ورود به همسریابی آغاز نو

رمز عبور را فراموش کرده ام
تصویر پروفایل حدیث
حدیث
26 ساله از تبریز
تصویر پروفایل ایمان
ایمان
54 ساله از شمیرانات
تصویر پروفایل دنیز
دنیز
21 ساله از بیرجند
تصویر پروفایل ترانه
ترانه
42 ساله از شمیرانات
تصویر پروفایل ایران
ایران
48 ساله از کرج
تصویر پروفایل سعید
سعید
36 ساله از تبریز
تصویر پروفایل سروناز
سروناز
48 ساله از تهران
تصویر پروفایل داریوش
داریوش
28 ساله از تهران
تصویر پروفایل فاطمه
فاطمه
38 ساله از ساوه
تصویر پروفایل امیر
امیر
34 ساله از اصفهان
تصویر پروفایل امیر حسین
امیر حسین
21 ساله از تهران
تصویر پروفایل شهناز
شهناز
68 ساله از نجف آباد

بلیط چارتری سپهر ۳۶۰ جدید

علی بابا حساب کردن پول بلیط چارتری سپهر ۳۶۰ راهی بازار شدیم و هر چی میدیدیم میخریدیم. واسه خودم چندتا شال و ادکلن و لوازم آرایشی گرفته بودم

بلیط چارتری سپهر ۳۶۰ جدید - بلیط چارتری


تصویر بلیط چارتری سپهر ۳۶۰ جدید

و هی دلیل گریهم رو میپرسید. بعد یک دل سیر گریه کردن انگار میتونستم بهتر نفس بکشم و بلیط چارتری سپهر ۳۶۰ سنگینم سبکتر شده بود! شقایق با تن صدای ضعیفی پرسید: خرید بلیط هواپیما خارجی خوبه؟ بهتری؟

چشام رو به معنی آره باز و بسته کردم که علی بابا پرسید: با اژین دعوات شده؟ سکوت تلخی کردم و خیره چشمهای فلایتیو بودم که گفت: بابا زن و شوهر دعوا کنند ابلهان باور کنند. خنده ریزی کرد و ادامه داد: امشب که تیپ و قیافه جدیدت رو ببینه، به غلط کردن میافته. و من توی دلم چه پوزخندهایی که نزدم. چند دقیقه که سکوت کردم دیدم صبا هم وارد آرایشگاه شدو با رسیدن به ما گفت: ببخشید، یکم دیر شد. فلایتیو با لبخند گفت کنه دیگه دیره، خرید هم باید بریم. از جام بلند شدم که دیدم بلیط چارتری سپهر ۳۶۰ با تعجب پرسید: چشمات چرا قرمزه آهو، چیزی شده؟

مونده بودم علی بابا

نه صبا خوبم. و سمت روشویی رفتم و چند مشت آب سرد به صورتم زدم تا حالم بهتر شد. دخترا یکی یکی کارشون به اتمام رسید و مونده بودم علی بابا. شیرین معتقد بود که موهام رو هایلایت کنم و صبا هم میگفت موهام رو دودی کنم. که خودم بین فلایتیو گفتم موهام رو با رنگساژ دودی هایلایت کنه که خود خرید بلیط هواپیما خارجی هم پسندید. بعد رنگ کردن موهام و ابروهام، ناخنهام رو هم یه لاک طلایی زدن که محشر شده بود. دخترا با علی بابا نگاهم میکردن و میگفتن که عالی شدم. نمیخواستم روز اونا رو خراب کنم بخاطر همین لبخندی در جواب نگاهاشون میزدم و چیزی نمیگفتم.

علی بابا حساب کردن پول بلیط چارتری سپهر ۳۶۰ راهی بازار شدیم و هر چی میدیدیم میخریدیم. واسه خودم چندتا شال و ادکلن و لوازم آرایشی گرفته بودم و دخترا به زور وادارم کردن تا یه پیراهن بلند چاک خورده که نمیپوشیدم سنگینتر بود به رنگ زرشکی هم بخرم که موقع خریدنش هی متلک مینداختن و میگفتن:

خرید بلیط هواپیما خارجی رو امشب بپوشی

خرید بلیط هواپیما خارجی رو امشب بپوشی کار تمومه!

ریز میخندیدن. سر خرید کادو روز بلیط چارتری سپهر ۳۶۰ که صدسال سیاه دوست نداشتم برای اژین چیزی بخرم ولی مجبور بودم یه گردنبند با شکل و رسوم عجیب غریب انتخاب کردم و بعد کادو پیچی اونم خریدیم و اونقدر خسته شده بودیم که دیگه از هم جدا شدیم و راهی خونههامون شدیم. به خونه رسیدم و با دیدن خونه بهم ریخته عزا گرفتم. فلایتیو رو توی اتاقم گذاشتم و یک ساعتی مشغول تمیز کردن خونه بودم و تو خرید بلیط هواپیما خارجی یک ساعت تمیزکاری خونه برق افتاده بود. برای خودم قرمه سبزی پختم و سالاد کاهو درست کردم. ی

مطالب مشابه