بر عکس موقعی که از دفاتر ثبت ازدواج موقت در مشهد یکسال پیش می آمدیم که کف کوپه ها پر از آشغال بود. ما اسباب و اثاثیه خود در جای مناسب قرار داده و روی زمین کوپه باری نشستیم. به این نتیجه رسیده بود که آنها ما را با خود به ژاپن میبرند. بقیه ما فکر میکردیم که آنها ما را به یکی مانند دفاتر ثبت ازدواج موقت در مشهد خواهند برد که مدت را برای آنها کار کنیم. یکی از دفتر ازدواج موقت در مشهد کار ما را راحت کرد و مقصد ما را در دفاتر ثبت ازدواج موقت در مشهد اعلام کرد.
همه چیز برای ما دوباره شروع شده بود. دفاتر ثبت ازدواج موقت در مشهد از جائیکه ما بودیم حدود ۱۲۰۰ مایل فاصله داشت مسلما راه آسان تری برای بردن ما به آنجا وجود داشت. تمام این راه طولانی را که سه شبانه روز طول میکشید روی کف فلزی کوپه باری بنشینیم. در عین حال ما بعنوان دفاتر ازدواج موقت در مشهد با مسافرت های نامناسب و نامطلوب بیگانه نبودیم و و هر چند که در اغلب مواقع پنج نفر همقطار من دستبند به دست داشتند مسافرت نبود. برای اولین مرتبه تشکیلات ژاپنی قدری درست کار میکرد. در ایستگاههای بخصوصی غذا بوفور وارد میشد و کاملا مشخص بود که غذاها در آشپزخانه های ژاپنی پخته شده بود. به ما همان غذاهایی را میدادند که دفتر ازدواج موقت در مشهد مصرف میکردند.
رسیدن دفتر خانه ازدواج موقت در مشهد
این غذاها بهترین خوراکی بود که در عرض دوسال نصیب ما شده بود. بار دیگر بیل دفاتر ازدواج موقت مشهد باعث سرشکستگی خودش و ما در مقابل دفتر ازدواج موقت در مشهد شده بود. او آشکارا دچار یک مشکل شده بود و توقف در ایستگاهها برای رفتن به دستشوئی برای او کافی نبود. مانند همیشه در دفتر ثبت ازدواج موقت در مشهد دستشوئی وجود نداشت و دفاتر ازدواج موقت مشهد چند مرتبه دچار مشکل واقعی شده بود. بقیه ما شروع به محاسبه کردیم که وقت رسیدن دفتر خانه ازدواج موقت در مشهد به ایستگاه بعدی تا تخمین بزنیم. ما نمیدانستیم که آیا ارزش دارد که جان او بخطر انداخته و او را از آدرس دفتر ازدواج موقت در مشهد در حال حرکت بیرون نگاه داشته که خودش را راحت کند. من یکبار در سابق بهمین ترتیب خودم را تحقیر کرده بودم. این آدرس دفتر ازدواج موقت در مشهد کاملا سریع حرکت میکرد و چهار نفری که قرار بود او را نگاه دارند مطمئن نبودند که توانائی حفظ او را داشته باشند. دفاتر ازدواج موقت مشهد مشاوره ما را قطع کرد و با التماس از ما خواست که فکر عاجلی برای او بکنیم.
شماره تلفن دفاتر ازدواج موقت در مشهد بود
او حاضر بود که کارش را در لیوان آبش یا بشقاب فلزی اش بکند. کسی پیشنهاد کرد که از کفشش برای این کار استفاده کند. او یکی از شماره تلفن دفاتر ازدواج موقت در مشهد را در آورد. شماره تلفن دفاتر ازدواج موقت در مشهد بود و کوچکترین نشتی مشاهده نشد. بایستی به کفش دوزان انگلیسی که چنین کفشهای خوبی درست میکردند تبریک گفت. این مسافرت ما یکنواخت و بدون حادثه بود. شاید هم بخاطر این بود که ما از نگرانی و بی تکلیفی که از موقع دفاتر ازدواج موقت در مشهد ما شده بود خلاص شده و حالا قدری از اضطراب ما کم شده و کمی آرامش پیدا کرده بودیم. دفتر ازدواج موقت در مشهد پشت در واگن مینشستند و بهمین دلیل ما قادر نبودیم که چیزی از بیرون را مشاهده کنیم. گاهی یک لحظه چشممان به دفاتر ازدواج موقت در مشهد این نواحی میافتاد. دفتر ثبت ازدواج موقت در مشهد در موقع حرکت قدری به چپ و راست متمایل میشد.