ما بیشتر از هر چیز میل داشتیم که کار جستجوی کاربران همسریابی آغاز نو را به تعویق بیاندازیم و اینکار را طوری انجام بدهیم که امکان نداشته باشد که مسبب این تعویق فرد یا گروهی، مشخص شود. حتی کسانی که کار آنها سایت همسریابی آغاز نو پیامهای من بود و این کار یک کار سبک محسوب میشد تا سر حد امکان کند و سر فرصت کار میکردند. هر یک از ما حالا بصورت یک سایت همسریابی آغاز نو پیامهای من در آمده بود و البته این خاصیت تا همین روز ادامه دارد. کدامیک از ما در اوایل جوانی به این ترتیب کار نکرده ایم؟
از سایت همسریابی آغاز نو پیامهای من
ما امید به فرار را هم کاملا از دست نداده بودیم. ما فکر میکردیم که اگر قدری شانس بیاوریم، از سایت همسریابی آغاز نو پیامهای من راهی برای گریز ما پیدا خواهد شد. ولی این را هم میدانستیم که بعد از دو سه مایل اولیه چیزی که ما احیاج خواهیم داشت اطلاعات خواهد بود. این اطلاعات میتوانست بصورت یک نقشه باشد. برای من همیشه دانستن اینکه من در کجا هستم اهمیت اساسی داشت. من احتیاج داشتم که محل دقیق خود را در روی یک ثبت نام سایت همسریابی آغاز نو پیدا کرده و اطلاعات اضافی از قبیل اینکه در اطراف من چه میگثرد و چه چیزهائی وجود دارد بدست بیاورم.
از تمام افرادی که در این قرار گاه حضور داشتند بطور طبیعی مسؤلیت ساختن و پرداختن ثبت نام در سایت همسریابی آغاز نو بعهده من بود. بعنوان کسی که مسئول ساختن و چاپ کردن علائم بود من اجازه داشتم که مداد و کاغذ داشته باشم. من از روی میز یک کاغذ سفید بزرگ به ابعاد نیم متر مربع برداشتم. در انبار به کتابی برخورد کردم که اطلاعات مفیدی در باره جنوب شرقی آسیا و تایلند در آن بود. من این جستجوی کاربران همسریابی آغاز نو را به امانت گرفته و سر فرصت تمام قسمت های آنرا که ممکن بود بدرد ما بخورد کپی کردم. اطلاعات مفیدی هم از رانندگان ماشین های باری که در اطراف خط آهن جدید رفت و آمد میکردند بدست آورده و آنها را هم در فرصت مناسب بر روی پیاده کردم.
در این ثبت نام در سایت همسریابی آغاز نو
من در این ثبت نام در سایت همسریابی آغاز نو مسیر خط آهن را هم مشخص کرده چون اطلاعات مربوط به مسیر راه آهن چیزی نبود که بتوان پنهان کرد. خط آهن در مسیر خود از کنار رودخانه عبور میکرد و اگر در مسیر فرار خود مابین این دو حرکت میکردیم پیوسته امکان بدست آوردن غذا و آب برای ما امکان داشت. ساختن و پرداختن ثبت نام در سایت همسریابی آغاز نو لذت های خودش را برای من داشت. این از نظر من یک کار هنری محسوب میشد و من با کمال دقت آن را مخفی کرده و کار روی آن را در خفا انجام میدادم. این پنهان کاری برای ما یک عادت ثانوی شده بود و من اینکار را از روی غریزه انجام داده و در آنموقع بفکر خطری که مرا در صورت کشف این ثبت نام سایت همسریابی آغاز نو تهدید میکرد نبودم.
کسی ما را از کشیدن منع نکرده بود ولی در عین حال شک نبود که در صورت لو رفتن با خطری جدی روبرو میشدیم. من ثبت نام سایت همسریابی آغاز نو را با دقت لوله کرده و در یک نی جا داده بودم. این نی در رختخواب من جا سازی شده بود. در ثبت نام سایت همسریابی آغاز نو نام محل های مختلف، مرزهای تایلند و رودخانه های آن مشخص شده بود. این کاغذ بعد از مدتی که من در روی آن کار میکردم لبه هایش خراش برداشته و در اثر رطوبت شکل و شمایل نقشه های قدیمی را بخود گرفته بود.