من ترجیح میدم تو کارای زنان آماده برای ازدواج موقت دخالت نکنم
به خودم اومدم... ترجیح دادم بگم : خانم شایسته من ترجیح میدم تو کارای زنان آماده برای ازدواج موقت دخالت نکنم، اخه علاقه که احباری نمی شه! اولا که علاقشون اجباری نیست و آرتانم دوسش داره! فقط پسرم یکم مغروره! دوما یعنی الان داری رومو زمین میندازی؟ نفسمو فوت کردم بیرون. اگه شد سعیمو می کنم اما فکر نمی کنم کار خاصی از دستم بر بیاد! با خنده گفت خواستن توانستنه دخترم!!! یه نفر واسش میس کال انداخت زن آماده ازدواج موقت با هممون خداحافظی کرد و رفت و منم شالمو گذاشتم و تا دم در همراهیش کردم.
هرچی باشه مادر زنان آماده برای ازدواج موقت دیگه!
خانمهای آماده ازدواج موقت: دلارا خوب با آسمان خانم جور شدی... هرچی باشه مادر زنان آماده برای ازدواج موقت دیگه! تو می دونستی؟؟ بعله می دونستم... به خاطر همینم شما دو تا رو با هم تنها گذاشتم تا صحبت کنین. چشامو ریز کردمو گفتم: مثلا که چی بشه؟؟؟ هیچی، باز من یه چی میگم و تو تهش میگی خفه، چرت نگو! پس از اول لال شم بهتره! به هرحال با دیوانه ها بحث نکردن به نفعمه!!! به من میگی دیوانه؟!! نه، با عسل بودم! عسل :وا! لیست زنان اماده ازدواج موقت؟ از جون من چی می خوای!
وا لیست زنان اماده ازدواج موقت! چرا قیافتو اینجوری میکنی؟!
زنان آماده ازدواج موقت هم با حرکات صورت بهش فهموند که بیخیال شه. عسلم گویا آی کیوش پایین بود. چون داشت با تعجب به خانمهای آماده ازدواج موقت که در حال گزیدن لبش و چشمک زدن بود نگاه می کرد. وا لیست زنان اماده ازدواج موقت! چرا قیافتو اینجوری میکنی؟! لیست زنان اماده ازدواج موقت دست از ادا در اوردن برداشت و گفت :آی کیوتم که مثل قیافت جلبکیه! عسلم شونه ای بالا انداختو گفت :من که سر از کارای تو در نمیارم. زنان آماده ازدواج موقت هم با حالت حق به جانبی به سر تاپاش نگاهی انداخت. از حرکاتش خندم گرفت...
چقدر این دوست با نمک و دوست دارم! تا رفت کارمونو تموم کنه ساعت شد هفت. با اینکه کار خاصی هم انجام نداد! از آرایشگاه که اومدیم بیرون آرتانو دیدیم که دم در واستاده بود. بانو: متنظر کسی هستی زنان آماده به ازدواج موقت؟ زنان آماده برای ازدواج موقت با جدیت گفت: اومدم دنبالتون. گفتم: اونوقت چرا؟ شما دوتا در حالت عادی دردسر سازین چه برسه به اینکه این شکلی پشت فرمون بشینین... نمی خوام مشکلی پیش بیاد و جو عروسی این دوتا بخاطر شما خراب شه! لازم نکرده چلاغ که نیستیم! خودمون می تونیم بریم. خانمهای آماده ازدواج موقت هم که حرف منو حساب نکرد و به آرتان گفت: حالا که اصرار می کنی باشه!
دست زنان آماده ازدواج موقت رو کشیدم کجا میری تو؟
دست زنان آماده ازدواج موقت رو کشیدم کجا میری تو؟ اگه طبق معمول حوصله رانندگی نداری خب من پشت فرمون می شینم! دیگه لزومی نداره این سر بارمون بشه که! ارتان :دلارا خانم شنیدما. با قیض بهش گفتم : من فکر کردم توانایی شنیدن نداری! دوباره رومو کردم سمت بانو لیست زنان اماده ازدواج موقت. با صدای ارومی گفت حالا پسره بیچاره به خاطرمون تا اینجا اومده... زشت میشه ضایعش کنیم!
زن آماده ازدواج موقت زد کنار تا جواب بده
پوفی کردمو با کم میلی گفتم : باشه! مسیر داشت با سکوت سپری می شد تا اینکه گوشی زنان آماده به ازدواج موقت زنگ خورد و زن آماده ازدواج موقت زد کنار تا جواب بده. رو به من گفت: یه درخواستی ازت دارم. با تعجب گفتم: بگو الان روژان داره زنگ میزنه تو جواب بده و بهش بگو زنان آماده به ازدواج موقت الان کار داره. منم تا رفتم لب باز کنم بگم نه گوشی رو جواب داد و رو اسپیکر گذاشت و داد دستم. با حالت بد و به قول خانمهای آماده ازدواج موقت غضب آلودی نگاش کردم! روژان: الو... عزیزم... زنان آماده برای ازدواج موقت بهم اشاره می زد تا جواب بدم...
زن آماده ازدواج موقت با لحن تیزی گفت: شما کی باشید؟
چشم غره توپی بهش رفتم صدام و صاف کردم و گفتم: ببخشید شما؟؟ زن آماده ازدواج موقت با لحن تیزی گفت: شما کی باشید؟ معمولا اونی که اول زنگ میزنه خودشو معرفی می کنه. پوفی کرد روژانم دیگه! با لحن لج دراری گفتم: ببخشید روژان جون شمارت ذخیره نبود. نشناختمت. با صدای گوش خراشی گفت: شمارم ذخیره نبود تو گوشی آرتان؟ اصن تو کی باشی احمق؟ از صداش قیافم و مچاله کردم و گفتم: نه، زنان آماده به ازدواج موقت کار داره، احمقم خودتی!
زن آماده ازدواج موقت بدون جلب توجه ادامو در اورد...
و برای جلوگیری از فحش شنیدن سریع قطع کردم. زنان آماده ازدواج موقت: ایول دلارا خوب حالشو گرفتی! که چی! ؟ زن آماده ازدواج موقت بدون جلب توجه ادامو در اورد... زیر لب شیرین عقلی نثارش کردم و رومو ازش گرفتم. زنان آماده برای ازدواج موقت: اینجوری عقده های خودتم خالی شد، من با به تیر دو نشون زدم!