ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل صحرا
صحرا
28 ساله از ارومیه
تصویر پروفایل سکینه
سکینه
38 ساله از تهران
تصویر پروفایل سودابه
سودابه
39 ساله از تهران
تصویر پروفایل دلوین
دلوین
31 ساله از تهران
تصویر پروفایل مرتضی
مرتضی
46 ساله از کرج
تصویر پروفایل فرزین
فرزین
32 ساله از تهران
تصویر پروفایل شهرام
شهرام
44 ساله از تهران
تصویر پروفایل بیتا
بیتا
37 ساله از اردبیل
تصویر پروفایل امیر
امیر
58 ساله از کرج
تصویر پروفایل مهسا
مهسا
32 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل مهران
مهران
49 ساله از شهریار
تصویر پروفایل فرناز
فرناز
44 ساله از تهران

بهترین سایت صیغه ایرانی

بهترین سایت صیغه: چهقدرخوشگله، بلدی بزنی؟ -نه بهترین سایت صیغه یابی ؛ اما یاد میگیرم. آرشام گفت: بلدنیستی برای چی خریدی؟ من فکرنمیکنم بتونی یاد بگیری

بهترین سایت صیغه ایرانی - صیغه ایرانی


تصویر بهترین سایت صیغه ایرانی

-وای ترالن خاک تو سرت خودم رو خیس کردم، بهترین سایت صیغه چهجوری بریم بیرون؟! به سمتش خیز برداشتم. -مسخره گمشو بریم! حیف دلم نمیاد؛ وگرنه به عنوان دلقک میفرستادمت توی سیرک تا مردم هم از وجودت فیض ببرن. -خفه شو ترالن تا گیسهات رو نکندم. -باشه سایت صیغه موقت رسمی حافظون صبحونه بده بخوریم و بیرون بریم. -گذاشتم روی میز برو بخور. رفتم توی آشپزخونه و یه صبحونه مفصل خوردم. بهترین سایت صیغه یابی جلوی در سالن منتظرم بود. -بدو بریم که پسرای شیراز تموم شدن. فرزانه خندید و در سالن رو باز کرد.

تو سایت صیغه موقت رسمی حافظون میگشتم

تو سایت صیغه موقت رسمی حافظون میگشتم و خرید میکردم. فرزانه دستم رو گرفت و کشید طبقه دوم که چشمم به یه مغازه افتاد که پر آالت موسیقی بود. با ذوق داخل رفتم. فروشنده یه پسرجوون بود و تا ما رو دید لبخند زد و گفت: -بفرمایید؟ بهترین سایت صیغه. ببخشید گیتارهاتون رو میارین تا ببینیم؟! -بله چند لحظه لطفا. چندتا گیتار آورد و روی میز گذاشت. از اول چشمم به گیتار سفید رنگی افتاد که با رنگ مشکی ترکیب زیبایی درست کرده بود، ازش خوشم اومد و به سایت ازدواج موقت رایگان اشاره کردم که اون رو میخوام. گیتار رو توی کیفش گذاشت و دستم داد. پولش رو حساب کردم و با بهترین سایت صیغه یابی از مغازه بیرون اومدیم. -تو مگه گیتار بلدی بزنی؟ -نه عزیزم؛ اما یاد میگیرم.

باشه، اگه خریدات تموم شد بریم خونه کارام مونده. -باشه بریم. تاکسی دربستی گرفتیم و رفتیم خونه. وقتی رسیدیم خونه بدو داخل رفتم. فرزانه هم پشت سرم میاومد و هی غر میزد: -اینهمه توی خیابونا من رو گردوندی، وایسا منم بیام دیگه! -فرزانه چهقدرحرف میزنی!

بهترین سایت صیغه یابی داره سایت صیغه موقت رسمی حافظون میبینه

بیادیگه. در سالن رو باز کردم که دیدم بهترین سایت صیغه یابی داره سایت صیغه موقت رسمی حافظون میبینه و آرشام هم با گوشیش ور میره. -سالم به اهل خونه! به مریم جون خودم، به بوزینه خانمون. بهترین سایت صیغه: سالم دخترم. آرشام: سالم جیغ جیغو. -تو بازم به من میگی جیغ جیغو؟ حال سایت ازدواج موقت رایگان خودم چهطوره؟ مریم جون: خوبم مادر! بیا چایی بخور خستگیات در بره. آرشام: تاوقتی تو به من بگی بوزینه وضع همینه.

شونههام رو باال انداختم و با ذوق روی مبل پریدم. -وای مریم جونم نمیدونی چی خریدم. -چی خریدی ؟ -صبرکن االن نشونت میدم. گیتارم رو از تو کیفش در آوردم و گفتم: -ایناهاش، گیتارعزیزم! سایت ازدواج موقت رایگان برگشت و یه نگاهی به گیتار توی دستم انداخت. بهترین سایت صیغه: چهقدرخوشگله، بلدی بزنی؟ -نه بهترین سایت صیغه یابی ؛ اما یاد میگیرم. آرشام گفت: بلدنیستی برای چی خریدی؟ من فکرنمیکنم بتونی یاد بگیری، سخته. خواستم چیزی بگم که مریم جون گفت: -خوب تو یادش میدی دیگه مادر، ناسالمتی سایت صیغه موقت رسمی حافظون فامیل تویی! -چی؟ من؟ عمرا! مامانی من حوصله آدمای خنگ رو ندارم. کلی هم کاردارم، من نمیتونم یادش بدم. -تو به من گفتی خنگ؟! نشونت میدم کی خنگه کی باهوش! وقتی یادگرفتم و روی دست تو بلند شدم میفهمی. -یه چیزی بگو که به وزنت بخوره! آخه تو بلد نیستی غذا درست کنی چهطوری میخوای گیتار رو که اینهمه دنگ و فنگ داره یاد بگیری؟ -کی گفته من غذا درست کردن بلد نیستم؟! خیلی هم خوب بلدم! -واال ما که ندیدیم. سایت ازدواج موقت رایگان گفت: -کافیه! آرشام تو یادش میدی، حرفی هم نباشه. -آخه مامانی من که کاردارم، شرکت رو چیکار کنم؟

مطالب مشابه