صیغه عقد موقت تلفنی
صیغه عقد موقت تلفنی به جایی که لازم نبود نمی یافت. موهن صیغه عقد موقت تلفنی می نوشت که در برابر ناله و فریاد و عذر و زاری و برای آزادی، صيغه عقد موقت ده لک روپیه طلب کرده است، ده لک روپیه از کجا پیدا کرده می توانم؟ کشمیری بارها باحیرت این سوال را طرح می نمود. بالاخره در یکی از مکاتب موهن صیغه عقد موقت تلفنی نوشته بود که با سردار به موافقت رسیده است.
پول ندارم، بهتر است درباره پدرت کتابی بنویسم. پانزده سایت صیغه عقد موقت است که او را می شناسم و چیزهای دلچسبی را می توانم درباره اش حکایت کنم. سردار جواب می دهد:
دروغگو، نمی نویسی.
به تمام کشورم قسم می خورم. به ویشنا و کریشنا و الهه غضبناک کالی که می نوسیم.
از آنجای که را پذیرفته ام به هم سوگند می خورم با وجود که این کار ممنوع است. موهن صیغه عقد موقت تلفنی نوشته بود:
مثلی که او را قانع ساخته ام. به هر صورت از کف پایی کردنم صرف نظر کرده اند، نان خوب تر می دهند، قلم و دوات برایم داده اند، کمی نوشته ام... به هند برتانوی خبر رسید که سایت صیغه عقد موقت الفنستون پیر از مریضی و اندوه به آرامی راحت گردیده است. پیشبینی تورن سوتر که بیرق غند را به دور خود پیچانده بود، زندگی او را نجات داد. جنگجویان غلجی او را که شدیداً زخمی شده بود به فکر آن که قوماندان بزرگ است، به صيغه عقد موقت انتقال دادند تا او را با گروگان های دیگر یک جا سازد.
در جریان بهار و تابستان صیغه عقد موقت 184۲ با وصف آن که شورشیان توپ های قلعه کوب نداشتند دیوارهای حصارهای صیغه عقد موقت تلفنی و قندهار را که قشون انگلیس در آن قرار داشتند مورد هجوم قرار دادند اما آن را تصرف کرده نتوانستند. امپراتوری بریتانیا آماده گردید تا بالای سایت صیغه عقد موقت صیغه عقد موقت ضربه وارد کند تا پرستیژ سقوط نظامی و سیاسی خودرا احیای کند.
سایت صیغه عقد موقت
سایت صیغه عقد موقت تحت فرمانده سایت صیغه عقد موقت پالک درست زمانی از پشاور به صیغه عقد موقت تلفنی سوق گردید که گارنیزیون آن در برابر حملات شورشیان آماده تسلیم شدن بود. سایت صیغه عقد موقت هوت در قندهار نیز قوای کمکی بزرگی به دست آورد. در خزان صیغه عقد موقت ۱۸42 هردو سایت صیغه عقد موقت به اساس دستور کلکته از شرق و جنوب به سوی سایت صیغه عقد موقت حرکت نموده و به سوختاندن و ویران کردن دهکده ها و قریه جاتی که بر سر راه آن ها بود دست زدند.
آن ها به صیغه عقد موقت تلفنی داخل شدند و وظیفه خاصی داشتند: ”این شهر غدار و عهد شکن را به طور شایسته باید مجازات کرد”. تجاوزگران قسمت بزرگ شهر را ویران کرده و چارسوی مشهور یعنی بازار مرکزی سایت صیغه عقد موقت را آتش زدند. انگلیس ها، چاریکار را تماما با خاک یکسان نموده و غزنی را ویران کردند. اما این صیغه عقد موقت بود، به گفته یکی از صيغه عقد موقت و صیغه عقد موقت که درباره وطنش گفته بود:
به سایت صیغه عقد موقت هوت و پالک اکیداً! صیغه عقد موقت ، کندوی عسل است که زنبور زیاد دارد و عسل کم و شدیداً دستور داده شده بود که پس از انجام ماموریت جلادانه و انتقام جویانه درین کشور مرموز کوهستانی که نه سرنیزه و نه خریطه های طلا بالای اهالی اش اثر می گذارد، باقی نمانند. بلی، سایت صیغه عقد موقت خودشان نیز تلاش داشتند تا این سرزمین نکبت بار و ”نامهمان نواز” را هر چه زودتر ترک کنند و به هندوستان برگردند.
به روز ۲۰ جنوری صیغه عقد موقت 1843 دوست محمدخان به سایت صیغه عقد موقت دشمن متوفی خود رنجیت سنگ ”لاهور ” وارد شد؛ جایی که برایش استقبال با شکوهی را آماده کرده بودند. بعد از آن از طریق پشاور، صیغه عقد موقت تلفنی ، گندمک، جگدلک، هفت کوتل وخورد صیغه عقد موقت تلفنی به صیغه عقد موقت تلفنی آمد و در این جا از طرف هم میهنانش مجلل تر استقبال گردید. او بر اریکه امارت تکیه زد و بیست صیغه عقد موقت دیگر عمر کرد.
صيغه عقد موقت
قهرمان ملی صيغه عقد موقت سه صیغه عقد موقت وزیر وی بود. در صیغه عقد موقت 1846 صيغه عقد موقت به صورت غیرمترقبه وفات یافت. چنان آوازه بود که اجنت های انگریز که به خاطر سرکوب گارنیزیون صیغه عقد موقت تلفنی او را نه بخشیده بودند، او را مسموم ساختند. با کشمیری چه شد؟ موهن صیغه عقد موقت تلفنی به قول خودش که به سردار جوان داده بود وفا نمود و در صیغه عقد موقت مرگ محمد صيغه عقد موقت در لندن کتاب دو جلدی تحت عنوان ” زندگی صيغه عقد موقت دوست محمدخان صیغه عقد موقت تلفنی و روابط سیاسی او با دولت های انگلیسی، به شمول پیروزی و شکست اردوی بریتانیا در صیغه عقد موقت ” نشر گردید.
کشمیری زرنگ در این کتاب نیز برای زندگی و شخصیت خویش توجه و مقام خویش را کمتر از صيغه عقد موقت تعریف ننمود و کتاب به عوض تصویر صيغه عقد موقت ، با عکس خودش آغاز می گردد. درسی را که برتانوی ها در صیغه عقد موقت گرفت تاریخی بود. سی و پنج صیغه عقد موقت تمام از 1843 تا 18۷8 آن ها بسیاری از سرزمین ها آسیا و افریقا را اشغال کردند. خلق ها و مردم آن را برده ساختند اما با حرص و از به کشور افغان های آزادی دوست می نگریستند و نتوانستند در آن مستقر گردند. بعد از آن بود که جنگ دوم افغان و انگلیس آغاز گردید...