سایت طوبی تمنا
با توجه به سایت طوبی موارد کمی از هدفم عقب نشینی کردم و با تشکر خشک و خالی کمی غرورم را به سایت طوبی تمنا تبدیل کردم و تصمیم جدید گرفتم و آن سایت طوبی تمنا بود که: بعد از پشت سر گذاشتن سایت طوبی همه وقایع عجیب که جز در فیلم ها و کتاب ها در جایی دیده و شنیده نشده، تسلیم نویسنده داستان شدم که چه سرنوشتی را برایسایت طوبی24 رقم زده است و همچنین تسلیم کارگردان سایت طوبی تمنا فیلم هیجان انگیز شوم که ببینم برای ادامه فیلم چه حوادثی را برای سایت همسریابی طوبی رقم زده و سایت طوبی هم هنر پیشه ای بشوم تمام حرفه ای که با توجه به حرفه ای بودنم و با غروری زیاد ناشی از سایت طوبی ازدواج دائم با گوش دادن به حرف های کارگردان با افتخار نقش واگذاری و پیش بینی شده را بازی کنم ولی انگاری که سایت طوبی تمنا کارگردان زبده پایانی قابل پیش بینی برای من، در نظر نگرفته... مشغول و حیران به سایت طوبی حرف هایم هستم.. . ساعت هاست که در سایت طوبی افکارم غرقم.. . می روم در جایی متفاوت تر در بیابانی متفاوت تر.. انگار که همه صد درصد زمین شامل بیابان است و دریا و جنگل و سبزی رویایی برای زمین است که فقط در خواب هایی مشابه خواب هایی که می بینم مصداق پیدا می کند!
سایت طوبی ازدواج دائم
سایت طوبی ازدواج دائم بیابانی است با تپه هایی نسبتا کوتاه و بلند. هر از چند گاهی چند بوته که از شدت آفتاب سوخته اند، مشاهده می کنم، آفتاب ثابت قدم و استوار، تابش مرگوار و خاموش بر روی سایت طوبی بیابان داشت. تا دور دست ها که چشم کار می کنه فقط تپه و پستی بلندی دیده می شود. وقتی به بالای تپه بلندی با زحمتی بسیار می رسم و به سایت طوبی24 امید که در پشت سایت طوبی ازدواج دائم حتما اگر شهری و خانه ای نیست حداقل آبی و آبادانی و تغییر ی که هست!!!! ولی هر بار که از سایت طوبی تمنا حرف ها هیچ کدام به درستی تبدیل نمی شد، به یادم می آمد که سایت طوبی24 هنر پیشه ای هستم که در فیلم بیابان بی پایان بازی می کنم. ولی هر بار که باز به بالای تپه ای می رسیدم دوباره امید به تغییر در سایت طوبی فیلم نامه در سایت طوبی شکل می گرفت. ولی نتیجه مشخص بود، فیلم نامه چند خط بیشتر نیست: ((خشکی، کویر، گرما، مرگ، نیستی، بی پایان...) ) گاهی می نشینم و لحظاتی خستگی در می آورم و با خوردن دانه سیبی بهشتی که باغبان بهم داده بود جریان زندگی را در کالبدم به حرکت وا می دارم و دوباره تکرار و تکرار...
سایت همسریابی طوبی
هوا رو به خنکی غروب گرویده و از هجوم مرگ بار اشعه های خورشید کاسته، سایت همسریابی طوبی رفته رفته بزرگتر و بزرگتر می شوند و دید هم کمتر. اگر قبلا نیم تا یک ساعتی طول می کشید تا از تپه ها بالا بروم حالا یک چند ساعتی به طول می انجامد. بالاخره ساعت هاست که از یک تپه بسیار بلند به بالا می روم بقدری بزرگ است که برابرم را کاملا پوشانیده و پشتش به هیچ عنوان دیده نمی شود. شوق و امید دوباره به شکلی بیشتر درسایت طوبی24 شکل می گیرد ولی تا فتح سایت طوبی24 قله عظیم که شاید قله خوشبختی باشه و بعد از سایت طوبی ازدواج دائم شهری، آبادانی قرار داشته باشد، چند ساعتی زمان نیاز است. هوا هم کم کم با مداد مشکی بر رخش آرایش زشتگون نقش می بنده. پس باید جای مناسبی برای گذراندن شب پیدا کنم، شاید فردا با فتح سایت طوبی تمنا قله نامعلوم خوشبختی یا نگون ساری چاره ای دیگر بکنم.....
در جایی مناسب با شیب کمتری که داشت، نشستم و با خوردن سیبی دیگر به یاد بهشتی که سایت طوبی چند شب است در آن اقامت می گزینم و بعدش هم به جهنمی خشک و سوزان تبدیل می شودو بعدش هم بیداری!!!! دراز می کشم و به ایفای نقشم به بازی فردا فکر می کنم. به چیزهایی که به سرم آمده است به خواب هایی شیرین و پرمعنی، به سخیلی عقلم که هیچ جوابی ندارد که در باب سایت طوبی24 اتفاقات ارائه کند. چشمانم را روی هم می گذارم و به امید بازگشت به بهشت دوباره سعی بر خوابیدن می کنم ولی سایت طوبی بار علی رغم تلاش سایت طوبی24 با توجه به خستگی و کوفتگی عضلاتم خیلی دیر موفق به دیدن رخ محبوب و یار خودم شدم. بر اسبی سفید و زیبا نشسته بودم و با لباس هایی سفید و فاخر، پیشاپیش جمعی از خوب رویان در حرکتم.
سایت طوبی24
چندین سایت طوبی24 که در زیبایی بی مانند و بی وصف اند در حرکتند. چند تا از سایت طوبی ازدواج دائم مرد و بقیه زنانی بی غایت زیبایند و سایت طوبی هم مانند حاکمی پیشاپیش آن ها در حرکتم. در بین درختان بسیار زیبا و جدا از هم که پرتو خورشید از بین سایت طوبی ازدواج دائم به زمین و برروی چمن های زیبای سایت طوبی ازدواج دائم جا می خورد و منظره را بسیار بسیار زیبا می کرد. همه جا از عطر زیبای یاس پر بود و پروانه های زیبا در هوا موج می زدند و پرندگانی خوش آواز در روی درختان از ما استقبالی با شکوه به عمل می آوردند. استقبال و شکوه محیط به گونه ای وانمود می کرد که گویی همه چیز و همه کس برای استقبال از سایت طوبی آمده اند. کم کم در مقابلمان یک ساحل زیبا و دریای آبی، بی کران، زیبای زیبا، حرکت موج ها، اشعه ها و پرتوهای زیبای خورشیدی که در پایان افق به دریا چسبیده بود و مانند زنی زیبا که بر روی زمین نشسته و دا سایت همسریابی طوبی طلایی رنگ خود را به دور خود پهن کرده، رخ می نمود. قبل از رسیدن به ساحل، خوبرویان و فرشتگانی که مرا همراهی می کردند، توقف کردند و دیگر به حرکت خود ادامه ندادند و با چشمانشان با سایت طوبی وداع کردند.