برای سایت ازدواج آغازی نو دوئل انتخاب کرده
از او بخوبی تقدیر خواهد کرد. حالا به اجازه بفرمایید که لباس مناسب بتن کنم و شوالیه دو ویدالینک بدون معطلی در خدمت شما خواهد بود. من باز هم مارکی عزیز از شما تشکر می کنم. بعد از سايت آغازي نو تعارفات مؤدبانه دوک دو والومبروز با نزاکت جلوی مهمان عالی خود خم شد پرده سنگینی که اطاق خواب را از اطاق لباس پوشیدنش جدا می کرد کنار زد و از اطاق خارج شد. بعد از چند لحظه شوالیه ویدالینک به سر وقت مارکی آمد. سایت جدید همسریابی آغازی نو بدون اتلاف وقت سر اصل مطلب رفته و شرایط دوئل را بررسی کردند. ورود به سایت آغازی نو شمشیر را که اسلحه طبیعی اشرافزادگان است برای سایت ازدواج آغازی نو دوئل انتخاب کرده و قرار ملاقات برای صبح فردا گذاشته شد. سايت آغازي نو بدرخواست سیگونیاک صورت گرفته بوبد چون سایت همسریابی آغازی نو صفحه اصلی نمی خواست که در همین روز با دوک دوئل کند که مبادا زخمی و یا کشته شده و سایت همسریابی آغازی نو لطمه ای به برنامه هنری که هرود برای غروب آن روز اعلام کرده بود وارد کند.
محل ملاقات در چمن زاری در خارج دیوار های شهر پوآتیه بود مسطح و هموار و خارج از دید افراد بود. این محل مورد علاقه نجیب زادگان پوآتیه بود که خیال دوئل داشتند. مارکی دو بر مستقیما به هتل آرم دو فرانس بازگشت و داستان موفقیت خود را برای سیگونیاک تعریف کرد. سیگونیاک با گرمی از زحمات مارکی تشکر کرد و خیالش راحت شد. حالا او موقعیتی داشت که می توانست توهینی را که به محبوبش ایزابل شده بود تلافی کند. برنامه نمایش خیلی زود شروع شد. جارچی که با طبلش بوسط شهر رفته بود در هر کجا توقف می کرد مردم بدورش جمع می شدند. او اعلام میکرد: نمایش بزرگ.. . در غروب امروز توسط گروه هنری مشهور هرود. اعلامیه های بزرگ در اطراف زمین تنیس و بر سر در هتل آرم دو فرانس نصب شده بود که با حروف درشت و رنگ های زنده و شاد توسط اسکاپین خطاط گروه چنین نوشته شده بود:
کنار سایت همسریابی آغازی نو صفحه اصلی دوست وفادارش شوالیه
" نمایش جدید لیگدامون و لیدیاس و گزافه گویی های کاپیتان فراکاس. "
مدتی قبل از شروع نمایش جمعیت زیادی در خیابان در جلوی تئاتر جمع شده و در ها که باز شد مثل سیل بداخل ریختند. خیلی زود نظم و ترتیب بر قرار شد و در مدت کوتاهی و اشراف و شخصیت های پوآتیه وارد شدند. خانم های صاحب نام و نشان با صندلی های مجلل خود که توسط پیشخدمت هایشان حمل می شد در میان تعظیم و تکریم آشنایان به تئاتر وارد شدند. آقایان از اطراف با اسب آمده و مستخدم هایشان سوار اسب یا قاطر به دنبال آن ها آمده که مواظب اسب اربابشان باشند. کالسکه های بزرگ و پر زرق و برق با نقوش آرم های خانوادگی اشراف هم به آهستگی در خیابان حرکت کرده و در جلوی در تئاتر سرنشینان آن ها پیاده می شدند.
اغلب سایت همسریابی آغازی نو خانم ها و آقایان البسه آخرین مد را بر تن نداشتند ولی کاملا آشکار بود که همان مد قدیمی برای آن ها به اندازه کافی سرخوشی و سرور می آورد. در دو طرف صحنه صندلی های دسته دار بزرگ قرار داده بودند که مخصوص تماشاگران متشخص و برجسته بود. در یکی از سايت آغازي نو صندلی ها دوک دو والومبروز جا گرفته بود. او بسیار خوش تیپ و باشکوه به نظر می رسید. لباسش از مخمل مشکی بود و به او خیلی می آمد. تزئینات لباسش از تور و یراق های طلایی بود. کنار سایت همسریابی آغازی نو صفحه اصلی دوست وفادارش شوالیه دو ویدالینک نشسته بود که لباسی فاخر از ساتن به رنگ سبز سیر که با طلا تزیین شده بود بتن داشت. مارکی دو برویر در سایت ازدواج آغازی نو قسمت جلوس نکرده بود و در جای معمول خودش که نزدیک هیئت ارکستر بود قرار داشت.
در این جا سايت همسريابي اغازي نو می توانست برای زربین با هر شدتی که میل دارد دست بزند و سايت همسريابي اغازي نو را تشویق کند بدون اینکه نظر بقیه را به طرف خود جلب کند. در لژ های تئآتر خانم های متشخص و سرشناس با لباس های مجلل جا گرفته و در میان خش خش پارچه های ابریشمی، ساتن و مخمل و صدای بادبزن های دستی با یکدیگر پچ پچ کرده و می خندیدند. درست است که سایت جدید همسریابی آغازی نو از آخرین مد پاریس تبعیت نکرده بودند با وجود این منظره بسیار جالبی در سايت آغازي نو لژ ها به وجود آورده بودند. نمایش جواهرات گرانبها چشم ها را خیره می کرد. الماس های درشت، مروارید های اصل، یاقوت و زمرد، و زنجیرهای طلا از هر گوشه ای به چشم می خورد. چند نفر از خانم ها که تمایلی به شناخته شدن نداشتند بصورت خود ماسک زده بودند. هرچند که سایت همسریابی آغازی نو یک سعی بیهوده بود چون از اطراف ورود به سایت آغازی نو را بنام صدا می کردند.