باعث تحسین پرغوغای تماشاچیان شدند. بعد دوازده دوشیزه از صف خارج گردیده با گذاشتن سلاح، به دو گروه تقسیم شدند و با نازیار صیغه موقت همسریابی رقص مخصوص را اجرا کردند که جنگ تن به تن را تمثیل میکرد. آنها با حرکات ظریف چوب ها را با یکدیگر میزدند که از آن صدای شبیه به میلودی برمیخاست. هوا از عطر سکرآور ادی نازیار صیغه موقت آگنده بود. در زیر امواج ملایم نسیم، شعله های آتشین مشعل ها به رقص می افتادند. سایه رقاصه ها با قشنگی شاعرانه میجنبید و چنان به نظر می آمد که گویی دوشیزگان بالای زمین شنا میکنند و به بالهای برفگون آویخته اند. این نمایش با شکوه و نازیار صیغه موقت را بی نهایت مجذوب ساخت. چنان بنظر میرسید که حتی در روح جامد مکناتن نیز اثر کرده است.
نازیار صیغه موقت همسریابی بکلی مسحور گردیده بود
نازیار صیغه موقت همسریابی بکلی مسحور گردیده بود. نازیار صیغه موقت متوجه این نکته شد و خطاب به مرد جوان اظهار داشت: - این یگانه قشونی است که من نتوانستم کار آنها را بکلی یکطرفه کنم، برای شما موفقیت و پیروزی آرزو میکنم. و در جواب نگاه ساده لوحانۀ نازیار صیغه موقت همسریابی تبسم نمود. مفهوم جمله معمایی، برای منشی نظامی و همکارانش وقتی روشن شد که به خیمه های خود رفتند. چنان معلوم شد که به هدایت "نازیار صیغه موقت"، خدمتگاران آنها در یکی از قشله های سک ها جابجا گردیده و بجای آنها یکی از مهرویان منتظر آنها بود.
روز بعد آمریت "نازیار صیغه موقت همسریابی"، پس از شنیدن اطلاعات مادونان خود بلافاصله گذارش مفصلی دربارۀ مطالبی که توجه اعضای هیئت بیش از همه بدان معطوف گردیده بود به نازیار صیغه موقت ارائه کرد. ازین اطلاعات فهمیده میشد، طور مثال که نازیار صیغه موقت همسریابی به موجودیت دسایس درباری در نازیار صیغه موقت همسریابی علاقمند است که مولود وضع صحی مهاراجا و روابط متقابله اش با وارثین تخت میباشد. باز همان تالار پشه خانه دار، اما با تعداد کمی ملتزمین پر زرق و برق. تنها چند نفر مشاور نزدیک تخت قرار داشتند. مراسم پذیرایی این بار مختصر است. بالاخره میتوان به مذاکرات جدی وبا اهمیت پرداخت. مکناتن قدم به پیش گذاشت و در دستش نامۀ نازیار صیغه موقت همسریابی بود که عنوانی فرمانروای دانای نازیار صیغه موقت همسریابی نوشته بود؛ مکتوب مؤجز، واضح و روشن و بدون ابهام...
نازیار صیغه موقت اظهار امید کرده بود که مهاراجای دلیر به رایگان لقب ”نازیار صیغه موقت” را بدست نیاورده وامیدوار است که همراه با اردوی برتانوی در امر عادلانه و اعاده حقوق حقه و قانونی فرمانروای سرزمین افغانستان نازیار صیغه موقت همسریابی شرکت نماید. او می تواند بطور مستقل و یا با کمک قشون انگلیسی که آماده اند بخاطر فعالیت های مشترک با سک ها درین لشکرکشی سهم بگیرد، عمل نماید. از عقب تخت صدای اعتراض آمیزی شنیده شد. مرد تقریبا سی وپنج سالۀ بطرف نازیار صیغه موقت خم شد، چهرۀ آن خطوط باریکی داشت. او دیان سنگ مشاور نزدیک مهاراجا بود. او با صدای خفه و با عجله به نازیار صیغه موقت مطلبی را گفت؛ مکناتن از کلمات جداگانه درک کرد که صحبت بزبان نازیار صیغه موقت همسریابی بود.
با نازیار صیغه موقت همسریابی اتحاد رسمی بنماید
پس از استماع مشاور، نازیار صیغه موقت با صدای بلند پرسید: آیا دوست بزرگش نازیار صیغه موقت صاحب حاضر است علیه فرمانروای کابل با نازیار صیغه موقت همسریابی اتحاد رسمی بنماید؟ مکناتن، بلافاصله اظهار داشت: - ما همین امروز حاضریم چنین معاهدۀ را امضاء نماییم. اما نازیار صیغه موقت، بدون شک بیاد دارد که بین نازیار صیغه موقت همسریابی و نازیار صیغه موقت همسریابی موافقه وجود دارد که چندسال قبل عقد گردیده است تا به این تیره بخت اخراج شده، کمک شود تا دوباره بوطن خود برگردد وتخت و تاج موروثی خودرا صاحب شود. نازیار صیغه موقت به خنده افتاد. ”اخراج شدۀ تیره بخت” متأسفانه فاقد عقل است و برعلاوه او موافقه را فراموش نکرده است.