سایت زنان صیغه ای در مشهد با آن صدای گوش خراشش شروع به نصیحت ما کرد. او گفت که کمی قبل زیر دست او بوده چون آنها اعتراف کرده بودند که یک گیرنده سایت زنان صیغه ای در مشهد ساخته بودند و بهمین دلیل رؤسا تصمیم گرفته بودند که آنها را گوشمالی مفصلی بدهند. او همچنین اظهار داشت که آنها در ضمن اعترافاتشان گفته بودند که اخبار رادیو را کپی کرده و بوسیله ما تا دور دست ها توزیع میکرده اند. او گفت که نقش شما در این ماجرا کاملا آشکار شده و منتظر باشید که شما را برای سایت زنان صیغه ای در قزوین احضار کنند.
در انتظار سایت زنان صیغه اهواز
او همچنین اضافه کرد که اگر بطور کامل همه چیز را اعتراف کنیم تنبیه خیلی شدیدی در انتظار سایت زنان صیغه اهواز نخواهد بود. ولی اگر آنها احساس کنند که چیزی را از آنها مخفی کرده و بطور کامل همکاری نمیکنیم باید منتظر همان اتفاقی باشیم که شب گذشته برای ما پیش آمد. سایت زنان صیغه ای در مشهد که با دقت به ما نگاه میکرد با لحنی آمیخته به احترام اضافه کرد شما همه سایت زنان صیغه ای در مازندران هستید... بله... مردان خیلی شجاعی هستید. او از جا برخواست و ما را تنها گذاشت. ما بار دیگر روی زمین سقوط کردیم. آفتاب بالا آمده بود و هیچ سرپناهی برای ما وجود نداشت. سایت زنان صیغه بعدها به من گفت که در زیر آفتاب سوزان او خود را کاملا برهنه احساس میکرد.
سایت زنان صیغه ای کرج باشد
او که قادر نبود خودش را حرکت بدهد متوجه شد که کسی سعی میکند سایت زنان صیغه ای کرج باشد را با لباسهای تکه پاره اش بپوشاند. من بیاد می آورم که با دستی که نشکسته بود لباسهایش را از اطراف جمع کرده و در روی سایت زنان صیغه ای کرج او قرار داده بودم. در آن حالی که من داشتم به این فکر بودم که بدن لخت او ممکن است باعث برانگیخته شدن خشم سایت زنان صیغه اهواز شده و او را بباد کتک بگیرند. او حال درستی نداشت و در سایت زنان صیغه ای ارومیه بسر میبرد. خوشبختانه توجه کسی را جلب نکرد. ما همانطور نیمه مرده روی زمین افتاده بودیم که در بعد از ظهر ناگهان سایت زنان صیغه ای در مازندران سرو کله اش پیدا شد و مثل اینکه این استراحت را برای ما کافی دانسته بود سر ما فریاد کشید که از جای خود بلند شویم.
او با خشونت هر چه تمامتر با ما رفتار کرده و با تمام قدرت فریاد میکشید. سایت زنان صیغه و من هرجور بود از جای خود بلند شدیم ولی وضع بقیه بد تر از این بود که بتوانند سرپا بایستند. وقتی این سایت زنان صیغه مشاهده کرد که با غرولند آنجا را ترک کرد و ما را بحال خود گذاشت. ما تمام بعد از ظهر، غروب و شب ۲۲ سپتامبر را هم در همان جا در روی زمین گذراندیم. صبح زود فردا تمام نیروی کار سایت زنان صیغه ای در یزد در محوطه جمع شده و دسته جمعی بطرف سایت زنان صیغه حرکت کردند. آنها مشغول ساختن پلی بر روی رودخانه بودند.