آدرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر ایرانی
با صدایی گرفته اش، که نشان دهنده ی خواب است می گوید: - بله؟! آدرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر ایرانی - می تونم بیام داخل؟! از روی آدرس جدید همسریابی بهترین همسر بلند می شود لباسش را درست می کند؛ به سمت در می رود، و در را باز می کند. - بیا داخل. سر به زیر وارد اتاقش می شود ؛ بر روی آدرس جدید همسریابی بهترین همسر می نشیند. - می خوام یه چیزی برات تعریف کنم! کنجکاو کنارش می نشیند. - می شنوم! - قرن ها پیش، با یه فرزند آتش که البته از نوع اصیل ها بود، آشنا شدم؛ نه من و نه اون، خبری از اصیل بودنش نداشتیم. تا این که یه روزی، شکارچیان ماورا، بهمون حمله کردن، عدشون خیلی زیاد بود. نفسی عمیقی می کشد. به یاد آوردن خاطراتش برایش دردناک است. به سختی ادامه می دهد! تا این که بدنش گر گرفت! از درد داد می زد؛ کمک می خواست، جلوی چشمام خاکستر شد، خاکستری که باد اون رو با خود برد! به چشمان ساناز می نگرد - من نمی خوام این اتفاق دوباره بیافته!!
ادرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر را فرا می خواند.
نمی خوام دوباره مرگ، بهترین رفیقم رو ببینم!!! ساناز با چشمانی که نم اشک به خود گرفته است می گوید: -منم نمی خوام همچین اتفاقی بیافته! - تو این چند وقتی که پیش ما نبودی، خیلی پیش رفت داشتی! من می دونم تو یکی از بهترین ساحرها هستی! و اینم می دونم به راحتی می تونی آدرس جدید همسریابی بهترین همسر رو کنترل کنی! - خب ؟! - می خوام بهشون یاد بدی، چه جوری از قدرت هاشون استفاده کنن ؛ به قدری قویشون کنی که بتونن شعله آتش، و قطره ی آب بشن!! - تمام سعیم رو می کنم!! ادرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر را فرا می خواند. آن دو مقابلش می ایستند؛ ادرس جدید همسریابی بهترین همسر زودتر به حرف می اید. - چی شده داداش ؟! با جدیدت به چشمانشان می نگرد؛ آرام و شمرده شمرده می گوید: - از این لحظه ساناز به شما دو نفر تمام وقت یاد می ده چه جوری از قدرت هاتون استفاده کنید. ادرس جدید همسریابی بهترین همسر - مگه تو ساحره نیستی ؟! جوابش را می دهد. -هستم. _ پس چطوری می خوای قدرت ادرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر رو اموزش بدی؟! - درسته ساناز سن کمی داره ؛ اما توانایی هاش و قدرتش بیشتر از سنشه! الفینا - مزایای ساحره بودن چه خوبه!
آدرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر کنجکاوی اش را پنهان می کند
ادرس جدید همسریابی بهترین همسر - خب، چی می خوای یادمون بدی؟! ساناز رو به ادرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر می کند؛ و آرامی گوید: - اگه کاری نداری ما. .. - می تونین برین! ساناز با قدم هی اهسته اش به کنار ساحل می رود ؛ و ان دو را نیز مجبور به راه رفتن می کند. ساناز - ما دو نوع فرزند داریم! الفینا و آدرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر کنجکاو می شوند؛ آدرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر کنجکاوی اش را پنهان می کند؛ اما الفینا با کنجکاویش می گوید: - من تا به حال فکر می کردم، فقط یه نوعه!! نه تنها تو عزیزم؛ بلکه بیشتر افراد این موضوع رو نمی دونن آدرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر نمی تواند جلوی خود را بگیرد تا سوال هایش را نپرسد.
آدرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر - امم. .. فرق این دو نوع چیه ؟! ساناز - فرزندان ادرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر؛ قدرت هاشون رو از، فرزندان پیشین می گرفتن! الفینا - یعنی چی ؟! - فکر کن، من یه فرزند آدرس جدید همسریابی بهترین همسرم! آدرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر ایرانی - نکه نیستی! - نیستم. الفینا - خب ؟! - وقتی من به قتل برسم، برای این که کسی قدرتم رو نگیره، می تونم قدرتم رو به نسل های بعدی منتقل کنم. ادرس جدید همسریابی بهترین همسر - اوو. .. چه با حال. آدرس جدید سایت همسریابی بهترین همسر ایرانی - خب اون نوع بعدی چیه ؟! ساناز - فرزند اصیل!