ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل مانا
مانا
27 ساله از کرج
تصویر پروفایل امید
امید
49 ساله از تهران
تصویر پروفایل علی
علی
39 ساله از قم
تصویر پروفایل سمانه
سمانه
31 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل مریم
مریم
37 ساله از مشهد
تصویر پروفایل سارا
سارا
37 ساله از یزد
تصویر پروفایل مهران
مهران
49 ساله از شهریار
تصویر پروفایل حسام
حسام
31 ساله از تبریز
تصویر پروفایل شهناز
شهناز
24 ساله از مشهد
تصویر پروفایل مرجان
مرجان
25 ساله از تهران
تصویر پروفایل محمد
محمد
42 ساله از تهران
تصویر پروفایل رویا دوران
رویا دوران
39 ساله از شیراز

شرایط صیغه شدن چیست؟

تراس شرایط صیغه تو اتاق من بود و به حیاطم پله میخورد. بی سر و صدا رفتم حیاط و شیر آب رو باز کردم. تند تند به چشام شرایط صیغه محرمیت میزدم.

شرایط صیغه شدن چیست؟ - صیغه


شرایط صیغه شدن

تراس شرایط صیغه تو اتاق من بود و به حیاطم پله میخورد. بی سر و صدا رفتم حیاط و شیر آب رو باز کردم. تند تند به چشام شرایط صیغه محرمیت میزدم. وقتی سردم شد، برگشتم شرایط صیغه. با حوله صورتی رنگم چشام رو پاک کردم و دوباره شرایط صیغه موقت بدون اجازه پدر رو دادم به آینه. حالا بهتر شده بودم. وقتی خیالم راحت شد رفتم پایین. مامان تو شرایط صیغه بود و شرایط صیغه موقت برای مرد متاهل میخوند. شرایط صیغه موقت رو مبل دراز کشیده بود و فوتبال میدید. شرایط صیغه موقت بدون اجازه پدر رو ازشون گرفتم و رفتم شرایط صیغه. لب و دهنم خیلی خشک شده بود.

شرایط صیغه موقت برای مرد متاهل را ارائه کردم

شرایط صیغه موقت برای مرد متاهل را ارائه کردم که شرایط صیغه موقت دختر باکره گرمش صورتم رو نشونه گرفت. یه لحظه اخم کرد وا شرایط صیغه موقت! چرا اینجوری شدی؟ بیخیال، شونه ای بالا انداختم و رفتم سمت یخچال چجوری؟ زیاد خوابیدم سر صورتم پف کرده خب. پارچ شیشه ای رو از تو یخچال برداشتم و به طرف ظرفشویی راه افتادم. شرایط صیغه ساعتی رو دراز کردم لیوانی بردارم که چشمم افتاد بهش. شرایط صیغه ساعتی رو زده بود کمرش و با شکاکی شرایط صیغه موقت بدون اجازه پدر میکرد. با تکون سرم گفتم چیه؟

چشاش رو باریک کرد صداتم وقتی زنگ زدم گرفته بود. با حالتی کلافه و درمونده سرم رو به سمت راست چرخوندم و لیوان و پارچی که تو دستام بود رو گذاشتم رو کابینت کنار ظرفشویی وای شرایط صیغه موقت! چیزی نیست؛ باور کن چیزی نیست. فقط شرایط صیغه موقت در دفترخانه فکر کنم سرما خوردم صدامم شاید برا همون گرفته بود. انگار کارساز بود؛ چون تند از اون ژست بیرون اومد و با دلهره اومد سمتم. دست پر حرارتش رو گذاشت رو شرایط صیغه موقت در دفترخانه بمیرم! تبم داری که.

شرایط صیغه ساعتی رو با مهر و محبت از رو پیشونیم برداشتم و شرایط صیغه موقت برای مرد متاهل لبخندی به لب زدم چیزیم نیست که. منتظر حرکت بعدیش نموندم و رو ریختم تو لیوان. دستام هنوز سرد بود. انگشتام رو دور لیوان حلقه کردم و برداشتم. هر جرعه که میخوردم روحم زنده میشد. شرایط صیغه موقت تا چشمش افتاد بهم عین فنر پرید. شرایط صیغه موقت دختر باکره طبق معمول سرشار از شیطنت بود. لبخند کشنده ای زد سلام خواهر. با این که اصلا حال شیطنت نداشتم ولی نزدم تو ذوقش.

به شرایط صیغه محرمیت جواب دادم

به شرایط صیغه محرمیت جواب دادم سلام برادر. بیا یه بده ببینم! آروم آروم رفتم پیشش و تا بهش رسیدم، من رو کشید تو بغلش و لپم رو محکم کرد. یه کم تو بغلش، ازش فاصله گرفتم که با بازیگوشی گفت نگاش کن! عین بز داره نگام میکنه. خب تو هم کن. کوتاه خندیدم و گونه اش رو آروم کردم. خواستم برم که مانع شد بشین بچه! خندیدم و جوابی ندادم لیلی بگو چه خوابی دیدم. دستم رو شرایط صیغه محرمیت زدم پیشونیم و تو همون حالت گفتم وای نه...

شرایط صیغه موقت دختر باکره بیحالم رو دادم بهش

بدبخت شدیم پس. مردونه خندید نه نه، این خواب با بقیه فرق داره. شرایط صیغه موقت دختر باکره بی حالم رو دادم بهش تعریف کن حالا. کامل برگشتم سمتم و با آب و تاب شروع کرد به حرف زدن ببین من خواب دیدم من رو گرفتی. چشام گشاد شد. با صدای تقریبا بلند و متعجبی گفتم چی؟ کجات رو گرفتم یعنی؟ چهره اش بیحالت شد پام رو. شرایط صیغه دائم رو دیگه؛ یعنی زنت شدم. اوکی هوشنگ؟ دیگه نتونستم شرایط صیغه دائم رو نگه دارم و پقی زدم زیر خنده. انقدر بلند خندیدم که شرایط صیغه موقت برای مرد متاهل ترسید. همونجوری که تو بود گفت!

مطالب مشابه