زودی سوار شدم و شماره ۵ رو زدم. حالا مگه میرفت. فکر کن با پله میرفت سریع تر بود. بلاخره به طبقه ۵ رسیدم. تا در باز شد مثل بليط هواپيما خارجي الي گشت
بليط قطار خارجي بر خورد کردم
پریدم بیرون. اما بشدت با بليط قطار خارجي بر خورد کردم. تمام وسایل اون شخص رو زمین پخش شد. خیلی زود رسیده بودم این هم شد قوز بالا قوز. اصلا سرم رو بلند نکردم چون کاملا میتونستم حدس بزن تا چه حد عصبانیه. بليط هواپيما خارجي ارزان که سرم پایین بود گفت: ببخشید بليط هواپيماي خارجي طرف خیلی قاطی بود. سنگینی نگاهش رو که زل زده بود به من رو میتونستم احساس کنم. یه نگاه به ساعت کردم. نمیرفت سنگینتر بودم. بليط هواپيما خارجي الي گشت
تا و سایل طرف رو از زمین جمع کنم. بر هم ای رو که دست بود رو ازم رفت وبا صدایی عصبی گفت: لازم نیست شما زحمت بکشید. من خودم جمع میکنم. به درک. خب حواس نبود. از قصد که اینا رونریختم شانه ام رو بالا انداخت و بدون این که نگاش کن یا حرفی بزن بلند شدم. حرکت کردم به جلو اما بوی عطری که با بلیط هواپیمای خارجی ارزان آمیخته شده بود کنجکاوم کرد یه نگاهی بهش بندازم. .بليط هواپيماي خارجي
پشت سر که هنوز مشغول جمع آوری وسایلش بود. نگاهش کردم. موهای سیاهش خیلی مرتب کوتاه و آراسته شده بود. پوستش کمی برنزه بود.هیکلش ورزیده و خوش فرم بود. بلیط هواپیمای خارجی ارزان قیمت می ارزید بهش بخورم. بلیط هواپیمای خارجی ارزان شدن در آسانسور به خودم اومدم. شیرین اومد بیرون و به مرد جوان که در حال بلند شدن بود نگاهی کرد. بعد متوجه من شد. تو هنوز نرفتی.
بليط پرواز خارجي ارزان واستادی
چرا بليط پرواز خارجي ارزان واستادی. دیر شده ها. با حرص نفس روبیرون دادم: دیگه چه فرقی میکنه. این چند دقیقه هم روش. وا. .تو که میگفتی باید به موقع برسی. بليط هواپيما خارجي ارزان هم میگم. ولی این بليط قطار خارجي اونقدر بد اخلاق و قاطی بود که میترسم سر این تاخیر دیگه ما رو قبول نکنه. ...... بليط هواپيماي خارجي
دست رو رفت و گفت: امتحانش که ضرری نداره. دوباره به مرد جوان که در حال سوار شدن آسانسور بود نگاهی کردم. کاش صورتش رو میدیدم چه شکلی بود. منشی که بنظر میومد همسن و سال ما باشه گفت: میتونم کمکتون کنم ؟ سلام با بليط هواپيما خارجي الي گشت
قرار داشتی با حالت خیلی لوسی گفت: منظورتون بليط هواپيماي خارجي دیگه؟) نمیدونست بساز بفروش هام مهندس محسوب میشن ( حالا. .....بلیط هواپیمای خارجی ارزان قیمت. اخمهاش رو تو هم کرد نخیر. بلیط هواپیمای خارجی ارزان بردن یعنی چی؟ما ۱۱ بليط هواپيما خارجي ارزان قرار ملاقات داشتی! به ساعت دیواری نگاه کرد و با تمسخر گفت: فکر کن ۴۰ دقیقه دیر امدید. ... رفتن. حالا ما چکارکنی شونه اش رو بالا انداخت.