ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل حدیث
حدیث
26 ساله از تبریز
تصویر پروفایل ایران
ایران
48 ساله از کرج
تصویر پروفایل امیر
امیر
61 ساله از اراک
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
44 ساله از ارومیه
تصویر پروفایل شایان
شایان
40 ساله از تهران
تصویر پروفایل سروناز
سروناز
48 ساله از تهران
تصویر پروفایل فاطمه
فاطمه
38 ساله از ساوه
تصویر پروفایل مهلا
مهلا
25 ساله از تهران
تصویر پروفایل احسان
احسان
39 ساله از زابل
تصویر پروفایل ترانه
ترانه
42 ساله از شمیرانات
تصویر پروفایل دنیز
دنیز
21 ساله از بیرجند
تصویر پروفایل ماهان
ماهان
43 ساله از همدان

قوانین سایت همسریابی یارجان

سایت همسریابی یارجان ها که تو میشناختی نبود! لبم رو با زبانم تر کردم. چی میگی تو؟ سایت همسریابی یارجانا که قشنگ زندگیت رو داره به باد میده

قوانین سایت همسریابی یارجان - همسریابی یارجان


تصویر  سایت همسریابی یارجان

و اونقدر عق زدم که جونی توی بدنم نمونده بود. کف زمین نشستم و از ته دل جیغ کشیدم. لعنت به تو سایت همسریابی یارجان لعنت! اژین چشمهام رو باز کردم و زنی که روپوش سفیدی پوشیده بود رو مقابلم دیدم آهسته سایت همسریابی یارجانا زدم: من کجام؟ پرستار با دیدن من که بهوش اومدم گفت: بیمارستان! از کنارم گذشت. چنددقیقه بعد سپهر بالای سرم اومد و من چشم چرخوندم تا آهو رو ببینم ولی نبود.

ل**بهام کاملا خشک شده بود و دستم هم زیادی میسوخت. سایت همسریابی یارجان کو؟ سایت همسریابی یارجانی سرزنشگر نگاهم کرد و با تاسف گفت: با طناز ریختی رو هم؟ دستم مشت شد و ابروهام توی هم گره خورد. گفتم سایت همسریابی یارجان ها کو؟ سایت همسریابی یارجان پوزخندی زد. به زور تا بیمارستان آوردمش ولی گذاشت رفت! دستش رو توی جیبش کرد و حلقه آهو رو مقابلم گذاشت. گفت بهت بگم باید طلاقش بدی! پوزخندی به حلقه آهو زدم و توی دستم گرفتمش. تو خواب ببینه! زل زدم به حلقه آهو.

سایت همسریابی یارجانا نیشخندی زد.

سایت همسریابی یارجانی صندلی رو کشید و کنارم نشست. به نظرم حق داره این کار رو بکنه! سمت سپهر براق شدم. کی از تو نظر خواست؟ سایت همسریابی یارجانا نیشخندی زد. چندماه ایران نبودم، خوب خودت رو انداختی تو مخمصه! نفس عمیقی کشیدم. میشه ح رف نزنی؟ اینبار سایت همسریابی یارجان با چشمهای کاسه خون سمتم براق شد. نخیر نمیشه، هیچوقت نخواستی دندون لقت رو که سالها بود باعث عذابت بود بکشی بندازی دور! اصلا این دختره رو از کجا پیداش کردی؟ حرف دهنت رو بفهم! دختر کیه، طناز! سایت همسریابی یارجانی با عصبانیت از جاش بلند شد.

آخه الاغ من به تو چی بگم؟ یادته روزی که گفتی دنبال طناز بگرد گفتم پیداش نکردم؟

سایت همسریابی یارجان ها که تو میشناختی نبود!

با عصبانیت بیشتری گفت: بهت دروغ گفتم، چون پیداش کرده بودم ولی سایت همسریابی یارجان ها که تو میشناختی نبود! لبم رو با زبانم تر کردم. چی میگی تو؟ سایت همسریابی یارجانا که قشنگ زندگیت رو داره به باد میده، یه.... انگار سختش بود ادامه حرفش رو بزنه. مستقیم نگام کرد. یه دختر خرابه! کارش تیغ زدن مردهاست!

ابروم ناخودآگاه بالا رفت و با صدا خندیدم و میون خندههام گفتم: گمشو بیرون! سایت همسریابی یارجانی نیشخندی زد. باور نمیکنی نه؟ موبایلش رو بیرون آورد و بعد گرفتن شمارهای زد رو اسپیکر. صدای پر از عشوه سایت همسریابی یارجان ها به گوشم رسید: جانم؟ طناز خانم؟ خودمم عزیزم! میخواستم یکی_دوساعت خدمتتون باشم! طناز با عشوه خندید. دوساعت یکم هزینش زیاده ها عزیز دل! سایت همسریابی یارجانا با تاسف نگاهم کرد. عیبی نداره! طناز خندید. باشه، آدرس رو بفرست! کنم. سایت همسریابی یارجان ها تو چی بلغور میکنی؟

مطالب مشابه