شب چون کارامو کرده بودم و اپلیکیشن رل یابی سر شب بود از جام بلند شدمو یه بلوز شلوار طوسی ورزشی پوشیدم و از هتل زدم بیرون...هوا امشب خیلی خوب و گهگاهی یه باد خنک میومد، دریام گاهی اروم بود و گاهیم موج میزد... برنامه رل یابی داشتم کنارش راه میرفتم که احساس کردم یکی داد زد کمک!! صداش ظریف و برنامه رل یابی ایرانی رایگان بود، اطرافمو نگاه کردم و رفتم دنبال صدا که دیدم دستش از آب اومد بیرون...با سرعت تمام دویدم تو آب و رفتم جلو تا رسیدم بهش...دستمو بردم زیر آب و بغلش کردم و کشیدمش بالا...
برنامه رل یابی ایرانی بسته بود
برنامه رل یابی ایرانی بسته بود ولی صورتش...ای..اینکه طنین بود! چشام از تعجب گرد شده بود...چند بار صداش زدم ولی جواب نداد...نفس نفس زنان از آب اومدم بیرون و نشستم رو ماسه ها و طنین و تو بغلم نگه داشتم...اپلیکیشن رل یابی آب خورده بود نفسش بالا نمیومد...چند بار با برنامه رل یابی تصویری با هم دستام تخت سینش فشار وارد کردم تا آبایی که خورده و پس بده...بعد کلی تلاش چند باری سرفه کرد ولی چشاشو باز نکرد! وقتی اطمینان پیدا کردم که نفس میکشه از زیر سرش و زانوهاش گرفتمشو بلندش کردم و بردمش تو هتل...
چند تا از مهماندارای برنامه رل یابی ایرانی رایگان جلومو گرفتنو پرسیدن چیشده تا پزشک خبر کنن ولی گفتم که حالش خوبه و به کارشون برسن...از پله ها رفتم بالا و بردمش تو اتاقه خودم و گذاشتمش رو تخت... تموم لباساش خیس بود و بدنش میلرزید...دستی تو موهام کشیدمو با کلافگی عرض اپلیکیشن رل یابی طی کردم...برنامه رل یابی میذاشتم با همین لباسا بخوابه که تا صبح سرما میخورد! از طرفی من چجوری لباساشو عوض برنامه رل یابی رایگان کشیدمو چند بار تو اتاق به صورت رفت و برگشت راه رفتمو تصمیم خودمو گرفتم
برنامه رل یابی ترکیه کمرش آوردم
رفتم سمتشو آروم تیشرتشو از برنامه رل یابی ترکیه کمرش آوردم بالا و رومو کردم اونور و از تنش کشیدم بیرون... واسه من مشکلی نبود اما شاید اون دلش نخواد که بدن لختشو من ببینم!
دستمو بردم سمت شلوارکشو دکمشو باز کردم و چشای خودمم بستمو از پاش در آوردم و رفتم سمت کمدم...یکی از تیشرتای خودم که از همه کوچیکتر بود و براش حکم پیرهنو داشت آوردمو با بدبختی تنش کردم و بعد پتورو کشیدم روش. خودمم بالشمو برداشتم و رفتم رو زمین پایین تخت خوابیدم... "برنامه رل یابی" صبح با احساس کمردرد شدید از خواب بیدار شدم...اپلیکیشن رل یابی باز کردم و اول اطرافو نگاه کردم و اومدم دوباره بخوابم که یهو با چشای متعجب نشستم رو تخت و دوروبرمو موشکافانه دید زدم!! اینجا دیگه کجاس؟من چرا اینجام اخه؟ برنامه رل یابی ایرانی مغزم فشار آوردم دیشب...دیشب چه اتفاقی افتاد!! . .تا جایی که یادم میاد رفتم تو دریا و بعد...بعد داشتم غرق میشدم ولی بعدش...یادم نمیاد...
برنامه رل یابی ایرانی رایگان نمردم؟؟چرا زندم و اینجام پس؟ اومدم از تخت برم پایین که دیدم تیام رو زمین خوابیده...تیام! برنامه رل یابی رایگان...پس کار اون بوده اون نجاتم داده، واسه بار دوم نجاتم داد همینطور داشتم اتفاقارو با خودم مرور میکردم که چشمم به لباسای تنم افتاد...عه این چیه، چقد بزرگه، نکنه تیشرت تیامه!! پس لباسای خودم کوش...عصبی شده بودم برنامه رل یابی رایگان لباسامو عوض کرده بود، به چه حقی نکنه کاری کرده باشه! برنامه رل یابی ترکیه خودم تشر زدم، اه برنامه رل یابی ایرانی رایگان اگه میخواست کاری کنه مرض داشت تورو بذاره رو تختش و خودش بره رو زمین؟ یکم فکر کردم و دیدم آره نامردیه که راجبش اینجوری فکر کنم، آروم از تخت رفتم پایینو اومدم برم بیرون که صداشو شنیدم: برنامه رل یابی تصویری با هم: کجا؟ -تو بیداری؟ تیام: کجا میری تو؟بهتری؟