همین الان هم بدون آرایش خوا ستنی شدی. وای به حال آهنگ شلوار پلنگی 4 شب. خودش هم هی عقب و جلو میرفت و با ل*ذ*ت به لباسش چشم دوخته بود اینقدر عقب و جلو رفت که اگه تا یه دقیقه دیگه دست بر نمیداشت یکی میزدم توسرش. لباسش رو درآورد با دقت تا زد گفت: تا نزن. به یه چوب لباسی آویزون کن - باز هم میدم اتو شویی. بعد هم لباس من رو از تو پلاستیک در آورد و گفت: تو هم بپوش، ببین چه کار کرده. - نه آهنگ شلوار پلنگی 4 ریمیکس با صدای بچه. من که از همون روز پروو خورد تو ذوق. همون توی جشن میپوش.
آهنگ شلوار پلنگی 4 وحید مرادی ریمیکس موبایلت داره
الان حالش رو ندارم. - بپوش دیگه. دوست دارم الان ببین. خاله شیوا از اون پایین داد زد: آهنگ شلوار پلنگی 4 وحید مرادی ریمیکس موبایلت داره مدام زنگ میزنه لباس رو روی تخت انداخت و گفت: حتما نیما س. تا تو بپوشی من امدم لباسم رو توی دست رفت از سنگ دوزیهاش خیلی خوشم اومد. هنوز لباس توی دست بود که آهنگ شلوار پلنگی 4 اومد تو. - آهنگ شلوار پلنگی 4 ریمیکس با صدای بچه که هنوز نخوشیدی - تو یاد نگرفتی قبل از وارد شدن به جایی باید در بزنی. - از قصد این کار رو کردم. می خواست تن و بدنت رو ببین - تو آدم بشو نیستی - بپوش دیگه - حالا نمیشه رضایت بدی، بخدا اصلا حوصله اش رو ندارم. نه نمیشه. توی جشن این قدر آدم دور و برم ریخ ته که تو توش می. آهنگ شلوار پلنگی 4 ترکی من برم پایین ببین خاله چه کارم داره. امدم پوشیده باشی ها. - آهنگ شلوار پلنگی 4 وحید مرادی ریمیکس رو اینجا نکاری. - نه زود بر میگردم.
در رو پشت سرش بست و مانتو و روسری و البته بلوز و شلوارم رو در آوردم. همون پشت در لباس رو پوشیدم. مطمئنا کیپ تن بود چون کمی سخت به تن رفت. از پشت در کنار امدم و به سمت آهنگ شلوار پلنگی 4 وحید مرادی که سمت راست اتاق بود رفت. دست رو بردم پشت و زیخ رو یه کم کشیدم بالا. اما فقط چند سانتی. فکر کنم توی این چند روز چاق شده بودم. چون زیپ بالا نمیرفت. قدم اول یه رژی درست و حسابی در حد مرگ. کج ایستادم تا بتونم از آینه ببین و زیخش رو بالا بکشم. همون موقع در باز شد. همونطور که پشت به آهنگ شلوار پلنگی 4 بود گفت
آهنگ شلوار پلنگی 40 بود با دست جلوم آوردم
تو دوباره مثل او نر سرت رو انداختی پایین و در نزده اومدی تو. موهای بلندم رو که دم اسبی کرده بودم و آهنگ شلوار پلنگی 40 بود با دست جلوم آوردم و گفت: حالا بجای دید زدن بیا این زیپ رو بکش بالا. ....
آهنگ شلوار پلنگی 4 ریمیکس با صدای بچه زود باش. .. در رو بست. گفت: فکر نکنم مامان رضایت بده این لباس رو بپوش. بر گشت طرفش وا. ..این دیوونه کم داره. ...پس کجا رفت. لباس رو به طرف جلو چرخوندم و زیخش رو دادم بالا و به زور چرخوندمش. چند ضرب به در خورد و در باز شد. آهنگ شلوار پلنگی 4 وحید مرادی ریمیکس د ستش رو به کوبید و گفت: وای آهنگ شلوار پلنگی 4 ترکی عجب چیزی شدی - مرض مثلا که چی رفتی دوباره اومدی - خب خاله کارم داشت. - حالا اگه همون موقع آهنگ شلوار پلنگی 4 وحید مرادی من رو میبستی، دیرت میشد - اون موقع که تو لباس تنت نکرده بودی که من زیخش رو بالا بکش - ا ا ا. ...مگه تو همین پنج دقیقه پیش بر بر من رو نگاه نکردی بعد مثل جن ها غیبت زد. آهنگ شلوار پلنگی 4 جلو تر امد و گفت: چی میگی م*س*تانه. .! من از همون موقع که تو رو لباس به دست دیدم تا حالا نیومدم بالا. حالا هم امدم بگم زودتر لباست رو بپوش چون آهنگ شلوار پلنگی 4 از وحید مرادی اومد خونه. مثل یه یخ آب شده وا رفت. محکم کوبیدم رو صورت.