هیچ راه دیگه ای وجود نداره امینی: خب دستور واسه کدوممونه؟کدوم یکی از ما باید بشه داماد سوری شایان؟ تاوان: ربات دختر یابی کسیو مشخص نکرد...پس گذاشته به عهده خودمون کیانی: رو من که اصن فکر نکنین!! امینی: منم همینطور ربات دختر یابی تلگرام: عه یعنی چی؟؟ کیانی: یعنی همین من یه دقیقه هم نمیتونم اون دختررو تحمل کنم تاوان: اومدی نه مجلس خواستگاری! کلافه شده بودم نمیدونم تا کی میخواستن بحث کنن از جام بلند شدمو گفتم: من رفتم هر وقت به توافق رسیدین خبرم کنین روز خوش! بعدم سریع از اتاق جیم شدم...ربات دختر یابی تلگرام مکافاتی داریم با این سه تا...داشتم میرفتم سمت اتاقم که گوشیم زنگ خورد...به صفحش نگا کردم و دیدم شماره ناشناسه جواب دادم: بله؟: . . .سلام عزیزم -شما؟؟: . . .نشناختی؟
ربات دوست دختر یابی واتساپ: چه خبر؟
صداش آشنا بود ولی نشناختمش: . . .آرادمنه متاسفانه -ربات دوست دختر یابی در تلگرام...خوبین؟ آراد: مرسی تو چطوری؟ -ربات دختر یابی و ربات دوست دختر یابی واتساپ: چه خبر؟ -سلامتی آراد: چرا شب مهمونی واسه شام نموندی؟هر چی دنبالت گشتم پیدات نکردم تا خدمتکار شمارتو برام آورد آراد: عه خب میگفتی خودم میرسوندمتآره...سرم درد میکرد این بود
که دیگه برگشتم -نه دیگه خودم رفتم آراد: خب حالا دفعه بعد دیگه نمیذارم تنها برگردی منبد راننده شخصی شما درخدمتم خندیدمو گفتم: راضی به زحمت نیستم ربات های دوست دختر یابی تلگرام: ما چاکر شماییم... یکم مکث کرد و گفت: طنین جان راستش زنگ زدم بگم امشب وقت داری بریم بیرون؟ امشب؟؟به صرف شام دیگه؟ خندیدم و گفتم: آره کجا بیام؟
آراد: عه همین الان گفتم راننده شخصی...میام دنبالت فقط آدرس هتلتو اس کن برام -باشه ربات دوست دختر یابی واتساپ: باریکلا حالا ام کاری نداری؟ -نه مرسی بای آراد: بای ربات دوست دختر یابی در تلگرام. تماسو قطع کردمو آدرسو واسش اس کردم...
ربات های دوست دختر یابی تلگرام واسم هیچ جذابیتی نداشت
ربات های دوست دختر یابی تلگرام واسم هیچ جذابیتی نداشت...شاید اگه یکی نمیدونست که خلافکاره و باهاش رابطه داشت براش جذاب به نظر میرسید! راه رفترو برگشتم و رفتم سمت اتاق و چند تقه کوبیدم به در... ربات دختر یابی درو باز کرد، به نظر ناراحت میومد -چیزی شده؟ ربات دوست دختر یابی در تلگرام: نه کاری داشتید؟
خب آره میخواستم بپرسم به توافق رسیدید؟ تاوان: همین؟ تاوان: بفرماخب نه یه چیزم دیگم میخواستم بگم ربات دختر یابی تلگرام: اها مواظب خودتون باشیدآراد الان بهم زنگ زد و شام دعوتم کرد بیرون خواستم اطلاع بدم بهتون -بله حتما اومد درو ببنده که تند گفتم: ...کی قرار شد که داماد سور... حرفمو قطع کرد و گفت: از چهرم مشخص نیس؟؟...من! بعدم درو محکم بست...خندم گرفته بود شونه ای بالا انداختمو و رفتم تو اتاق...دیگه کم کم باید آماده میشدم...پنجررو باز کردم و هوارو چک کردم، خوب بود. رفتم سمت کمد، یه شلوار تنگ مشکی و یه تاپ زیتونی با یه حریر کت مانندم روش پوشیدم...
موهامم بالا جم کردمو دم اسبی بستم...ربات دوست دختر یابی در تلگرام همیشه رژ قهوه ای با ریمل و خط چشم کشیدم. ربات دختر یابی مشکیمو پام کردم و کیفمو برداشتمو از اتاق زدم بیرون داشتم از پله ها میرفتم پایین که گوشیم زنگ خورد، ربات دوست دختر یابی واتساپ بود جواب دادم: سلام، حاضرم، دارم میام، بای. بعدم قطع کردم...حوصله ی هیچ حرفه اضافه با این پسررو نداشتم رفتم بیرون و دیدم ربات دختر یابی تلگرام طرف خیابون ربات های دوست دختر یابی تلگرام با یه دست کت شلوار اسپرت سورمه ای و ژست واستاده...کنارشم یه ماشین مشکی خوشگل بود منو ندید...خودمو بهش رسوندم که اومد جلو و گفت: اووه میخوای امشب منو به کشتن بدی؟چه تیپی زده! یه لبخند کوچیک ز