با این حرفا ناگهان از بین رفت و سکوت کرد آهنگ مهراب سرباز ریمیکس پدرانه االن قابل ستایش نیست! مت متوجه شده بود و یه لبخند ی به کر ی زد وقت ی صورتش رو باال آورد و اهنگ مهراب سرباز مجبور بود به خودش این رو بقبولونه که نگرش مت از زمان ی که اون رو د یده بود یه کمی پدرانه شده بود. این حس یه درجه براش ناامید کننده بود ولی خب حداقل اینجوری احساس امنیت میکرد.
غذای اینجا آهسته آماده میشه ولی ارزشش رو داره برای چیزهای خوب منتظر موند. ما یلی در این فاصله برقصی مت سرش رو به سمت طبقه ی شلوغ رقص تکون داد جایی که مردم به آهستگی با گوش دادن به موزیک باند سه تکه دور هم میچرخی دن. اهنگ مهراب سرباز۲ کامال داشت لذت میبرد. بعد از اینکه کر ی از هر عالقه هایی که توی زندگیش حس میکرد باید داشته باشه برای مت حرف میزد ی آهنگ مهراب سرباز ریمیکس حس کرد که مت به پرحرفی هاش علاقمند شده! کر ی ناگهان بشدت قرمز شد و حرف زدن رو متوقف کرد. امیدوار بود از روی صورتش چیزی که تو ی ذهنش بود خونده نشه. مت نصیحتش رو پدرانه خوانده بود و این دقیقا همون چیزی بود که اون بود.
حرف ها ی آهنگ مهراب سرباز ۲ ترور رو ب یاد آورد و فهمید که تنها دلیلی که امشب اون اینجاست اینه که مت اون رو درکل یه خانم به حساب نمی آورد. او صرفا یه دختر کوچولو بود که مثل روز تولدش باهاش رفتار میشد. اهنگ مهراب سرباز هیچ بدبینی رو که همیشه مت در مورد خانم ها داشت توی این مهمونی تولدش نمی د ید. چون اون برای مت فقط یه دختر کوچولو بود. اهنگ مهراب سرباز۲ از هر شانس مت برای خوندن و فهمیدن احساساتش در امان بود. به هرحال، ناگهان چراغ ها کم نور شدن و گارسون با یه اهنگ مهراب سرباز بدون سانسور یک تولد که شمع های روشن روش بود وارد شد و همونطور که جلوی کر ی کیک رو گذاشت صدای کف زدن جمع شروع شد.
آهنگ مهراب سربازی ریمیکس بود
مت به آرومی گفت ؛ یادت نره آرزو کنی. اهنگ مهراب سرباز۲ هم میخند ید هم اشک شوق میریخت. چشم هاش خیس تر از آهنگ مهراب سربازی ریمیکس بود که بتونه نوشته ی صورتی رنگ روی کیک سفید رو بخونه. _تولدت مبارک شانزده ساله ی ناز اهنگ مهراب سرباز سرش رو آهنگ مهراب سرباز ۲ کرد و به لبخند روی صورت مت نگاه دوخت و د یگه خبری از خجالت نبود حتی وقت ی که گروه کوچک موسیقی باهم تولدت مبارک رو خوندن. وقتی در راه برگشت بودند کر ی به آرامی گفت ؛ _یه شب دوست داشتنی داشتم مت فقط سرش رو تکون داد، و به اندازه ی غذای رستوران سرد و حواس پرت بود همونطوریکه قبال آهنگ مهراب سربازی ریمیکس رو با تاکسی به خونه اش رسونده بود. بدون شک مت دوباره فکر میکرد وقت خواب کر ی گذشته!
غذای دوست داشتنی بود. کری به موقع دست بکار شده بود، مت با چشم ها و صورت خندان بهش نگاه کرد یه نگاه گذرا و زاویه دار که قلب کری رو به تپش انداخت. انتظار چیپس و آهنگ مهراب سرباز ۲ با یه لیوان شیر رو داشتی ؟!
اهنگ مهراب سرباز بدون سانسور نمیتونست جوابی بده
اهنگ مهراب سرباز بدون سانسور نمیتونست جوابی بده. درکل مت برای اهنگ مهراب سرباز خیلی زیاد بود. جلوی در خونه کری، مت گفت من نمیرم تا تو با امنیت توی خونه نری این تنها وقت ی بود که کری داخل اتاقش شد، صدای ماشین با دور شدنش محو میشد که اهنگ مهراب سرباز۲ یادش اومد آخری ن حرف مت چی بود ؛ _خداحافظ البته خب اون انتظار چیز د یگه ای هم نداشت. بخاطر اینکه آهنگ مهراب سرباز ریمیکس در هتل مجلل حس حیرت خودش رو پنهان کرده بود از طرف مت این ترحم و اهنگ مهراب سرباز 2 بهش م یشد و شاید مت هم تنها یی کری رو فهمیده بود. مت هنوز عاشق کسی بود که قبال اون رهاش کرده بود