تعقیبتون کنم. به جدیدترین برنامه دوست یابی در ایران حرفش که رسید اخم کردم. دوست نداشتم کسی زیر نظرم بگیرد و جدید ترین برنامه چت و دوست یابی آدم تا این لحظه تمام کارهایی را کرده بود که من دوست نداشتم. -جدیدترین و بهترین برنامه دوست یابی که وارد این کافه شدین..جدید ترین برنامه دوست یابی فکر کردم با کسی قرار دارین ولی وقتی کمی منتظر شدم و دیدم تنها هستین و دارین کتاب می خونین به خودم جرات دادم و منم وارد کافه شدم. خیلی غرق کتابتون شده بودین نمیخواستم مزاحمتون بشم...
جدید ترین برنامه های دوست یابی وقتی دیدم
جدید ترین برنامه های دوست یابی وقتی دیدم حتی متوجه پیشخدمت نشدین کنجکاو شدم بدونم چه چیز این کتاب جدیدترین برنامه دوست یابی در ایران توجهتون رو جلب کرده که جدید ترین برنامه دوست یابی از اطراف غافل شدین. دستهایم را زیر چانه ام گذاشتم و کمی خودم را جلوتر کشیدم. با دقت به اجزای صورتش نگاه کردم...ذهنم داشت باز هم شیطنت میکرد و میخواست دوباره چهره اش را از زیر نظر بگذراند. اما این اجازه را بهش ندادم و حواسم را جمع سوالی که میخواستم بپرسم، کردم. -میشه بپرسم برای چی انقدر کنجکاو شدین که دنبالم راه افتادین و تا اینجا اومدین؟
چون ازتون خوشم میاد! جدیدترین برنامه دوست یابی ایفون شدم. در حدی که دستانم از زیر چانه هایم به پایین افتادند و کمی تعادلم را از دست دادم. انتظار این جواب را نداشتم. میدانستم پررو و گستاخ است اما تا این حدش را؛ حتی تصور نمیکردم! چند وقت بود من را شناخته بود؟ این بار چندم بود که مرا می دید؟ یعنی همین زمان کوتاه کافی بود برای اینکه بخواهد از من خوشش بیاید در حدی که وقتش را صرف راه افتادن دنبال من بکند؟ جدیدترین برنامه دوست یابی در ایران به چشمهایش خیره شده بودم. به صورتی که هیچ آثاری از شوخی در آن دیده نمیشد.
حتی آثار گستاخی هم نداشت، جدیدترین برنامه دوست یابی ایفون تا دلت بخواهد جسارت و اعتماد به نفس در میان صورتش نشانده بود. نمیدانستم باید چه واکنشی نشان بدهم. چه حرفی بزنم و از کدام کلمات استفاده کنم.
جدید ترین برنامه چت و دوست یابی تقریبا بلبل زبانی بودم
جدید ترین برنامه چت و دوست یابی تقریبا بلبل زبانی بودم و خیلی وقتها جوابی در آستینم داشتم اما امان از وقتهایی که حتما باید یه چیزی بگویم. جدید ترین برنامه دوست یابی میشد زبانم و کلیدش را در میان هیاهوی افکارم گم میکردم. نمیدانم در حاالت صورتم چی دید که خودش برای گفتن حرفی و شکستن این سکوتی که داشت عذاب آور و کشنده می شد پیش قدم شد. -شاید شما فکر کنین من دوباره یک معذرت خواهی بهتون بدهکار شدم بابت رک گوییم! اما این بار این رو به جدید ترین برنامه های دوست یابی نمیگیرم.
جدیدترین برنامه دوست یابی ایفون از همون روزی که توی جشن شما رو دیدم ازتون خوشم اومد. اهل نقش بازی کردن و لوس بازی و ادا اطوار نیستم و ترجیح میدم اگر حرفی دارم به زبون بیارم و جدید ترین برنامه دوست یابی باشه برای داشتن کسی تالش کنم. از همون روز ازتون خوشم اومد و وقتی به طور اتفاقی جلوی دانشگاه دیدمتون احساس کردم که تمایل دارم باهاتون بیشتر آشنا بشم. اگر امروز هم نمی دیدمتون به طور قطع میومدم سراغتون...من آدمی نیستم که بدون اینکه به خودم فرصت بدم، از کنارش بگذرم. و از نظر من شما اصال گذشتنی نیستین...و من حتما برای جلب نظرتون جدیدترین برنامه دوست یابی در ایران خواهم کرد. جدید ترین برنامه های دوست یابی این تالش به هر قیمتی که باشه! چشمکی که زد شوک دیگری بهم وارد کرد. چقدر نسبت به رفتارهایی که نشان می داد ذهنم حساس شده بود. هرچه بیشترپیش می رفت بیشتر گیج میشدم. و افکارم درهم تر! جدیدترین و بهترین برنامه دوست یابی آفتاب مهتاب ندیده ای نبودم اما آدمی مثل اهورا نیک سرشتی که مقابلم نشسته بود و از قضا دوست برادرم بود، به مسیرم نخورده بود. لبهایم را کمی تر کردم و سعی کردم کلمات را در ذهنم کنار هم بچینم.