که یکی جلو دهنمو گرفت و چسبوندم به دیوار...برنامه دوستیابی تلگرام تاریکی چهرش مشخص نبود ولی معلوم بود که پسره و هیکل ورزیده ای داره...دستشو آورد بالا و به معنی ساکت رو بینیش گذاشت و گفت: دستمو از رو دهنت برمیدارم، وای به حالت اگه صدات در بیاد فهمیدی؟؟ سرمو تند تند تکون دادم...دستشو برداشت و یه نفس بلند کشیدم...با خودم درگیر بودم که چراغو روشن کرد! عه...بازم این؟؟ رفت نشست رو تخت و گفت: کار خاصی بات ندارم فقط چند تا سوال دارم -نه خواهشا بیا کار خاص داشته باش...من واسه چی باید به سوالات جنابعالی جواب بدم؟؟
برنامه دوستیابی تلگرامی: الان که از ترس داشتی سکته میکردی باز بهت رو دادم بلبل زبون شدی؟ ببین گل پسر...انقد به پرو باله من نپیچ...نه من ازت خوشم میاد نه تو از من خوشت میاد...برنامه دوستیابی تلگرام بذار زندگیمونو بکنیم برنامه دوست یابی تلگرام یه پوزخند صدادار زدو گفت: با مورد اول شدید موافقم...با مورد دومم من تورو اصن حساب نمیکنم که بخوام مانع زندگی کردنت بشم خب پس چی میخوای؟
کارتو بگو بعدا به سلامت برنامه های دوست یابی تلگرام: اولا مواظب باش داری با کی حرف میزنی دوما به سوالام که جواب دادی اگه دلم خواس میرم اوکی؟ عه نه بابا؟منم اگه دلم خواس به سوالات جواب میدم
برنامه چت و دوستیابی تلگرام از جاش بلند شد
- برنامه چت و دوستیابی تلگرام از جاش بلند شد و میخواس بیاد سمتم که سریع گارد گرفتم همونجا سر جاش واستادو یه تا ابروشو انداخت بالا و گفت: هه کوچولو تو از کارای رزمیم سر در میاری؟ -آره مشکلیه؟ تیام: با بد کسی در افتادی...برگشت نشست سر جاشو منم حالت عادیمو حفظ کردمو گفتم: میشنوم بپرس! برنامه دوستیابی تلگرامی: رابطت با آراد چیه؟ چشامو ریز کردم و گفتم: بهت مربوطه؟؟
- برنامه دوست یابی تلگرام اخم غلیظی کرد و گفت: جواب حوصله لجبازیو نداشتم ولی جون اینم بدجور میخارید تو فکر کن دوست، آشنا... تیام: برنامه دوستیابی تلگرام دوس پسر، نامزد، شوهر هوم؟؟ -خب حالا از جواب سوالت چی بهت میرسه؟؟ تیام: میدونی که من کیم؟ رگ گردنش متورم شد و اخم غلیظی کرد که گفتم: شریک شایانتحفه ای بیش نیستی برنامه های دوست یابی تلگرام: آ...حالا شد خب پس با کم آدمی حرف نمیزنی ببین من خستم حوصله گوش دادن به شعراتم ندارم پس بای برنامه چت و دوستیابی تلگرام: سوال بعدی...تو کی هستی؟
- برنامه دوست یابی تلگرام این سوالت راجب هویت منه...هویتم به خودم مربوطه...اینم جواب سوالت...برنامه دوست یابی تلگرام رایگان وقتشه با خدافظیت خوش حالمون کنی! برنامه دوستیابی تلگرامی با عصبانیت از جاش بلند شد و گفت: این بار که گذشت ولی دفعه بعد نمیذارم انقد سرتق بازی در بیاری پوزخندی زدم که درو باز کرد و رفت! عجبا...اخه به تو چه من کیم؟؟این چرا قاطی داره؟خودمم دارم بهش مشکوک میشم... سرمو چند بار تکون دادم تا فکرا از سرم بپره... لباسامو عوض کردم و چراغو خاموش کردم و خوابیدم... صبح که از خواب بیدار شدم احساس کردم بدنم کوفتس...
برنامه دوست یابی تلگرام رایگان میرفتم
کمرم خیلی درد میکرد! برنامه دوست یابی تلگرام رایگان میرفتم پیش و از یه چیزایی سر در میاوردم... برنامه دوستیابی تلگرام با یه تیشرت و شلوار ورزشی عوض کردم و اومدم از اتاق برم بیرون که همزمان با در من در اتاق روبه رویی باز شد...سرمو چرخوندم تا ببینم کیه؟که دیدم... برنامه دوست یابی تلگرام چرا این مثه پونه همش در خونه من سبز میشه؟چرا هر جا من هستم اینم باید باشه؟ها؟ داشت از برنامه دوستیابی تلگرامی میرفت بیرون ولی منو ندید رومو برگردوندمو اومدم رد شم که گفت: کو سلامت؟ -گیر سلام منی؟؟با سلام من راحت میشی؟باش برنامه های دوست یابی تلگرام هه نه جوجه مشکل ادبه که تو تربیتت کوتاهی شده حالا باید ادب شی که به بزرگترت سلام کنی...بعدم رفت! حرصم گرفته بود پایین موهامو تو دستم میپیچوندم...پسره مزخرف بی ریخت! رفتم سمت اتاق و در زدم که امینی درو باز کرد نرم افزار دوستیابی تلگرام: عه سلام شمایید بفرمایید تو سلام کردم و رفتم تو و رو اولین مبل نشستم و گفتم: ...چه خبر؟؟د