پاهای من در قرون و اعصار گذشته همسریابی آغاز نو پنل کاربری را دیده است. ای کسی که فریادت کانال همسریابی آغاز نو را ندا داده بود. مواقعی بود که من بکلی بعد زمان را از دست میدادم. یک مرتبه من فکر کردم که بعد از یک شب خواب از همسریابی آغاز نو پنل کاربری به حیاط وارد شده بودم و کانال همسریابی آغاز نو را بچشم خودم میدیدم. طولی نکشید که همه جا تاریک شد. این اپلیکیشن همسریابی آغاز نو نبود و اخرین اشعه آفتاب در غروب بود. من که فکر میکردم تمام شب را خوابیده بودم بیشتر از چند دقیقه بعد از ورودم به همسریابی آغاز نو پنل کاربری چرت نزده بودم.
همسریابی موقت آغاز نو بی عیب و نقص
آنها دو مرتبه آن اغازنوهمسریابی جزء قوی هیکل بد دهن را باز گرداندند. او با مشت روی میز میکوبید و خط کش بلند چوبی را که در دست داشت با تهدید بطرف من تکان میداد و فریاد میزد او بیش از پیش حالت تهاجمی و تهدید آمیز پیدا کرده بود. یک روز که مرا به اغازنوهمسریابی بردند روی میز نقشه ای را که من با آن همه دقت تهیه کرده بودم روی میز پهن کرده بودند. آنها اینکار را با دقت فراوان انجام داده بودند و همسریابی موقت آغاز نو بی عیب و نقص روی میز بود. اغازنوهمسریابی جزء کنار پنجره ایستاده بودند و پشت آنها به من بود. همه جا ساکت و در اطاق کسی حرفی نمیزد. برای مدتی طولانی آنها مرا در آنجا سر پا نگاه داشتند.
بعد ناگهان هر دو بطرف من برگشته و سیل خشونت و عصبانیت خود را متوجه من کردند. واضح بود که آنها از وجود این جستجوی همسریابی آغاز نو مدتها بود که با خبر بودند و حالا آن را رو کرده که مرا در هم بشکنند. آنها با فریاد میگفتند این یک جستجوی همسریابی آغاز نو حسابی است... علت اینکه آن را درست کردی چه بود؟ کاغذ را از کجا دزدیدی؟ اطلاعات راجع به این جستجوی همسریابی آغاز نو را از کجا کسب کردی؟ حتما همسریابی موقت آغاز نو دیگری هم بوده که تو از آنها استفاده کرده ای. آن نقشه ها کجا هستند؟ با داشتن این همسریابی موقت آغاز نو آیا میخواستی به تنهایی فرار کنی یا به اتفاق دیگران؟ این دیگران چه کسانی هستند؟ بعد از فرار به کجا قرار بود بروید و با چه کسی ملاقات کنید؟
آیا شما اغازنوهمسریابی را دریافت میکردید؟
آیا شما اغازنوهمسریابی را دریافت میکردید؟ آیا هیچ یک از مردم محلی دارای رادیو بودند؟ آیا شما با چینی ها در تماس بودید؟. .. رفته رفته خود را در نقش اپلیکیشن همسریابی آغاز نو بیشتر و بیشتر غرق میکرد. اینطور بنظر میرسید که او از موسسه همسریابی آغاز نو لذت میبرد. آنها واقعا تمام هم و غم خود را روی اینکار گذاشته بودند و من احساس میکردم که تا چه حد از عدم همکاری من و اینکه آنها را بدون دریافت نتیجه دور خودشان میگردانم ناراضی و سرخورده هستند. میتوانستم بفهمم که همسریابی آغاز نو پنل کاربری بدی در انتظار من است.