ببخشید! آرشام: هیچ معلومه اینجا چه غلطی میکنین؟ برنامه ی چت و دوست یابی کار کنین یا آب پاشی بازی کنین؟! خیس آبم کردین! فرزانه نگران به من نگاه کرد. حیف مقصر بودم؛ وگرنه جوابش رو میدادم. سرم رو انداختم پایین که صداش بلندتر شد: برنامه ی چت و دوست یابی! با توام! اومدی کارگری یا با میدون بازی اینجا رو اشتباه گرفتی؟ چی؟ این به من گفت کارگر؟! صبر رو جایز ندونستم و گفتم: -درست حرف بزن دانلود برنامه ی چت دوست یابی! شما مثل درخت چنار این وسط سبز شدی! از کجا باید میدونستم که جنابعالی تشریف میارین؟!
برنامه ی چت و دوست یابی در ایران من رو با کارگر اشتباه گرفتین
تو دیگه کی هستی جوجه که به من بگی کی بیام خونهام و کی نیام؟! اصال کی تو رو راه داده توی این خونه؟هیچ کاری بلد نیستی زبون درازی هم میکنی؟! -برنامه ی چت و دوست یابی در ایران من رو با کارگر اشتباه گرفتین، دوما از کی تا حاال اینجا شده خونه تو؟! تا جایی که یادمه مریم جون صاحب این خونهست! اخماش رو کشید تو هم و گفت: -برنامه ی چت و دوست یابی داری حرف میزنی، عوض عذرخواهیته؟ خیسِ خالیم کردی دو قورت و نیمتم باقیه دختره... -کسی بهت ادب یاد نداده؟ اگه درست حرف میزدی منم بلد بودم عذرخواهی کنم. -چهقدر زبون درازی تو دختر! -همینی که هست! فکش رو منقبض کرد و خواست چیزی بگه که با حرف مریم جون ساکت شد. مریم جون: دانلود برنامه ی چت دوست یابی مامانی کی اومدی پسرم؟!
دانلود برنامه ی چت و دوستیابی قربون قد و برنامه ی چت و دوستیابی رایگان برم! آرشام: سالم مامانی خودم، دردت به جونم! جلوتر رفت و مریم جون رو بغل کرد. مریم جونم پیشونیش رو بوسید. منم با اخم داشتم نگاهشون میکردم. مریم جون گفت: -چی شده مامان؟ چرا اینجوری خیسی؟
برنامه ی چت و دوست یابی ایفون برگشت و نگاه غضب آلودی به من انداخت
برنامه ی چت و دوست یابی ایفون برگشت و نگاه غضب آلودی به من انداخت: -دسته گل ایشونه! مریم جون خندید و گفت: -برنامه ی چت و دوست یابی مونده تا دانلود برنامه ی چت دوست یابی رو بشناسی، خیلی شیطونه! -ترالن دیگه کیه؟ مریم جون به من اشاره کرد و گفت: -برنامه ی چت و دوست یابی در ایران خواهر زن صدراست، مهمون منه و همچنین عزیز من! برنامه ی چت و دوست یابی کره ای اخمی کرد
گفت: -برنامه ی چت و دوستیابی رایگان اینطور! پس حسابی جای ما رو گرفتن. -نه پسرم این چه حرفیه؟! شما ها نور چشم منین! بیا بریم دانلود برنامه ی چت و دوستیابی عزیزم لباسات رو عوض کن تا سرما نخوردی. آرشام سرش رو تکون داد و دستش رو گذاشت پشت مریم جون و باال رفتن. بعد رفتنشون دانلود برنامه ی چت دوست یابی با خنده سمتم اومد. اخم کردم و گفتم: -به چی میخندی؟ -به نقشه شکست خورده جنابعالی! خوب شد سرم رو به موقع خم کردم؛ وگرنه برنامه ی چت و دوست یابی ایفون من جای آرشام خان خیس میشدم. -درد! همهش تقصیر توئه که این بوزینه این حرفها رو به من زد. اصال ازش خوشم نیومد! مردک دهنش رو باز کرده هرچی برنامه ی چت و دوستیابی رایگان خودشه بار من میکنه. بیتربیت! -خب حاال! اون بنده که چیزی نگفت اینجوری جبهه گرفتی، حق هم داشت. من جای اون بودم تک تک گیسات رو میکندم! -تو غلط کردی! بذار به وقتش حساب تو رو هم میرسم. فکر کردی نمیدونم صبح از قصد تو چاییم نمک ریختی بیشعور؟! قهقهای کرد و گفت: -وای تری فهمیدی کار من بود؟! برنامه ی چت و دوست یابی ایرانی بهت خندیدم دختر! تو هم خواستی کنی که شکست خوردی، آخی عزیزم! -گمشو بیشعور! اسم منم مخفف نکن. بعد بدون توجه به برنامه ی چت و دوستیابی رایگان به سمت اتاقم رفتم. با عصبانیت در رو بهم کوبیدم. مادر بزرگش رو ببینه و بره پی کارش! حوصله این رو دیگه ندارم. یکی زدم توی سرم، آخه احمق به توچه؟
خونه مادربزرگشه! دانلود برنامه ی چت و دوستیابی کن که تو رو بیرون نکرد از اینجا! نشستم روی تخت و لپ تاپم رو برداشتم تا یه سر به ایمیلم بزنم. وای تارا کلی عکس گرفته و فرستاده، توی گلوت گیرکنه! کاش منم اونجا بودم. چه خوشگلم شده دختره بیشعور! کمی با لپ تاپم ور رفتم و دیدم نخیر حوصلهم بدجور سر رفته. پا شدم و سر و وضعم رو مرتب کردم و پایین رفتم. کسی توسالن نبود. داد زدم: برنامه ی چت و دوست یابی ایرانی؟ مریم جون کجایین؟ این بوزینه از پلهها پایین اومد و گفت: -چه خبرته؟ صدات رو انداختی پس برنامه ی چت و دوست یابی کره ای! مامانی خوابه، یواشتر. -ترجیح میدم جواب آدم بیتربیتی مثل تو رو ندم. -آخی! یعنی فکر میکنی از جواب ندادن تو من ناراحت میشم؟! نخیر خانم شما پشیزی هم برام ارزش نداری! صدای جیغ جیغوت رو بیار پایین تا مامانی رو بیدارنکردی. -صدای من جیغ جیغوئه؟