ولی آیا تو مطمئن هستی که سایت جدید توران دوست تو شجاعت و مهارت کافی برای سايت جديد توران 81 کار را دارد؟ او به هردو آدرس جدید سایت توران امتیازات برای از پا در آوردن آن سیگونیاک نفرین شده احتیاج دارد چون سیگونیاک ترسو نیست و استاد شمشیر بازی هم هست. من بایستی این را اذعان کنم هرچند که از او مثل سایت همسریابی توران 81 جدید بدم می آید. مریندول که حالا کمی قوت قلب گرفته بود با اشتیاق گفت: عالی جناب لازم نیست که خودشان را بخاطر این موضوع ناراحت کنند. از هر کس عالی جناب سؤال کنند آن ها در جواب خواهند گفت که ژاکومن لامپورد یک قهرمان است. او از ' آشیل ' قوی تر و از اسکندر بزرگ تر است. من ادعا نمی کنم که آدرس جدید سایت توران در زندگی خطایی نکرده است ولی او سایت جدید همسریابی توران۸۱ بخودش راه نمی دهد.
پیکار که در چند دقیقه گذشته در اطراف می چرخید وقتی دید که اربابش حال و وضع بهتری پیدا کرده است جلو آمد و گفت که یک مرد با شمایل عجیب برای دیدن او آمده و ادعا می کند که کار واجبی دارد. دوک گفت: تو می توانی او را به این جا بیاوری ولی به او خاطر نشان کن که اگر وقعا کار مهمی نداشته باشد و وقت مرا تلف کند می دهم پوست از سرش بکنند. مریندول در حال بازگشت بود که چشمش به مردی افتاد که پیکار او را برای دیدن دوک می آورد. او طوری مبهوت شده بود که دست و پایش حرکت نمی کرد. دلیل آن هم واضح بود چون سایت جدید توران ۸۱ مرد کسی جز قهرمانی که چند لحظه پیش در باره اش داد سخن می داد، ژاکومن لامپورد نبود. سایت جدید توران حقیقت که سايت جديد توران 81 مرد به پای برای دیدن عالی جناب دوک دو والومبروز آمده بود نشان می داد که اتفاق غیر منتظره و احتمالا ناخوش آیندی افتاده است.
لامپورد خودش بدون کوچک ترین دستپاچگی یا تشویش وقتی دوستش را دید به او چشمکی زد و بی خیال با چشمانی که برق می زد در مقابل دوک ایستاد. کلاهش روی سایت همسریابی توران 81 جدید یک خط قرمز انداخته و قطرات درشت عرق پیشانیش را پر کرده بود. چشمان خاکستری آبی رنگش یک جلوه فلزی داشت و در آرامش کامل روی صورت دوک جوان دوخته شده بود. سایت جدید همسریابی توران۸۱ از ترس منجمد شده بود. سایه دماغ بزرگش نیمی از صورت آدرس جدید سایت توران را تاریک کرده بود مانند کوه ' اتنا ' که در ساعات مشخصی نیمی از جزیره سیسیل را سایه می اندازد. لامپورد یک بالاپوش سرخ رنگ پوشیده و در یک دستش یک کیف بغلی حمل می کرد. مریندول نمی توانست بفهمد که سایت جدید توران ۸۱ مرد در اینجا چه کار دارد.
دوک بعد از اینکه چند لحظه با تعجب به سایت جدید همسریابی توران مرد عجیب و غریب نگاه کرد گفت:
" خیلی خوب بد ذات... معنی این کارها چیست؟ این کیف که در دست گرفته و آن را بطرف من دراز کرده ای هدیه ای برای من است؟ "
لامپورد با خونسردی و وقار کامل گفت: " در درجه اول عالی جناب سایت جدید توران ممکن است که به مزاق عالی جناب خوش نیاید ولی من یک بد ذات نیستم. اسم من ژاکومن لامپورد است و از راه شمشیر زدن نان می خورم. کاری که من انجام می دهم شرافتمندانه است. من شخصیت خودم را تا آن حد پایین نمی آورم که کاسبی یا کارگری کنم. کار من کشتن است که در انجام آن من جان خودم را هم به خطر می اندازم. من همیشه تنها کار می کنم و به تنها چیزی که اعتماد دارم شمشیرم است. من با هرکس عادلانه مبارزه می کنم و با حیله بر کسی پیروز نمی شوم.
من پیوسته قبل از هر حمله ای به حریف خودم اخطار می دهم. آیا شما از سايت جديد توران 81 حرفه شریف تر هم سراغ دارید؟ دوک. .. من یک آدم کش بی رحم معمولی نیستم و به همین دلیل از عالی جناب درخواست می کنم که سایت جدید همسریابی توران این کیف را از من بگیرند چون من نمی توانم آن را قبول کنم. قبول آن برای من درد و رنج فکری به همراه خواهد داشت.روح ظریف و نازک بین مرا آزرده خواهد کرد. دوک که از غرابت این موجود متحیر و قدری هم تفریح می کرد کمی ملایم تر گفت:
" بسیار خوب خواجه ژاکومن لامپورد هر جور که میل شماست. حالا لطفا دلیل آمدن سایت جدید همسریابی توران 81 را به اینجا توضیح دهید و علت اینکه این کیف پول را می خواهید به من بدهید چیست؟ "