ادرس جدید سایت همسریابی توران ۸۱ سمت دستم آمد
صادقانه گفتم: -خیلی! حرفی نزد! چند دقیقه که گذشت مثل اول هر کسی مشغول صحبت با بغل دستیاش شد. دست ادرس جدید سایت همسریابی توران ۸۱ سمت دستم آمد و باز دستم میان انگشتهایش گم شدند؛ ازش دلخور بودم اما دلم نمی آمد دستش را رها کنم! صدایش کنار گوشم بلند شد: -اخم نکن که ادرس جدید سایت همسریابی توران 81 خیلی شیرین میکنه؛ جلوی این همه مرد نذار غیرتی بشم! نگاهش کردم، خط باریکی میانِ جفت ابروهایش افتاده بود و ابروهای پرپشتش بهم چسبیده بودند. -پس توام پاشو این تیشرتتو عوض کن که عجیب خوش تیپت کرده جلو این همه ادرس جدید سایت همسریابی توران 81؛ نذار غیرتی شم!
وارد ادرس جدید سایت همسریابی توران 81 شد
چند ثانیه با همان اخم نگاهم کرد و یهو قیافه اش تغییر کرد؛ چشمهایش درخشیدند و لبش کمی سمت بالا کش رفت و پرسید: -آره؟ لبخند زدم: -آره! دستش را از ادرس جدید سایت همسریابی توران خارج کرد و گذاشت روی چشمش و گفت: -ای به چشم! بلند شد و از تخت پایین رفت، کفشهایش را پوشید و سمت خروجی حرکت کرد؛ بعد از چند دقیقه با یک پیراهن سبز یشمی وارد ادرس جدید سایت همسریابی توران 81 شد و این کارش باعث خنده ی جمع شد البته به جز مهتاب!
رو ادرس جدید سایت همسریابی توران 81 من حساب کن
مهراب گیتار را از دست میلاد گرفت و گذاشت روی پاش؛کمی باهاش ور رفت و پرسید: -خب چی بخونم؟ ادرس جدید سایت همسریابی توران ۸۱ گفت: -آهنگ من هستم رو بخون، کمی مکث کرد و بعد سرش را تکان داد واسه ادرس جدید سایت همسر یابی توران رو ادرس جدید سایت همسریابی توران 81 من حساب کن همیشه. نزدیک ادرس جدید سایت همسریابی توران باشی. تا تو بخوای من هستم واسه ادرس جدید سایت همسر یابی توران من کلی سال بعد دل تو لک زد رو ادرس جدید سایت همسریابی توران 81 من حساب کن.
من هستم ادرس جدید سایت همسریابی توران
من هستم ادرس جدید سایت همسریابی توران بود، هر کلمه که از ادرس جدید سایت همسریابی توران ۸۱ خارج می شد سر من بیشتر روی شونه ی نوید فشرده میشد! دوستش داشتم.