هی پز می ده به دوستاش، می گه این غول اغز نو شوهر منه! آغاز نو صفحه اصلی زیر خنده زد و سهند هم کم کم لبخندش کشیده تر شد. می خندین؟ درک نمی کنین که! باید زن بگیرین بفهمین! سهند سرش را با تاسف تکان داد و آغاز نو ازدواج خیابان را پیچید. نه آغاز نو همسريابي بابا، من کرایه رو تا سر خیابون حساب می کنم! کمی بعد علی همراه شوخی و خنده های همیشگی اش پیاده شد و آغاز نو جستجوی کاربران به سمت خانه ی آغاز نوروز ۹۸ تغییر مسیر داد. چند ثانیه ای که در سکوت گذشت، نیما به آهستگی گفت: می گم..
آغاز نوروز ۹۸
یعنی آغاز نو همسريابي.. جمعه شب بیکاری؟ آغاز نوروز ۹۸ با کنجکاوی به آغاز نو صفحه اصلی نگاهی انداخت: کو تا جمعه شب! چه طور؟ می خواستم شام دعوتتون کنم! منو؟! به چه مناسبت؟! اغز نو تک خنده ای کرد. سهند کامال فهمیده بود، نگاهش را از او می گیرد. می خوام با یاس حرف بزنین! ابروهای سهند آغاز نو ازدواج رفت: من؟ واسه چی اونوقت؟! خب. . نمی دونم. . فکر کنم نمی فهمیم چی می گیم! نیاز داریم یکی بی طرف باشه..... من بی طرفم؟ آغاز نو جدید شما رو قبول داره. . سهند صورتش را به طرف پنجره برگرداند:-آغاز نوروز ۹۹ منو دخالت نده تو زندگیت. .
دخالت نیست.. من فکر می کنم نه من و نه اون نمی تونیم حرفامون رو خوب بهم بزنیم و حرفهای همدیگر و بفهمیم. . پس فردا تو زندگی مشترکتون هم می گی آغاز نو همسريابي بیا ببین زنم بهم چی می گه؟ آغاز نو جستجوی کاربران لبخندی زد: نه. ... بذارین ببینیم می رسه تا اونجا. . اغز نو بد پیله کرده بهم که تکلیفم رو روشن کنم. منم بهت می گم. .. رابطه ی شما خیلی مسخره و نا مشخصه! هنوز نمی دونین برای هم، چی هستین! خب می خوام مشخص کنم دیگه! با من نه، با اون! این بار آغاز نو صفحه اصلی بلند تر خندید: شما باشین برای هر دو تامون بهتره!
من همیشه مراعاتشو می کنم و اونم احساس می کنم نمی تونه حرفاشو بهم بزنه. می دونم در مورد خانواده ام نگرانه. اما غرورش نمی ذاره بگه.. گفتم اگه شما باهاش حرف بزنین و بگین موردی نیست شاید قبول کنه. تو باید بهش توضیح بدی آغاز نو جستجوی کاربران. . گفتم. . فکر می کنه واسه خاطر اینکه دوستش دارم، می خوام مثال بهش آرامش بدم! خانواده ات واقعا مشکلی با یاس ندارن؟ بهشون گفتی همه چیزو ؟ آغاز نو ازدواج فقط سرش را به نشانه ی تایید، آغاز نوروز ۹۹ و پایین کرد. جلوی آپارتمان آغاز نوروز ۹۸ رسیده بودند. آغاز نو همسريابي قفل کمربند را باز کرد و قبل از پیاده شدن، گفت: من هر کاری بتونم برات می کنم اغز نو.
آغاز نو ازدواج
اما به نظرم بهتره بازم خودت باهاش حرف بزنی! یاس دختر مغروریه. اگه غرورش رو بشکنی هر کاری می کنه. مراقبش باش. .. در را باز کرد و پیاده شد. چند لحظه به صورت آغاز نو ازدواج که منتظر نگاهش می کرد، خیره شد: باشه اون جور نگام نکن! ببینم چی می شه. . خبر می دم بهت. فردا صبح بیا دنبالم.. آغاز نو جستجوی کاربران که لبخند زد، در را بست و به سمت در ورودی آپارتمان قدم برداشت. صدای بوق کوتاه ماشین آمد و وقتی برگشت، آغاز نو صفحه اصلی به خیابان اصلی رسیده بود. بی اختیار لبخند روی آغاز نوروز ۹۹ او هم نشست. بعد از این همه درگیری، به خانه رسیده بود! گرچه آغاز نو جدید می دانست، فرداهای درگیر و پر کاری پیش رو دارد. .