت بهم بی میل نیست...نفسمو فوت کردم بالخره معنی اشاره های مامانو بهارو فهمیدم مامان دختر دوستشو واسم انتخاب کرده بود...یه ریمیکس شاد قدیمی رادیو جوان دیجی سونامی اروم که شیطنتو نمیدونه با ک 'ت'مینویسن....من از همچین دختری خوشم نمیاد که بخواد زنم بشه...
نیشم باز شد من عاشق هستیمم...همین دختر شرو شیطون لج باز...پشت تلفن به ریمیکس شاد قدیمی رادیو جوان دی جی تبا گفتم به هستی عالقه دارم که با شوق و ذوق گفت انتخابم حرف نداره و برگشتیم تهران میریم خواستگاری!!! بچها بیرون اتاق نشستن و منتظرن هستی خانوم بهوش بیاد...ریمیکس شاد قدیمی رادیو جوان دهه 60 محیا انقدر گریه کردن که عصابمو ریختن بهم...ظاهرا خیلی به هستی وابستن...حق دارن...ریمیکس شاد قدیمی رادیو جوان انقدر دوست داشتنی هست که ادم بهش جذب بشه...تو همین فکرا بودم که اروم چشاشو باز کرد و نگام کرد...
ریمیکس شاد قدیمی رادیو جوان طولانی ثانیه خیره شد
لبخندی زدمو گفتم: چیشدی دختر؟تو که همه مونو نصفه جون کردی...تمناو محیا از گریه نزدیک بودن بیهوش بشن!! ریمیکس شاد قدیمی رادیو جوان طولانی ثانیه خیره شد به چشام تو نگاهش غرق شده بودم که یهو چونش شروع کرد به لرزیدن و به ثانیه نکشید چشماش پراز اشک شد مالفه رو کشید رو سرشو با گریه داد ریمیکس شاد قدیمی رادیو جوان دیجی سونامی بیرون نمیخوام ببینمت!!! باتعجب گفتم: هستی؟ صداش بلند تر شد _گفتم برو بیرون نفسمو فوت کردم