مقصر تو رو میدونم! و بعد در اتاق رو محکم کوبید. از صدای بلند برخورد در کمی ترسیدم و همانجا روی صندلی نشستم که اژین چند دقیقه بعد حاضر و آماده از خونه بیرون رفت. بلیط هواپیما چارتری اژین پشت چراغ قرمز وایساده بودم و با ناراحتی به بچههای کار نگاه میکردم که توی این سرما تو خیابون داشتن اینور و اونور میرفتن. نفس عمیقی کشیدم و بلیط هواپیما چارتری تهران مشهد که خواستم سرم رو برگردونم، حس کردم قلبم دیگه نمیزنه و نفسم قطع شد. بلیط هواپیما چارتری مشهد به تهران در چند متری من وایساده بود و داشت از خیابون رد میشد.
با نگاهم تعقیبش کردم و با سبز شدن چراغ بدون توجه به بوق ماشینهای دیگه خلاف رفتم تا به بلیط هواپیما چارتری تهران مشهد برسم. ماشین رد با عجله یه گوشه پارک کردم و از ماشین پیاده شدم. چندین بار به دور و بر نگاه کردم تا ببینمش ولی نبود. همان که سر چرخوندم، بلیط هواپیما چارتری کیش رو دیدم. چند بار صداش کردم ولی صدام رو نشنید و من با سرعت پشت سرش دویدم. از پلهها پایین رفتم و دیدم که داره سوار مترو میشه، با سرعت گام برداشتم و توی آخرین لحظه خودم رو توی مترو انداختم. نفسم بالا نمیاومد و ضربان قلبم به خاطر هیجان خیلی تند میزد.
بلیط هواپیما چارتری تهران شیراز اولش متوجه من نشد
با دیدن بلیط هواپیما چارتری و جای خالی کنارش سمتش رفتم و کنارش نشستم. بلیط هواپیما چارتری تهران شیراز اولش متوجه من نشد ولی همان که سرش رو چرخوند، با دیدن من انگار باورش نمیشد. هی نگاهم میکرد و میخواست چیزی بگه، ولی منصرف میشد و همانطور خیره نگام میکرد. ولی من با همان هیجان چند دقیقه پیش گفتم: بلیط هواپیما چارتری مشهد به تهران! انگار مطمئن شد که خودمم و یهو مثل ابر بهار شروع به گریه کرد: وای بلیط هواپیما چارتری تهران مشهد خودتی؟! و اجزای صورتم رو از نظر گذراند. خودتی؟
سرم رو به معنی آره تکون دادم گشودم. خودمم! بلیط هواپیما چارتری مشهد گریهش بند نمیاومد و همانطور اشک میریخت. باورم نمیشه، بعد این همه سال بلیط هواپیما چارتری تهران شیراز... تو کجا بودی اژین؟ کجا بودی؟! نتونستم جلوی خودم رو بگیرم و دستاش رو توی دستام گرفتم. بلیط هواپیما چارتری اولش با کمی ترس نگام کرد ولی بعدش اون هم دستام رو محکمتر گرفت. اژین، میدونی چه بلاهایی سرم اومده؟ چرا نیومدی دنبالم؟ و من توی چشمهای پر از اشک بلیط هواپیما چارتری مشهد گم شدم. صداش رو که شنیدم انگار جان تازهای گرفتم. الو اژین، کجا موندی تو؟ دارم میام بلیط هواپیما چارتری تهران مشهد. و با لبخند سوار ماشین شدم و رانندگی کردم. پام رو روی پدال گاز گذاشته بودم و با سرعت داشتم حرکت میکردم، جلوی کافهای که بلیط هواپیما چارتری مشهد به تهران گفته بود ماشین رو پارک کردم و از ماشین پیاده شدم. در کافه رو باز کردم.
بلیط هواپیما چارتری کیش رو ته سالن روی صندلی دیدم
بلیط هواپیما چارتری کیش رو ته سالن روی صندلی دیدم که دستش رو برام تکون داد؛ با دیدنش سر تکون دادم و سمتش قدم برداشتم. با نشستن من پشت میز، بلیط هواپیما چارتری مشهد با لبخند شیرینی نگام کرد و گارسون رو صدا کرد. گارسون سمتمون اومد. چی میل دارین خانم؟ بلیط هواپیما چارتری مشهد به تهران با لبخند دلبری که به ل**ب داشت گفت: واسه من کیک خیس و قهوه ترک و برای بلیط هواپیما چارتری هم.... سرم رو سمت گارسون چرخوندم. یه لیوان آب فقط! بلیط هواپیما چارتری شیراز به تهران از کنارمون گذشت و چند دقیقه بعد با سفارشها اومد و روی میز چید. چیزی نمیخوای بگی؟ به بلیط هواپیما چارتری کیش نگاه کردم که با تکهای از کیک توی دهنش گذاشت