دستم رو روی دستگیرهی در گذاشتم که در باز شد. عقب رفتم و آئیل وارد شد. با دقت به صورتم نگاهی کرد. سرم رو به معنی چیه تکون دادم. چونهش رو همسریابی ازدواج موقت در اصفهان داد و از کنارم رد شد. پسرهی درگیر! اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت اصفهان ایوون شدم. هوا خیلی سرد شده بود. مخصوصا جایی که ما بودیم واضحه که خیلی سردتره. هر چی با چشم گشتم، نریمان وایمان رو ندیدم. از اینکه صداشون بزنم، متنفر بودم. اصال ازشون بدم میاد. وای ببین توی دوروز چطور احساسات من به فنا رفت! معلوم نیست کدوم گوری رفتن. کالفه نفسم و به بیرون فرستادم و از همسریابی ازدواج موقت در اصفهان پایین رفتم. باید پیداشون کنم ببینم چه غلطی میخوایم بکنیم. هرچی زودتر باید این جریان تموم بشه. معلوم نیست با اون کارشون االن مامان و اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت اصفهان در چه حالین. کالفه دستی به پیشونیم کشیدم و بین درختها رو گشتم. پس کدوم قبرستونی رفتن؟!
اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت اصفهان رو روی اولین پله که گذاشتم
دست به کمر ایستادم. کجا میتونن رفته باشن؟ ذهنم نمیکشید. کالفه به طرف ویال راه افتادم. مثل این که چارهای ندارم. باید صبر کنم خودشون پیدا بشن. اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت اصفهان رو روی اولین پله که گذاشتم صدای خشخشی اومد. دیوار اصفهان صیغه موقت سر جام ایستادم و نفسم رو حبس کردم. دوباره لو رفتیم؟ نه بابا نمیشه که! گوشهام رو تیز کردم تا بشنوم صدا از کجا میاد. چی! صدای ایمان و نریمان میاومد. عقبگرد کردم و به پشت سرم نگاه کردم. سرم رو چرخوندم. توی باغ رو که گشتم؛ اما نبودن. پس کجان؟ صداشون میاد؛ اما خودشون نیستن. صدا رو دنبال کردم. کنجکاو راه افتادم به طرف دیوار انتهایی اسامی خانمهای متقاضی ازدواج موقت اصفهان. اینجا راه مخفی داره؟ یه راهروی بلند کنار دیوار ویال بود. آروم وارد راهرویی شدم که پیداش کردم. احتمال داره اینجا به پشتِ ویال راه داشته باشه. سعی کردم بیسروصدا راه برم که متوجه حضورم نشن. صداهاشون واضحتر شده بود. ترجیح دادم بمونم و ببینم چی میگن. به پشت سرم نگاه کردم. تقریبا نصفی از راه رو اومده بودم. به دیوار تکیه دادم و گوش کردم.
همسریابی ازدواج موقت در اصفهان: تا فردا صبحم دلیل بیاری نمیتونی کارت رو برای من یکی توجیه کنی. فهمیدی؟ دیوار اصفهان صیغه موقت: خب میگی چیکار کنم؟ به نظرت االن دیگه چه غلطی میتونی بکنی؟ حافظهی همسر یابی موقت رو که پاک کردی. طوری نشون دادی که درستشدنیه؟ دستم رو روی دهنم گذاشتم. اِ اِ ببین بچه پررو رو. برامون مرخصی رد کرده! برم دک و پوزش رو بیارم پایین. به چه حقی خط من رو جعل کرده؟ بذار این جریان تموم بشه میرم از دستت شکایت میکنم! همسریابی ازدواج موقت در اصفهان این حساب وضعیت ندا هم مثل ما شده. واقعا چهجوری میشه این گندها رو پاک کرد؟ دیوار اصفهان صیغه موقت پاکشدنیه؟
همسر یابی موقت باید شرایط عاطفی و روحی آرومی داشته
تو خودت خوب میدونی و نیاز نیست من بهت بگم که همسر یابی موقت باید شرایط عاطفی و روحی آرومی داشتهخب تو که میدونی کاری نمیشه کرد این مسخرهبازیات چیه؟ باشه تا بتونه کمکون کنه. همسر یابی موقت نریمان رو میتونستم حس کنم: -فعال که تو گند زدی به شرایط روحی و عاطفیش! ایمان عصبی گفت: مقصر منم که جیکوب عوضی دهنلقی کرده؟ دیوار اصفهان صیغه موقت تکخندهای کرد و گفت: چه ربطی به اون داره؟ باالخره که میفهمید. ایمان کالفه گفت: اصال مگه من مقصرم که هلیا خودش رو بهم چسبوند؟ نریمان پرحرص جواب داد: همسر یابی موقت خودش رو بهت چسبوند؟ چرا چرت میگی؟ میخواستی اونقدر بهش توجه نکنی که بهت وابسته نشه. تو خودت خواستی، وگرنه اون بچه تشکیل نمیشد. شنیدن این حرفها عذابم میداد.