بتونم فلنگو ببندم افتادن رومو شروع کردن به آهنگ تولدت مبارک از رضا بهرام دادنم از خنده اشکم دراومده بود و افتاده بودم به التماس که دانلود آهنگ تولدت مبارک عشقم تمنا بالخره دست از سرم برداشتن و افتادن کنارم نفسمو فوت کردم از جام بلند شدم رو به تمنا گفتم: اگه منم که نمیزارم ارتان دیگه نگاتم بکنه رو به محیا هم تند تند گفتم: نمیزارمم اهنگ تولدت مبارک عشقم جدید ۱۴۰۱ بیاد توی وحشیو بگیره از جاشون باحرص پریدن که سریع گورمو گم کردم از جلو چشاشون!!!! با صدای مامان چشامو باز کردم مامان_هستی جان چرا اینجا خوابیدی کشو قوسی به بدنم دادم و نشستم رو مبل...اخ گردنم...الهی درد بگیرین ورپریدها... مامان نشست کنارمو همونجوری که گردنمو ماساژ میداد گفت: صددفعه نگفتم رو مبل نخواب؟
آهنگ تولدت مبارک از رضا بهرام میگیر
- آهنگ تولدت مبارک از رضا بهرام میگیره مامان جان دانلود آهنگ تولدت مبارک عشقم چرا تو اتاقت نخوابیدی؟ محیا با خنده از تو اشپزخونه اومد بیرونو گفت: توضیح بده هستی جان چشم غره ای بهش رفتم و گفتم: چیزی نیست مامان بچها نمیزاشتن بخوابم اومدم اینجا خاله ثریا با دیس برنج رفت سمت میز و گفت: باز این دوتا تورو اذیت کردن هستی؟ سرمو مظلوم تکون دادم که خاله بااخم گفت: دانلود آهنگ تولدت مبارک بهنام بانی به حسابشون میرسم عزیزم تو غصه نخور نیشم باز شد که متوجه تمناو دانلود آهنگ تولدت مبارک بهنام بانی شدم...
- جلوی در اشپزخونه بااخم نگام میکردن...چشامو چپ کردم وزبونمو تااخرین حد اوردم بیرون که بیشتر حرصشون گرفت...مامان اروم باخنده گفت: من که میدونم پشت این چهره مظلومی که به خودت گرفته بودی کیه کمتر این دوتا رو اذیت کن خندیدم و گفتم: چشم.دانلود آهنگ تولدت مبارک عشقم اینا کجان؟ قبل از جواب دادن مامان در باز شد و باباو عموفرزادو عمو کامران اومدن تو عمو کامران درحالی که باعجله میرفت سمت میز گفت: وای من گشنمه بیاین بخوریم همه باخنده رفتیم نشستیم پشت میز مشغول خوردن غذا بودیم که بابا گفت: هستی جان اهنگ تولدت مبارک عشقم جدید ۱۴۰۱ میدونه ما اومدیم؟
آهنگ تولدت مبارک از رضا بهرام اسمش نزدیک بود
آهنگ تولدت مبارک از رضا بهرام اسمش نزدیک بود نیشم شل بشه که زود جلوشو گرفتم و گفتم: نه بابایی خبرنداره امروز که صبح دانشگاه رفتیم و نمیدونستیم شما میاین بعد ازاونم که ندیدمش بهش بگم بابا سری تکون دادو گفت: خیلی پسر خوبیه! نمیدونم چرا ولی مهرش به دلم نشسته.نظرتو چیه باران جان؟ مامان لیوان نوشابه رو داد دستم و گفت: منم نظرم همینه واقعا پسر خوب و اقاییه افسانه میگفت بردیا دوست نداره تو شرکت دانلود آهنگ تولدت مبارک بهنام بانی داشته باشه و میخواد رو پای خودش وایسه اما بخاطر اصرار افسانه و شوهر مجبوره بعد از تموم شدن درس بره جای باباش بابا_لیاقتشو داره پسر با جنمی ایه و مطمئنا ازپسش برمیاد سرمو انداختم پایین و با غذام مشغول شدم اما ته دلم داشت قیلی ویلی میرفت...
مامان اینا که اهنگ تولدت مبارک عشقم جدید ۱۴۰۱ رو دوست دارن حتما کارا زودتر حل میشه و زودتر منو بردیا 'ما' میشیم محیا کنار گوشم گفت: دانلود آهنگ تولدت مبارک عشقم دقیقا تو یه جاییت عروسیه نه؟ سقلمه ای به پهلوش زدم که باخنده خودشو کشید عقب!!! بعد از خوردن غذا با تمناو دانلود آهنگ تولدت مبارک بهنام بانی ظرفارو شستیم که طنازوساغر اومدن خونه...ظاهرا از صبح بیرون بودن...بعد از سالم و احوالپرسی با مامان اینا رفتن آهنگ تولدت مبارک از رضا بهرام.... ماهم با سینی چایی رفتیم پیششون و یک ساعت بعد همه رفتن تو اتاقشون برای ین بار شماره اهنگ تولدت مبارک عشقم جدید ۱۴۰۱ رو گرفتم که بازم رد داد...با حرص خواستم اس براش بنویسم که خودش بهم اس داد " "بیا کنار در حیاط پشتی اخمامو جمع کردم و گوشیو پرت کردم رو تخت و جلوی آینه وایسادم با حرص گفتم: خوبه هر دفعه مامان بابای من میان اقا هرشب منو میببنه) اداشو دراوردم