سایت توران 81 جدید هم مستقیما به طرف ایزابل رفت
سايت توران 81 خوش آمد گویی های غیر مشخص مخصوص آقایان اشرافی بود که به همه هنرپیشه ها عرضه می شد و ایزابل نمی توانست به آن ایرادی وارد کند و خود را رنجیده نشان دهد. ایزابل با تکان دادن مختصر سرش از دوک تشکر کرد ولی چیزی نگفت. در همین موقع سیگونیاک هم وارد اطاق رخت کن شد. سایت همسریابی توران 81 جدید لباس کامل نمایشی و ماسکی که پیشانی و بینی اش را می پوشاند در برداشت و مشغول بستن شمشیر بسیار بزرگی بود که از ماتامور به ارث رسیده بود. تار های عنکبوت از غلاف سايت توران 81 شمشیر آویزان بود. سایت توران 81 جدید هم مستقیما به طرف ایزابل رفت که با یک لبخند شیرین به سایت توران 81 همسریابی خوش آمد گفت.
ایزابل با صدایی آهسته آنقدر آهسته که سیگونیاک برای شنیدن آن مجبور شد به طرف ایزابل خم شود به سایت ازدواج توران 81 گفت:
" تو برای نمایش حاضر شده ای و من اطمینان دارم که هرگز یک کاپیتان اسپانیولی به اندازه تو گستاخ و پرمدعا نبوده است. "
دوک دو والومبروز با دیدن سايت توران 81 قوانين موجود ناخواسته قد راست کرد و با تنفر از سر تا پای سايت همسريابي توران 81 را نگریست. سایت همسریابی توران 81 بدون فیلتر به خودش گفت:
" این بایستی همان بدذاتی باشد که می گویند ایزابل در دام عشق او اسیر است. "
او از شدت خشم چیزی نمانده بود که منفجر شود چون نمی توانست تحمل کند که زنی یک دلقک ماسک زده را به شاهزاده ای مثل او ترجیح بدهد. او بعد از اولین نگاه به سیگونیاک که نشان می داد او کاپیتان فراکاس را به عنوان یک آدم قبول ندارد و از نظر سایت توران 81 همسریابی سايت توران 81 شخص یک شیئ بیشتر نیست او به همان ترتیب قبل به ایزابل زل زد، درست مثل اینکه هیچ کس دیگری غیر از سایت ازدواج توران 81 در آن اطاق نبود. ایزابل که تا حالا تمام سعی خود را به خرج داده بود که خونسردی خود را حفظ کند حالا بی اختیار دچار نگرانی و ترس شده بود و با سرعت آخرین چیزهای کوچکی که از آرایشش باقی مانده بود تکمیل کرد و یک خال مصنوعی که در آن دوره خیلی مد بود گوشه لبش قرار داد.
صندلی خود را به عقب راند که از جا بلند شود. در همین موقع فریاد ستمگر بلند شد که می گفت:
" خانم های هنرپیشه... آیا شما حاضر هستید؟ "
دوک که دید پرنده بزودی از قفس خواهد پرید نیدرنگ جلو آمد و گفت:
" با اجازه شما مادموازل. .. شما فراموش کردید که از آدمکش استفاده بکنید. "
بعد انگشتش را بدهانش گذاشت و سپس آن را در جعبه خال های مصنوعی ایزابل که روی میز قرار داشت فرو کرد و یکی از آن ها را بیرون آورد و گفت:
" اجازه بدهید من این را برای شما در جای مناسبش قرار بدهم. درست در بالای سینه های برفی شما. سیاهی این خال سفیدی سینه های شما را صد چندان می کند."
دست دوک به سایت توران 81 جدید نرسد
سايت توران 81 قوانين حمله بقدری برق آسا صورت گرفت که ایزابل فرصت نکرد که خودش را کاملا کنار بکشد و فقط تا جاییکه صندلی راحتی اجازه می داد عقب رفت که دست دوک به سایت توران 81 جدید نرسد. دوک که وقتی تمایل به کاری پیدا می کرد ممکن نبود سایت همسریابی توران 81 بدون فیلتر را از آن کار منع نمود جلوتر رفت و دست خود را به طرف سینه و گردن ایزابل دراز کرد و چیزی نمانده بود که کاری را که می خواست به انجام برساند.
در همین موقع دستی از پشت مانند یک قید فولادین بازوی سايت همسريابي توران 81 را گرفت و از ایزابل دور کرد دوک خشمناک برگشت که ببیند این چه کسی است که به خود اجازه داده که دست روی شخصی مثل او بلند کند. سایت توران 81 همسریابی متوجه شد که سايت توران 81 شخص کسی جز کاپیتان فراکاس کذایی نیست. سیگونیاک در حالیکه هنوز مچ دست دوک را با نهایت قدرت گرفته بود با متانت گفت:
" عالیجناب دوک... مادموازل به کمک شما یا هیچ کس دیگری کوچکترین احتیاجی ندارند. "
بعد کم کم فشار را از روی مچ دست دوک کم کرد و سایت همسریابی توران 81 جدید را رها نمود. والومبروز که از شدت خشم رنگش سفید شده بود و چهره اش کاملا تغییر کرده و حالت درندگی به خود گرفته بود دستی را که سیگونیاک رها کرده بود روی قبضه شمشیرش گذاشت و آن را تا نیمه از غلاف بیرون کشید. از چشمانش آتش بیرون می جست و حالت دیوانگان را پیدا کرده بود. بارون در این حال با کمال خونسردی بی حرکت ایستاده و منتظر شروع حمله بود. ولی دوک ناگهان بخود آمد و متوقف شد. فکری به ذهنش رسید که مانند دوش آب سرد روی او تاثیر کرد. توانایی خود داری سایت توران 81 جدید به او بازگشت و صورتش حالت عادی پیدا کرد و نگاهی پر از نفرت و تحقیر آمیز به سیگونیاک انداخت. دوک بیاد آورد که مقام و شان سايت همسريابي توران 81 بالاتر از آن است که با یک فرد عامی که پدرش معلوم نیست چه کسی بوده و شغلش هنرپیشگی است مبارزه کند. توهینی که از موجودی به سايت توران 81 قوانين پستی و پایینی صادر می شود به سایت ازدواج توران 81 نمیرسد.