صیغه سایت هلو
سلام صیغه سایت همسریابی از صیغه سایت خبر داری تو؟! صیغه سایت همسریابی خیلی پریشون بود سلام، من زنگ زدم از تو بپرسم، هرچی بهش زنگ می زنم جواب نمی ده. فکر کردم پیش تو باشه، امروزم بحثمون شده بود، خیلی نگرانم صیغه سایت. وقتی صیغه سایت همسریابی هم ازش خبر نداشت دیگه داشتم از حال می رفتم، خودم رو خیلی سخت کنترل کردم تا صیغه سایت همسریابی بیشتر نگران نشه. نگران نباش من ازش خبر می گیرم صیغه سایت همسریابی، مطمئن باش چیزی نیست.
صیغه سایت همسریابی در تماسم باهات، فعلا. گوشی رو قطع کرد و خیلی سریع زنگ زدم سایت صیغه یابی الو، سایت صیغه ایرانیان خانم یگانه کجایی؟ سایت صیغه ایرانیان خانم یگانه تو راهم نزدیک خونم، چیزی شده؟ آدرس سایت صیغه ایرانیان خانم یگانه صیغه سایت گم شده! ینی گم نشده ها هرچی زنگ میزنیم جواب نمیده! سایت صیغه ایرانیان خانم یگانه مگه بچه است گم بشه، چرا اینقدر پریشونی، آروم باش بگو ببینم چی شده؟! از وقتی رسیدم سایت صیغه یابی هلو زنگ میزنم بهش جواب نمیده، صیغه سایت همسریابی هم زنگ زد جواب نداد، ای کاش شماره خونشون رو می گرفتم.
صیغه سایت همسریابی
این مدت رفتم پیشش و اومدم یه شماره سایت صیغه یابی هلو ازش نگرفتم چقدر خنگم اه! سایت صیغه ایرانیان خانم یگانه آروم باش صیغه سایت همسریابی من الان میام بریم دنبال صیغه سایت همسریابی میریم می گردیم پیداش کنیم، آماده شو. باشه. قطع کردم گوشی رو زنگ زدم صیغه سایت رسمی. صیغه سایت رسمی خبری شده؟! نه، الان با سایت صیغه موقت میایم دنبالت بریم خونشون شاید اونجا باشه خواب باشه. صیغه سایت رسمی من الان نمی تونم با خانوادش رو به رو شم. خودم میرم جلو تو فقط بیا باهامون.
صیغه سایت رسمی باشه منتظرم. خیلی سریع رفتم آماده شدم و نشستم رو مبل منتظر سایت صیغه موقت، دل و فکرم به شدت مشغول شده بود، ای کاش اینم مثل صبح یه سوپرایز باشه فقط و آخرش خوب تموم شه! صدای بوق اومد فهمیدم سایت صیغه موقت رسیده. خونشون باهام خیلی فاصله نداشت ولی مشخص بود خیلی سریع رانندگی کرده که اینقدر زود رسیده. چراغارو خاموش کردم و سریع رفتم پایین.
صیغه سایت رسمی
سایت صیغه موقت سوار شو بریم. سوار صیغه سایت شدم و خیلی سریع حرکت کردیم. سایت صیغه موقت آروم باش پیدا میشه لابد تو سایت صیغه یابی هلو اسن خوابه. زنگ زدم صیغه سایت رسمی، اونم منتظره اول بریم دنبالش. سایت صیغه موقت من زنگ زدم بهش گفتم. نمی خواد بیاد میریم خبر میدیم بهش، الان تو این شرایط رو به رو نشه با صیغه سایت و خانوادش بهتره. کدوم شرایط؟! سایت صیغه موقت صیغه سایت رسمی و صیغه سایت امروز بحثشون شده بود بالا گرفته، مهتاب قراره آخر هفته بیاد ایران صیغه سایت رسمی گفت باید باهاش برگردم تا کارارو انجام بده. خوب؟! سایت صیغه موقت هیچی دیگه صیغه سایت گفت نمی تونم اجازه بدم تنها بری و دلم راضی نیست، اصلا نمی خواد دیگه بره خارج می خواد همین جا زندگی کنه و صیغه سایت رسمی مخالف میگه چرا زدی زیر حرفت.
سایت صیغه موقت
هیچی نگفتم و سکوت کردم، به بیرون نگاه کردم و سعی می کردم خودم رو با سایت صیغه موقت آروم کنم، اما افکار لعنتی منو تنها نمی ذاشت. سایت صیغه یابی رسیدیم، تا من صیغه سایت رو پارک می کنم برو زنگ رو بزن. از صیغه سایت پیاده شدم دویدم سمت خونشون و چند بار آیفون رو زدم. مامانش جواب داد کیه؟؟! کیه؟! سلام مادر جون خوبی؟ مهشیدم ببخشید این موقع مزاحم شدم، می خواستم ببینم صیغه سایت سایت صیغه یابی هلو است؟ هرچی زنگ زدیم جواب نداد نگران شدیم.
مادر صیغه سایت هلو بیا داخل دخترم خوش اومدی. با دست اشاره کردم به سایت صیغه یابی که میرم داخل. دوان دوان دوییدم سمت راه پله و رفتم بالا. در باز بود و مامان صیغه سایت هلو منتظرم. مامان صیغه سایت هلو سلام دخترم خوش اومدی، بیا داخل صیغه سایت هلو تو اتاقشه. دلم آروم گرفت اما خیلی از دستش حرص خوردم. سلام و احوال پرسی کردم با مادرش و رفتم داخل اتاقش. باباش هم ماموریت بود و تهران نبودش. سلام دیوونه از نگرانی داشتیم سکته می کردیم چرا گوشیتو جواب نمی دی! صیغه سایت هلو تا منو دید پرید تو بغلم و شروع کرد به گریه کردن هیچی نمی تونست بگه فقط گریه می کرد منم اونو سفت تو بغلم فشار دادم و گفتم ببخشید کنارت نبودم، نباید میرفتم بیرون، الان می تونیم باهم حرف بزنیم آروم باش.
سایت صیغه یابی
صیغه سایت هلو یکم آروم تر شده بود، سایت صیغه یابی پاک کرد و رفت نشست رو تخت و گفت:
امشب رو پیشم بمون مهشید. چشم. بزار زنگ بزنم به سایت صیغه یابی بگم، الان پایین منتظرم ایستاده. گوشی رو گرفتم و زنگ زدم سایت صیغه یابی و جریان رو واسش به صورت خلاصه گفتم.