که چه وقتی تمام بدهی های خودم رو ازت تسویه کنم، میتونی؟ ربات دختر یابی تلگرام چیکار باید بکنی؟ من بهت میگم، سعی کن به شکل د یگه ای از مجازات فکر کنی، این فرم از ربات دختر یابی تلگرامی خیلی خیلی وحشیانه ست مت به سرد ی بهش قول داد؛ _من همیشه بهترین کار رو ربات دختر یابی تلگرام میدم، خواهیم د ید که چه کار میتونم بکنم، ضمنا، چمدونها رو میارم برگشت که برود اما به پشت سرش نگاه کرد. نگاهی از ربات دوست دختر یابی در تلگرام شونه ها ی ربات های دوست دختر یابی تلگرام به اون انداخت که چشمانش به سمت کر ی تمسخر آمیز بود
شاید بهتر باشه بهت یادآوری کنم که من یه تقلب کوچولو کردم و تو گول خورد ی، این اتاق منه، کارولین! _فهمیدم منظورت چیه، پس تو ام توجه کن که می خوام تنها باشم و اتاقم خصوصی باشه! حاال هم لطف کن برو بیرون! مت به نرمی پرسید؛
ربات دختر یابی تلگرام ناشناس رایگان که عمیقا از عصبانیت سرخ شده بود
پس این کار الزم ه؟ ها؟ مت در حالی که چهره رنگ پر یده ربات دختر یابی تلگرام ناشناس رایگان که عمیقا از عصبانیت سرخ شده بود رو تماشا میکرد از اتاق بیرون رفت
ربات دختر یابی تلگرام تقریبا به سرعت از راهرو گذشت و وارد اتاقی شد که مت برایش آماده کرده بود. اون در آستانه در ای ستاده بود و احساس میکرد که کم ی گ یج و گم شده. گنجه های کوچک و فسقل ی که وقتی ربات دختر یابی تلگرام ناشناس رهایشان کرده بود همه در آنجا باقی مانده بودند. کتابهای اون، همان سگ کوچولوی ربات دوست دختر یابی در تلگرام که مت برای اون به خانه آورده بود. و اون رو در ویترین فروشگاهی د یده بود و برای کر ی اون رو خریده بود و ربات های دوست دختر یابی تلگرام با ذوق و خوشحالی به اون شی خند یده بود.
ساعت چین ی با شماره ها ی طالیی، صندلی های جنس نیشکر سفید که واقعا در هیچ کجا این چنین چی زی رو ند یده بود و زمان قد یم وقت ی که ربات های دوست دختر یابی تلگرام با تحسین اونها رو تماشا کرده بود فردایش مت اونها رو برایش سفارش داده بود تا به موقع برای اتاقشان آماده شود. اون وقتی که مت برگشت و چمدون ها رو آورد همچنان در حیرت ایستاده بود و گیج و مبهوت به وسایل داخل اتاقش نگاه می کرد مت گفت؛ _باید وسایل و چمدونت رو برای خودت مرتب کنی با این حرف مت به خودش آمد و خاطره های چند دقیقه پیش ظاهرا از ذهنش فراموش شد مت دوباره به اون تاکید کرد؛
ربات دختر یابی تلگرامی است که برسن
دوقلو ها ربات دختر یابی تلگرامی است که برسن، بهتره که خودتو جمع و جور کنی
من خودمو جمع و جور می کنم ربات دختر یابی تلگرام برگشت تا نگاهی به اون بیاندازه ولی مت فقط با تنبلی شانه ای باال انداخت و با لحن ی منطقی که رو به خشم آمده بود زمزمه کرد؛ ربات های دوست دختر یابی تلگرام فقط اینبار باهات صحبت میکنم و روی صحبتمم تاکید دارم، وسایل و گنجه های خودت رو خورد و داغون نکن، اگه اونها رو نم یخوای، ما می تونیم اونها رو به حراجی برای فروش بد یم دوقلو ها که از راهرو میگذشتند ظاهرا با هم مسابقه دو می دادند، اونها آشکارا توی این خونه خوشحال بودند و ربات دوست دختر یابی در تلگرام به سرعت به سمت آینه رفت تا ظاهر خودش رو بررسی کنه. مبهوت شد وقتی فهمید که ربات دختر یابی تلگرام ناشناس رایگان طبیعی به نظر میرسه. _ما مامان ی رو گم کرده بود یم! پیپا خند ید و این رو شاد گفت. مت خوب م یدونست که واقعیت فرار چیه، ربات دختر یابی تلگرام ناشناس با اون به عنوان یک شوخی رفتار کرد _اون ناپد ید شده!