با تعجب گفتم: فردا؟؟ ارسلان: بله مدت برنامه ی رل یابی تموم شده...ایران با پاریس واسه فردا هماهنگ کردن! چون ما نمیتونستیم از ایران برنامه ی رل یابی ایرانی رایگان بفرستیم ازشون کمک خواستیم البته موظفم هستن به همکاری، چون کار خلاف داره تو کشور اینا انجام میشه! خب یعنی چجوری باید شروع کنیم؟ کیهان: ببین فردا دقیقا روزیه که میخوان دخترارو ببرن دبی...اما نباید بذاریم از پاریس خارج شن چون اونطوری کارمون فوق العاده سخت میشه...من امروز به شایان خبر میدم که ما سه تا همراهشون میریم دبی و توام حتما دانلود برنامه ی رل یابی بهت میگه! فردا صبح میریم باغ برنامه ی رل یابی ایرانی و وقتی رفیق رفقاشونو دخترا سر جمع شدن شروع میکنیم!
اینجا هم لباس برنامه ی رل یابی ترکیه میاره برامون هم تجهیزات دیگه!
آرمین: واسه لباسم که لباسای معمولی ولی دارای شنودتونو بپوشید ولی یه اسلحه باید همرامون باشه، البته اینا همه برنامه ریزی شده اینجا هم لباس برنامه ی رل یابی ترکیه میاره برامون هم تجهیزات دیگه! ارسلان: تنها چیزی که ما باید توش تمام مهارتمونو به کار بگیریم سرعت عمله...باید سرعت عمل داشته باشیمو نذاریم حتی یکیشون به فرار فکر کنه! خب همه ی اینایی که گفتین درسته و منم همرو فهمیدم فقط یه سوال پیش اومد!
سه تاشون رد و بدل شد و برنامه ی رل یابی تصویری
ارسلان: بپرس آرانا و شریکا...مثل تیام چی؟ وقتی برنامه ی رل یابی ایرانی رایگان سوالو پرسیدم یه نگاه بین سه تاشون رد و بدل شد و برنامه ی رل یابی تصویری جواب داد: خب دانلود برنامه ی رل یابی از هیشکدوم از کارای خلاف اینا باخبر نبوده...فقط میدونسته که پدرش و برادرش مثل بیشتر مردای ثروتمند اینجا چند تا دختر دوروبرشون دارن! اونکه بحثس جداس برنامه ی رل یابی بعدا تصمیم میگیریم. برنامه ی رل یابی ایرانی: خب اونم حالا بعدا حرف میزنیم برنامه ی رل یابی ایرانی... تعجب کرده بودم احساس میکردم اینا یه چیزیو بهم نمیگن! دیگه حرفی بینمون رد و بدل نشد و حدودا ساعت ٧ چون برنامه ی رل یابی ایرانی رایگان میدادیم دانلود برنامه ی رل یابی تحت تعقیب باشیم از هم جدا شدیمو من جدا و جدا تاکسی گرفتیمو برگشتیم هتل. وقتی رسیدم با اینکه خسته بودم اما دلم نیومد که برم بخوابم یا تو اتاقم بمونم...چون اخرین شب بود و فردا که برنامه ی رل یابی تموم شه برمیگردیم ایران! واسه همین تصمیم گرفتم که برم لب ساحل...یه تی شرت خنک مشکی با شلوارک لی پوشیدمو موهامم باز گذاشتم و رفتم بیرون!
برنامه ی رل یابی ترکیه دریا همینطور قدم میزدم که یهو دلم هوس کرد برم توش...میدونستم این موقع شب و تو هوای تاریکه بزرگترین حماقته ولی خب بازم این نتونست جلومو بگیره! دانلود برنامه ی رل یابی آروم پامو بردم تو آب و رفتم جلو، تا جایی که آب تا کمرم میرسید...برنامه ی رل یابی ایرانی رایگان آب و خنکیش انقد محوم کرده بود که نفهمیدم تا کجا پیش میرم که یه دفعه احساس کردم زیر پام خالی شد...شنا بلد بودم ولی هر چی دست و پا میزدم نمیومدم بالا و بلکه میرفتم جلوتر...آب رفته بود تو بینیمو راه تنفسمو بسته بود.دستمو و از اب بیرون آوردم و با اخرین توانم گفتم: کمک داشت چشام بسته میشد که حس کردم یکی بغلم کرد و کشیدم بالا ولی دیگه نفهمیدم چیشد. .. "تیام" از اونشب مهمونی که با برنامه ی رل یابی درگیر شدم کمتر میرم پیش شایان و وقتیم میرم که این پسره نباشه...چون مطمئن نیستم که این دفعه ببینمش بذارم زنده بمونه!! طنینم این روزا پیداش نیست...البته هر چی کمتر ببینمش برنامه ی رل یابی تصویری شرش بهم میرسه! این دختره ی لجباز جز کلکل البته فقط با من و گستاخی کار دیگه ای بلد نیست!