ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل مانا
مانا
41 ساله از تهران
تصویر پروفایل رسول
رسول
42 ساله از کرج
تصویر پروفایل حمید
حمید
48 ساله از تهران
تصویر پروفایل فرزاد
فرزاد
47 ساله از تهران
تصویر پروفایل زینب
زینب
21 ساله از قم
تصویر پروفایل مریم
مریم
31 ساله از کرج
تصویر پروفایل سحر
سحر
33 ساله از قزوین
تصویر پروفایل پریا
پریا
35 ساله از کرج
تصویر پروفایل فرانک
فرانک
42 ساله از زنجان
تصویر پروفایل بدون نام
بدون نام
41 ساله از تهران
تصویر پروفایل مهدی
مهدی
33 ساله از اردبیل
تصویر پروفایل امیر علی
امیر علی
33 ساله از کرج

دانلود برنامه جدید دوست یابی

برنامه جدید دوست یابی ایفون خیمه زدو شروع کرد به قلقلک دادنم... برنامه جدید جایگزین بیتالک دوست یابی و جیغ میکشیدم تا ولم کنه ولی دست بردار نبود

دانلود برنامه جدید دوست یابی - دوست یابی


تصویر دانلود برنامه جدید دوست یابی

خندیدمو گفتم: بده مگه؟مرگه با برنامه جدید دوست یابی داشته...که به عنوانه یه ازش یاد شده! تیام: راستی یه وقتیم باید بشینیم و مفصل راجب مأموریتمون صحبت کنیم... سری به نشونه ی تأیید تکون دادم...بارونم دیگه نم نم نبود و تند شده بود. تیامم یه نگاه به آسمون کرد و گفت: پاشو پاشو، الانه که لیچه آب شیم...برنامه های جدید دوست یابی نرم افزار جدید دوست یابی گرفتمو پاشدم و اومدیم

دستامو رو به برنامه جدید جایگزین بیتالک دوست یابی ایفون

که بریم سمت ویلا که گفتم: واسا واسا تیام واستاد و با تعجب نگام کرد که برگشتم سمت دریا و دستامو رو به برنامه جدید جایگزین بیتالک دوست یابی ایفون بلند کردم و داد زدم!!! بعدم برنامه جدید دوست یابی سمت تیامو یه نگا کوچولو بش کردم و پریدم تو... چند دقیقه بعد من تیام وارد شد و درو بست...

رو اولین مبل نشستم و بهش خیره شدم که گفت: چه زود برنامه جدید دوست یابی ایفون! پاشو پاشو شام درست کن ببینم بلدی!!! خندیدمو از جام پاشدمو گفتم: تا چی باشه؟ تیام: زرشک پلو با مرغ ابروهامو بالا انداختم و گفتم: اوه چه خوش اشتهام هس، پررو رفتم تو آشپزخونه که تیامم پشته سرم اومد و گفت: بنده در خدمتم لبخندی بهش زدمو هر دو مشغول آشپزی شدیم؛حدود ٢ ساعت بعد آماده شد. خودم رفتمو میزو چیدم و غذارو کشیدم و برنامه های جدید دوست یابی صدا زدم...اومد روبه روم نشستو با شوخی و خنده زرشک پلو با مرغو خوردیم! بعدشم با هم میزو جمع کردیم و ظرفارو شستیم...هیچوقت چنین صحنه هایی رو تصور نمیکردم...هیوقت فکر نمیکردم که امشبو با تیام شام بخورم.

رفتمو نشستم رو یه برنامه جدید دوست یابی ایفون که تیامم اومد و رو مبل کنارم نشست و گفت: آخیش، چقد خوشمزه بود! دستم درد نکنه... کوسنو از رو مبل برداشتمو پرت کردم سمتش که با یه حرکت کرفتشوزد زیر خنده.چشامو ریز کردم و گفتم: بچه پررو...خوبه بیشترشو من درست کردم. تیام: فرق نداره عزیزم، منو تو نداریم که! خب حالا...ببینم تو ادرس اینجارو از کجا گیر آوردی؟ تیام: خواهر زن گرامی از حرفش خندم گرفت و لپام گل انداخت که گفت: اووو خجالت نکش که اصن بهت برنامه جدید دوست یابی یه چشم غره رفت و ادامه داد: هنوز نرم افزار جدید دوست یابی حاضر جوابیاتو یادم نرفته خندیدمو هیچی نگفتم که یهو یادم افتاد و اومدم جلو و گفتم: چی راستی گفتی برنامه جدید جایگزین بیتالک دوست یابی بهت آدرس داده؟ تیام با بیخیالی پاشو رو پای دیگش انداخت و گفت: اوهوم طهورای دهن لق، دارم براش تیام: چیکارش داری؟؟

به زور گرفتم ازش به هر حال نباید ادرس اینجارو به غریبه میداد تیام اول تیکه ی حرفمو نگرفت و سری تکون داد ولی بعدش موشکافانه تو چشام نگا کرد و گفت: چی؟ لبمو گاز گرفتمو از جام پریدم و دویدم از پله ها بالا... تیامم اومد دنبالم...بدو بدو کله پله هارو طی کردم و رفتم تو یه برنامه جدید دوست یابی ایفون و اومدم درو ببندم که پاشو گذاشت لای در... تقلا کردم تا نذارم بیاد تو ولی چون زورش از من بیشتر بود، درو باز کرد و اومد تو...یه لبخنده مرموزم رو لباش بود برنامه جدید دوست یابی یه قدم میرفتم عقبم و اونم یه قدم جلو...

برنامه جدید جایگزین بیتالک دوست یابی و جیغ میکشیدم

تا افتادم رو تخت و اونم اومد و برنامه جدید دوست یابی ایفون خیمه زدو شروع کرد به قلقلک دادنم... برنامه جدید جایگزین بیتالک دوست یابی و جیغ میکشیدم تا ولم کنه ولی دست بردار نبود تا بالاخره خودش خسته شد و رفت کنار دسمو رو دلم گذاشته بودم و با حرص نگاش میکردم که گفت: اینم تنبیهت که دیگه به من نگی غریبه!!! تلافی میکنم حالا نرم افزار جدید دوست یابی یه شکلکه با مزه به نشونه ی بیشین بینیم بابا در آورد و بعدش گفت: ببینم تو خوابت نمیاد یکم فکر کردمو جواب دادم: چرا... تیام: خب پس بخواب تو اینجا، منم میرم برنامه هاي جديد دوست يابي روبه رویی...کاری داشتی صدام بزن! بعدم از رو تخت بلند شد و

مطالب مشابه