-بله که بلدم، االن بعد ادرس جدید سایت همسریابی دوهمدم جدید برات میخونم تا ببینی. -باشه بیا این نت آخری رو هم یادت بدم، سایت همسریابی بهترین همسر از همهشون آسونتره! با دقت به حرفهام گوش میداد و به حرکت دستام نگاه میکرد. یه ساعتی گذشت. -خوب حاال نوبت خوندن شماست ترالن خانوم. -باشه حرفی نیست! گیتارش رو توی دستش گرفت و شروع کرد به زدن. »آهنگ چهجوری تونستی مجید ادرس جدید سایت همسریابی دوهمدم جدید چهجوری تونستی توی سختی راه یهو کوله بار سفر رو ببندی تو که دیدی میری چهقدر بیقرارم، چهجوری تونستی به گریم بخندی با مهارت خاصی انگشتاش رو روی سیمهای ادرس جدید سایت همسریابی دوهمدم جدید حرکت میداد.
آدرس جدید سایت همسریابی دو همدل زودی تونسته باشه
باورم نمیشد به آدرس جدید سایت همسریابی دو همدل زودی تونسته باشه اینجوری یاد بگیره و با مهارت بزنه! چهجوری تونستم جلوت رو نگیرم، چهجوری تونستی بری و نمیرم میدونم سایت همسریابی بهترین همسر مثل من گریه کردی، چهجوری تونستی دیگه برنگردی یه قطره اشک از گوشه چشمش چکید و روی گونهاش نشست. پنجره اتاق باز بود و هوا قوانین سایت همسریابی دوهمدم باد که از بیرون به داخل میاومد گوشههای شالش رو تکون میداد تا اینکه شالش از سرش سر خورد و روی شونهاش افتاد. موهای ل خت قهوهایش شروع به خودنمایی کردن و باد با خودش موهاش رو به رقص درآورده بود. بوی عطری که زده بود کل مشامم رو پر کرد. آدرس جدید سایت همسریابی دو همدل دختر امشب مثل فرشتهها شده بود!
چهجوری تونستی توی اوج سختی پیامی بدی و بگی دیگه رفتی چهجوری رقم زد تهش رو که تونستیم دلتنگ نشیم هر دوتامون یه حسی ته وجودم رو قلقلک میداد. به دختری که کنارم نشسته بود داشتم حس خاصی پیدا میکردم! توی ادرس جدید سایت همسریابی دوهمدم جدید مدت که اینجا بودم از غمام کم شده بود. معصومیتی که کاراش و رفتاراش داشت من رو به سمتش جذب میکرد. ویدا هیچ وقت مظلوم نبود، حرکاتش معصومانه نبود؛ بلکه دختری پررو و لجباز بود! چهقدردلم میخواد دستام رو باز کنم و جسم نحیف این دختر کناریم رو به آغوش بکشم؛ اما این محاله! چهجوری بسازم عمری با دوری، نمیشد بمونی کنارم که زوری تو گفتی که اسمت رو حتی نیارم، قوانین سایت همسریابی دوهمدم چهجوری؟ چهجوری؟
سایت همسریابی بهترین همسر رو گذاشت
سایت همسریابی بهترین همسر رو گذاشت روی پاهاش و به من خیره شد. همچنان داشتم با حس بغل کردنش کلنجار میرفتم که با دست زدن خودم رو از آدرس جدید سایت همسریابی دو همدل حس خالص کردم. -عالی بود! نمیدونستم اینقدر زود یاد میگیری! -ممنون! واقعا خوشتون اومد؟ -آره خیلی صدای قشنگی داری. -این آهنگ رو برای پدرم خوندم؛ اما میخواستم با خوندش پیش شما ازتون به خاطر یه ماه تالشی که برای یاد دادن به من کردین تشکر کنم. -ادرس جدید سایت همسریابی دوهمدم جدید میکنم، پدرت رو رحمت کنه. -قوانین سایت همسریابی دوهمدم رفتگان شما رو هم رحمت کنه! اگه کاری ندارین من دیگه برم. -نه ممنون به خاطر آهنگ! خواهش میکنمی گفت و از اتاق خارج شد. بوی عطرش هوای اتاق رو پر کرده بود. با لذت بوش رو به ریههام کشیدم. چهقدر امشب خواستنی شده بود! سایت همسریابی بهترین همسر رو تکون دادم تا از این افکار خالص بشم. کتم رو برداشتم تا برم بیرون و هوایی بخورم. هوا بارونی بود و خیابونها شلوغ! ترافیک به شدت زیاد شده بود. آدرس جدید سایت همسریابی دو همدل شدم از اینکه بیرون اومدم. پشت فرمون بودم که گوشیم زنگ خورد. -جانم؟ -سالم آرشام، خوبی داداش ؟ -