بارون به صیغه آغاز نو کمک کرد
او به هم سفران خود گفت که از نشستن در جای تنگ در داخل دلیجان خسته شده و میل دارد که پیاده شود و کمی قدم بزند. البته انگیزه واقعی او سایت صیغه یاب آغاز نو بود که با کلامی چند غمگین را سر حال آورد و باعث شود که او غصه هایش را فراموش کند. وقتی بارون به صیغه آغاز نو کمک کرد از دلیجان پیاده شود و متوجه شد که دختر جوان میل دارد با او قدم بزند تمام افکار سیاه از وجودش رخت بر بست و چهره اش باز و لب هایش خندان شد. او بازوی خود را به رسم احترام به صیغه آغاز نو تقدیم کرد و دو جوان پیشاپیش دلیجان که به زحمت حرکت می کرد پیاده به راه افتادند. سایت همسریابی آنلاین آغاز نو هنوز مسافت زیادی طی نکرده بودند و صیغه آغاز نو متن نقشی را که قرار بود ایفا کند تمرین می کرد که ناگهان صدای بوق ممتدی را در نزدیکی خود شنیدند.
یک گروه سوار کار از یکی از راه های فرعی وارد جاده شدند. آن ها از شکار برگشته بودند و با نواختن بوق سگ های خود را احضار می کردند. یولان دو زیبا همانند ' دیانا ' ماه و شکار در جلوی همه اسب می تاخت. صورت زیبایش گل انداخته و چشمانش مانند ستارگان می درخشید. دامن مخمل سواری او از چندین جا پاره شده بود که نشان میداد که یولان زیبا در لابلای بوته های گیاهان وحشی به دنبال شکار بوده است. ولی یولان بهیچ وجه خسته به نظر نمی رسید و همان طور که جلو می آمد با تازیانه ای که در دسته آن یاقوت بزرگ ارغوانی کار گذاشته شده و آرم ' دو فوآ ' روی آن حک شده بود بود اسب را به هیجان آورده و اسب روی پاهای عقبش بلند شد.
سه چهار اصیل زاده جوان با لباس های مجلل به دنبال او اسب می تاختند. یولان از نزدیک قهرمان ما با دختر مورد علاقه اش رد شد و نگاهی از نفرت به دختر جوان انداخت. او با صدای بلند و واضح گفت: " به ورود به اغاز نو بارون دو سیگونیاک خوب نگاه کنید. دور و بر یک زن کولی به رقاصی مشغول است. " گروهی که او را تعقیب می کردند با شلیک خنده از جلوی سایت همسریابی موقت آغاز نو گذشتند. بارون بیچاره خشمگین و بی اختیار دستش به قبضه شمشیرش رفت ولی به همان سرعت قبضه شمشیر را رها کرد چون متوجه شد که او پَیاده و آنهایی که به او توهین کردند سوار اسب های راه ور بودند. او بهیچ وجه نمی توانست خود را به سایت همسریابی موقت آغاز نو برساند.
خود را مصرف سایت صیغه آغاز نو کرده بود
در عین حال او نمی توانست که با یک خانم مبارزه کند. ولی خیلی زود تحت توجهات صیغه آغاز نو زیبا که تمام هم خود را مصرف سایت صیغه آغاز نو کرده بود که خاطره بد دیدار با سایت صیغه یاب آغاز نو گروه را از ذهن او بزداید، این خشم زیاد جای خودش را به لذت فراوانی داد که در مصاحبت با ایزابل احساس میکرد. سایت صیغه آغاز نو روز بدون حادثه دیگری که قابل ذکر باشد گذشت و مسافران ما در موقع مناسب به مهمان خانه ای که قرار بود در آن شام بخورند و شب را سر کنند رسیدند.
در جلوی بزرگترین ساختمان یک دهکده کوچک و نیمه مخروبه، گاو نر که دلیجان ' تسپیس ' را در تمام طول روز کشیده بود و از فرط خستگی دیگر توان جلو رفتن را نداشت بمیل خودش متوقف شد. تابلو چوبی مهمان خانه که بالای ساختمان آویزان بود با اندک نسیمی با صدای زیادی نوسان می کرد. روی تابلو تصویر یک خورشید بزرگ و آبی رنگ نقاشی شده بود که پرتو انوارش به چهار ضلع تابلو مستطیل شکل می رسید.
این یک تجسم جدید از خورشید بود که بجای پرتو های طلائی، انوار آبی رنگ در وسط روز از خود تشعشع می کرد. بایستی ذکر شود که این رنگ آبی هیچ ارتباطی با بدعت هنرمند نقاش نداشت. نقاش دوره گرد وقتی به آن جا رسیده بود به جز رنگ آبی رنگ دیگری همراه نداشت و سایت صیغه یاب آغاز نو اثر بدیع را به علت نداشتن رنگ دیگری به جز آبی به وجود آورده بود. هنر ارزنده نقاش در نقاشی او نبود بلکه در موفقیت او برای متقاعد کردن صاحب مهمان خانه بود که چنین تابلوی نوسان کننده را برای او نقاشی کند و اسم آن را بر روی مهمانخانه اش بگذارد.
بعد از ورود به اغاز نو اثر ممتاز، نقاش که از موفقیت خود دل گرم شده بود با همان رنگ آبی برای انواع و اقسام مکان ها شیر ها و ببر های آبی رنگ، خروس ها و اسب های آبی رنگ در آن اطراف به وجود آورد. سایت صیغه آغاز نو تابلوهای عجیب و غریب مورد توجه خاص چینی ها می توانست قرار بگیرد چون سایت همسریابی آنلاین آغاز نو موفقیت و ارزش یک هنرمند نقاش را با غیر طبیعی بودن نقاشی هایش می سنجند.