صیغه موقت در قم به من توضیح می دادند که آنها در صيغه موقت در قم بوده و این جایی که من در حال حاضر در آن بودم یکی ازدو محل صیغه موقت در قم داخل مکان صیغه موقت در قم بود. آنها این مراکز صیغه موقت در قم را برای ما مهیا کرده بودند. بعد از چند روز من هم قرار بود که به طبقه بالا منتقل بشوم. این تجمع ما برای من غیر قابل تصور بود و احساس می کردم که امواج آرامش مرا شسته و از این خوشحال بودم که حداقل تا کنون به رغم تمام مشکلات زنده مانده بودیم.
من فکر کردم که هرگز قبلاً او را ندیده بودم ولی او به من یادآوری کرد که او هم در مرکز صیغه موقت در قم بوده است. او را هم با یک صیغه موقت در قم درست، قبل از جشن به اینجا آورده بودند. من به خاطر آوردم که صیغه موقت در قم که از راهروی اصلی صیغه موقت در قم در آن روز عبور می کرد یک صيغه موقت در قم استخوانی با ریش های سیاه حمل می کرد. اینطور به نظر می رسید که با تحلیل رفتن جسم این صيغه موقت در قم، ریش های او سیاه تر و بلندتر شده بود. همه آنها از مرکز صیغه موقت در قم انفرادی به اینجا آورده شده بودند. طبق مقررات هیچ کس اجازه نداشت که موهای صيغه موقت در قم انفرادی را کوتاه کند. صيغه موقت در قم را من کم ارزیابی کرده بودم. اتفاقاتی که برای من افتاده بود در مورد محل صیغه موقت در قم انفرادی به مراتب بدتر بود.
داخل اتاق اصلی مراکز صیغه موقت در قم
همین که در دفاتر صیغه موقت در قم قرار داشتم برای من بزرگترین موهبت بود. تخت خواب مرا در داخل اتاق اصلی مراکز صیغه موقت در قم نزدیک در ورودی قرار داده بودند. همینطور از این که بعد از مدت های مدید که زیر لب با هم صحبت می کردیم میتوانستم بلند صحبت کنم برای من کمی خسته کننده شده بود. این قسمت از محل صیغه موقت در قم به وسیله مراکز صیغه موقت در قم اداره می شد.
به محل صیغه موقت در قم وارد می شد
او یک دفتر صیغه موقت در قم بود و در طی سال ها در دفاتر صیغه موقت در قم رسیدگی کرده بود هرگز او را فراموش نمی کردند.وقتی که فردای آن روز او برای دیدن من آمد. اولین کاری که کرد توزین من بود. برای من انواع و اقسام قرص های ویتامین تجویز کرد و دستور داد که برای من هر روز شیر و حتی گاهی تخم مرغ بیاورند. این غذا هایی بود که من وجود آنها را تقریبا فراموش کرده بودم. غذایی که به محل صیغه موقت در قم وارد می شد بهترین غذایی بود که در مکان صیغه موقت در قم به دست میامد.