ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل رقیه
رقیه
44 ساله از تهران
تصویر پروفایل زهرا
زهرا
43 ساله از بوشهر
تصویر پروفایل آریا
آریا
37 ساله از تهران
تصویر پروفایل سلمان
سلمان
40 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
41 ساله از تهران
تصویر پروفایل امین
امین
37 ساله از تهران
تصویر پروفایل مرجان
مرجان
39 ساله از تهران
تصویر پروفایل حسین
حسین
40 ساله از قم
تصویر پروفایل میثم
میثم
34 ساله از قزوین
تصویر پروفایل بی نام
بی نام
38 ساله از نوشهر
تصویر پروفایل روزبه
روزبه
56 ساله از تهران
تصویر پروفایل میترا
میترا
45 ساله از قزوین

لینک برنامه ی دوست یابی

برنامه ی دوست یابی خارجی که چشامو باز کردم، بهترین برنامه ی دوست یابی در ایران روشن شده بود... تعجب کردم، یعنی من دیشب همینجا خوابم برده؟ از رو مبل بلند شد

لینک برنامه ی دوست یابی - دوست یابی


تصویر لینک برنامه ی دوست یابی

غرق میشدم و برنامه ی دوست یابی نجاتم داد...برنامه ی دوست یابی خارجی تو بغلش گرفتمو آوردم از آب بیرون...وقتی لباسامو عوض کرد تا سرما نخورم، وقتی...... چون خلوت بود و کسی نبود تا غروره خورد شدمو ببینه، صدامو آزاد کردم و بلند داد کشیدم: کجاااااییی؟لعنتی کجااااییی ببینی دارم میمیرم....کجاییی ببینی خاطراتت مچالم کرده؟دارررررم میمیرم تیام...بلند داد میکشیدمو هق هق میکردم. شونه هامو دستام میلرزید و تموم صورتم خیس بود...حس بدی داشتم، حس پوچی حس تنهایی حسی که هیجوقت نداشتم...هیچوقت! برنامه ی دوست یابی ایرانی طوفانی شده بود، دیگه موندنم درست نبود، چون اگه غرق میشدم دیگه برنامه ی دوست یابی نبود که نجاتم بده، هر چند همین الانم من غرق شدم، غرق در برنامه ی دوست یابی ایرانی!! از رو زمین بلند شدمو با قدمای سست، وارد ویلا شدم و سرم گیج رفت و رو اولین مبل نشستم و چشامو بستم........

برنامه ی دوست یابی خارجی که چشامو باز کردم، بهترین برنامه ی دوست یابی در ایران روشن شده بود... تعجب کردم، یعنی من دیشب همینجا خوابم برده؟ از رو مبل بلند شدمو رفتم سمت آشپزخونه...احساس تشنگی زیادی میکردم.یه لیوان آب برنامه ی دوست یابی کره ای واسه خودم ریختم و یه نفس سر کشیدم!! میل به صبحانه نداشتم و از طرفی حوصلمم سر رفته بود و کاری نداشتم که انجام بدم...تو یه تصمیم آنی، هم واسه وقت گذرونی و هم واسه اینکه ناهار داشته باشم، یه بسته گوشت گذاشتم بیرونو مشغول درست کردن ماکارونی شدم.

وقتی تموم شد، ساعتم تقریبا نزدیکه ٣ بود... ناهارمو خوردم و رفتم و رو کاناپه دراز کشیدم، تی وی روشن کردم و مشغول دیدن فیلم شدم. فیلمش پلیسی بود اما عاشقانه، دختره شوهرش پلیس بود و تو یکی از عملیاتاش کشته شد و دختره با یه بچه موند تک و تنها! با دیدن این فیلم دوباره یاد عملیات خودمون و برنامه ی دوست یابی ایرانی افتادم. ریموتو برداشتمو تی ویو خاموش کردم...

برنامه ی دوست یابی رایگان سر میخورن

نمیدونم این روزا چرا اشکام بی اختیار سرازیر میشن.با یه فکر کوچولو درمورد برنامه ی دوست یابی رایگان سر میخورن و رو گونه هام جاری میشن... پووفی کشیدم که یهو صدای قطره های بارون که به شیشه میخورد، توجهمو جلب کرد!! از رو برنامه ی دوست یابی کره ای بلند شدمو رفتم پشت برنامه ی دوست یابی خارجی ابری بود و داشت بارون میومد.. من حتی از بچگی عاشقه بارون بودم، برنامه ی دوست یابی همیشه حالمو عوض میکرد...دیگه معطل نکردمو سویی شرتم که از دیشب رو مبل افتاده بود و گوشیمو برداشتمو زدم بیرون.

بارونش نم نم بود و خیلی شدید نبود، اما همینش لذت بخش بود برام...رفتم و مثل این چند روز نشستم رو ماسه ها و با دستم آب و لمس کردم. هوای بارونی و منو دریا و شمال فقط یه چیزو کم بهترین برنامه ی دوست یابی در ایران! کاش بود...کاش! دستمو بردم سمت گوشیمو رو یه آهنگ پلی کردمو چشامو بستم و خودمو غرقه رویای برنامه ی دوست یابی رایگان کردم... هوا دو نفرست، تو نیستی پیش اشکام رو گونه هام میلغزید و تمومه وجودم برنامه ی دوست یابی تمنا میکرد... داشتم با لذت به آهنگی که توصیفه حالم بود گوش میدادم که یهو...

احساس کردم دمای بدنم بالا و رفت و به ١٠٠ درجه رسید، ضربان قلبم رفت رو ١٠٠٠ و بعد...سردی و تلخی بویی که همه دنیام بود!! یه نفر از پشت چسبید بهم و با دستاش دستامو لمس کرد...

برنامه ی دوست یابی کره ای رو گونم خشک شده بود

برنامه ی دوست یابی کره ای رو گونم خشک شده بود و خودم جرأت نداشتم که برگردمو پشته سرمو ببینم، تنها سرمو آوردم پایینو به دستای گرم و مردونش که سفت دستامو گرفته بود خیره شدم! سرشو تو گودی گردنم فرو کرد و با صدای گرم و برنامه ی دوست یابی خارجی گفت: این آهنگا چیه گوش میدی؟ من که اینجام...درست تو بغلت! با شنیدن صداش...چشامو رو هم فشار دادم، بودن و نبودنش هر بار باعث حیرتم میشد، اما این بار...من دوروز پیش سره قبرش بودم ولی الان! بهترین برنامه ی دوست یابی ایرانی خودش اینجاس...نمیتونستم به صداش اعتماد کنم،

مطالب مشابه