برآمده و کمی دورتر به شکار رفته بودند... سربازها شور وهمهمه براه انداختند و سایت های همسریابی روسیه روی خود را گشتانده و دید که یکی از نفرهای که در زنبیل دراز کشیده بود، سعی میورزد بلند شود. سایت های همسریابی روسیه اشاره کرد تا اورا کمک کنند. با او کمک کردند و کمی بلند شد و با صدای بریده بریده گفت: صبح او با رفیقش اینوی پرتی رفتند تا در دریای ارغنداب ماهی بگیرند.
همسریابی روسیه بالای شان ریختند
در آنجا همسریابی روسیه بالای شان ریختند که چیغ میزدند: خوک های پلید چرا اینجا آمدید و چیزهای دیگری میگفتند، زد وخورد شروع شد و بیش از این چیزی بیاد ندارد. کین عتاب کان گفت: - چرا بالای شان فیر نکردید؟ من دستور داده ام که کسی بدون دلیل او را ترک نگوید. مگر اویملر دوباره بیهوش گردید. شام همانروز سایت های همسریابی روسیه و سایت های همسریابی روسیه کین از او دیدن کردند. شاه بعد از اینکه حکایت مربوط به حمله همسریابی روسیه را بالای نفرهای انگلیسی که یکی آن کشته شده و دیگرش در حال مرگ بود شنید، باوقار ریش رنگ کرده خودرا دست زد.
همزمان با نزدیک شدن به سایت های همسریابی در روسیه نخوت او نیز بالا گرفت بود بیاد داشته باشید که حال شما در همسریابی روسیه نیستید! مردم ما تا هنوز با انگریزها عادت نکرده اند. پس از لحظۀ سکوت افزود: آنها باید به ما یعنی زندگی شان نیز عادت کنند. سایت های همسریابی روسیه استفسار نمود: - اعلیحضرت؟ مثلیکه کدام قضیه اتفاق افتاده است؟ او میدانست که نمیتوان هیچ مطلبی را از سفیر پنهان کرد، با تلخی آه کشید و گفت: قاصدی که نزد سرکردگان سایت های همسریابی روسیه فرستاده شده بود، بازگشت نموده است زیرا راه ممتد به بسوی سرزمین سایت های همسریابی روسیه میگذرد، از اینرو هرطوری که شده باید آن ها را بخود جلب نمود.
طوریکه دوستان انگلیسی مشوره داده بود، شاه ده هزار روپیه را یک جا با نزدسرکردگان غلجی فرستاد و همچنان نامۀ برای شان ارسال داشت. در این نامه او از غلجی ها خواسته بود تا بوی سوگند وفاداری یاد کنند یعنی به برادران سایت های همسریابی روسیه دعوت بعمل آورده بود تا بر ضد دوست محمد به سوی سایت های همسریابی در روسیه بحرکت درآیند. اما پول را گرفتند و پس فرستادند یعنی که از شناختن شجاع بحیث خودداری کردند.